حضرت آيت الله صافى - دام ظله العالى - در كتاب شريف منتخب الاثر روايات
مربوط به امام زمان عليه السلام را جمع آورى فرموده كه هر منصفى را با شيعه دوازده
امامى هم عقيده مى كند، به جهت تقويت امام شيفتگان آن حضرت برخى از آن را عرض مى كنم
: احاديثى كه دلالت مى كند بر اين كه :
حضرت مهدى عليه السلام هم نام رسول اكرم صلى الله عليه و آله است ...... 84 حديث
حضرت مهدى عليه السلام نهمين فرزند امام حسين است ...... 148 حديث
حضرت مهدى عليه السلام هفتمين فرزند امام باقر عليه السلام است .... 103
حضرت مهدى عليه السلام ششمين فرزند امام صادق عليه السلام است .... 99 حديث
حضرت مهدى عليه السلام نسل پنجم امام موسى كاظم عليه السلام است ..... 98
حضرت مهدى عليه السلام چهارمين فرزند امام رضا عليه السلام است .....90 حديث
حضرت مهدى عليه السلام سومين فرزند امام جواد عليه السلام است ..... 146 حديث
حضرت مهدى عليه السلام پسر امام حسن عسكرى عليه السلام است ......9 حديث
حضرت مهدى عليه السلام داراى سنتهايى از انبيا از جمله عمر نوح است ..... 23 حديث
حضرت مهدى عليه السلام داراى عمرى طولانى است كه به طورى كه حتى مورد شك قرار
مى گيرد.... 318 حديث
حضرت مهدى چهره اى نورانى دارد و هميشه جوان است و به مرور زمان پير نمى
شود............. 8 حديث
مگر كسى كور باشد، و يا دست روى چشم گذارد و اين احاديث را نبيند و يا ببيند و باور
نداشته باشد.
در آن نفس كه بميرم در آرزوى تو باشم
|
به آن اميد دهم جان كه خاك كوى تو باشم
|
حديث روضه نگويم ، گل بهشت نبويم
|
وصال حور نجويم ، دوان به سوى تو باشم
|
على الصباح قيامت كه سر ز خاك برآرم
|
به جستجوى تو خيزم ، به گفتگوى تو باشم
|
مى طهور ننوشتم ز دست ساقى رضوان
|
مرا به باده چه حاجت كه مست روى تو باشم
|
ذكر توسل ؛ زيارت ناحيه شريفه
امام زمان عليه السلام شب و روز در مصيبت جد مظلومش امام حسين عليه السلام گريه مى كند
در زيارت ناحيه مقدسه خطاب به امام حسين عليه السلام عرض مى كند:
فلئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرك المقدور و لم اكن لم حاربك محاربا و لمن
نصب لك العداوة مناصبا فلاندبنك صباحا و مساء ولابكين لك
بدل الدموع دما حسرة عليك و تاءسفا على ما دهاك و تلهفا حتى اموت بلوعة المصاب و غصبة
الاكتياب ... تا آنجا كه مى گويد: و اسرع فرسك شاردا الى خيامك قاصدا
محمحما باكيا فلما راءين النساء جوادك مخزيا و نظرن سرجك عليه ملويا برزن من الخدور
ناشرات الشعور على الخدود لاطهمات الوجوه سافرات
بالعويل داعيات و بعد العز مذللات و الى مصرعك مبادرات (428).
اگر زمانه مرا تاءخير انداخت و مقدر نبود كه من در كربلا تو را يارى كنم ، و با كسانى
كه با شما جنگ كردند، بجنگم و با كسانى كه رسما دشمنى نمودند، دشمنى كنم ، پس
به راستى ، شب ، و روز در مصيبت شما گريه و زارى مى كنم و به جاى اشك ، خون
گريه مى كنم در آه و افسوس بر شما و در حال تاءسف بر آن گرفتارى ها و سختى
هايى كه بر شما گذشت . تا اين كه با دل سوختگى بميرم و از غصه و اندوه از بين
بروم . اى جد بزرگوار! هيچ وقت فراموش نمى كنم كه عصر عاشورا ذوالجناح بى
صاحب شما بر در خيمه آمد و گريه كنان و شيهه زنان خبر شهادت تو را آورد، و هنگامى
كه زنهاى داغ ديده از خيمه ها بيرون آمدند و اسب را بى صاحب ديدند و چشمشان بر زين
واژگون افتاد، شروع به گريه و زارى و عزادارى كردند موپريشان نمودند و لطمه
بر صورت زدند و صيحه و زارى نمودند و بعد از عزت خود را آماده اسيرى نمودند، و
به طرف قتلگاه روانه گرديدند، و ديدند كه الشمر جالس على صدرك .
لاحول ولاقوة الابالله العلى العظيم
لااضحك الله سن الدهرران ضحكت
|
و آل احمد مظلومون قد قهروا
|