عبادت و طاعت امام صادق
هر كس جعفر بن محمّدعليهما السلام را به كار و كوشش متصف ساخته اينويژگى را با صفت زهد و طاعت وى مقرون كرده است. اينك برخى ازسخنانى را كه در اين باره از شخصيتهاى مختلف نقل شده است، بيانمىكنيم:
مالك. پيشواى مذهب مالكى، مىگويد: "جعفر از يكى از اين سهخصلت خارج نبود: يا نماز مىخواند يا روزه مىداشت و يا قرآن تلاوتمىكرد".(22)
و نيز گفته است:
"هيچ چشم و هيچ گوشى نديد و نشنيد و بر قلبى خطور نكرد كهانسانى از نظر علم و عبادت و پرهيزكارى برتر از جعفر بن محمّدالصادقعليه السلام باشد".(23)
ابو الفتح اربلى وزير گويد:
"جعفر بن محمّد، نفس شريف خود را وقف عبادت كرده و آن را برطاعت و زهد واداشته بود و خود را به دعا وتهجد و نماز و تعبد مشغولساخته بود".
يكى از معاصران آنحضرت روايت مىكند كه ابو عبداللَّه الصادق را درمسجد النبىصلى الله عليه وآله به حال سجده ديدم. نشستم و چون ديدم سجدهآنحضرت به درازا انجاميد با خودم گفتم كه تا وقتى امام در سجده استبه گفتن تسبيح مشغول شوم. به گفتن ذكر سبحان ربى و بحمده استغفر ربىو اتوب اليه پرداختم. سيصد و شصت و چند بار اين ذكر را گفته بودم كهامام سر از سجده برداشت.(24)
اوجبّه خشن و كوتاهى از پشم دربرمىكرد و حلّهاى بر روى جامهاشمىپوشيد و مىفرمود: ما جبّه پشمين را براى خدا مىپوشيم و حلّه رابراى شما.(25)
آنحضرت را مىديدند كه پيراهنى درشت بافت و خشن در زيرجامهاش بهتن كرده و روى آن جبّهاى پشمين پوشيده و روى آن همپيراهنى درشت بافت دربركرده است.
به ميهمانانش گوشت مىخورانيد و خود گوشتها را با دست خويشپاك مىكرد، امّا خوراك خودش سركه و زيتون بود و مىفرمود: اينخوراك ماست، خوراك پيامبران.(26)
پرتويى از بلاغت آن بزرگوار
كتابهاى دينى آكنده از احاديث بليغى است كه از زبان امام صادقعليه السلامروايت شدهاند. اينك شما را به مطالعه برخى از اين سخنان جاويددعوت مىكنيم و از علاقهمندان مىخواهيم براى اطلاع بيشتر به كتاب"أشعه من بلاغة الامام الصادق" نوشته علامه فقيد شيخ عبدالرسولواعظى مراجعه فرمايند.
"امام صادقعليه السلام به منصور خليفه عبّاسى اندرز داد و فرمود:
بر تو باد حلم كه اساس علم است و در پيشگاه عوامل قدرت خويشتندارباش اگر هرآنچه را كه بر آن قدرت دارى به انجام رسانى مثل كسى خواهى بودكه خشم خود را فرومىنشاند يا كينه خود را درمان مىكند و يا با قهر و غلبه درپى نام مىگردد، بدان كه تو اگر مستحقى را مجازات كنى نهايت آنچه بدانمتصف گردى جز عدل نيست و حالتى كه موجب شكر و سپاس مىشود بسىبرتر از حالتى است كه موجب صبر مىشود.
منصور گفت:
"پند دادى نيكو گفتى سخن را در كمال ايجاز و كوتاهى بيان كردى".
امام در يكى از اندرزهاى خود به فرزند بزرگوار خويش امام كاظممىفرمايد:
"فرزندم! در حقّ هر كس كه از تو خواهان خير است، خوبى كن كه اگر اواهل خير باشد تو كارى بجا كردهاى و اگر هم او اهل خير نباشد تو اهل آنهستى. اگر كسى از طرف راستت در آمد و ناسزايت گفت و سپس به طرفچپت رفت و زبان به پوزش گشود، عذرش را بپذير".
سفيان ثورى گويد: الصادق بن الصادق جعفر بن محمّدعليهما السلام را ديداركردم به او گفتم: اى فرزند رسول خدا مرا اندرز فرماى!
فرمود: اى سفيان! دروغگو را مروت، پادشاهان را برادر، حسود راراحت و بد خُلق را سرورى نيست.
سفيان گويد: عرض كردم: اى فرزند رسول خدا مرا بيفزاى!
او به من فرمود: اى سفيان! به خداوند اعتماد كن تا مؤمن شوى و به آنچهخداوند بر تو بخشش كرده خرسند باش تا توانگر گردى و با همسايهات خوشهمسايگى كن تا مُسلم شوى و با فاجر همراه و هم صحبت مشو كه به توگناهكارى مىآموزد و در كار خود با كسانى كه از خداوند عزّ و جل مىترسند،مشورت كن.(27)
---------------------------------------------
پاورقى ها:
22) و 2 - تهذيب التهذيب، ج2، ص105.
23)
24) اعيان الشيعه، ج4، ص138.
25) الامام الصادق - علّامه مظّفر، ج1، ص270.
26) الامام الصادق - علّامه مظّفر، ج1، ص270.
27) الامام الصادق - استاد دَخيل، ص32.
|