معرفى سوره

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

 معرفى سوره[1]

[1] .  سوره مباركه مدّثر در ترتيب مصحف فعلى هفتاد و چهارمين سوره قرآن مجيد است و چهارمينسوره‌اى است كه بعد از سوره مزّمّل و قبل از سوره فاتحه در مكه مكرّمه بر پيامبر گرامى اسلامنازل گرديد. اين سوره مكى و داراى 56 آيه و 255 كلمه و 1010 حرف است. البته قرّاء شامىآيات آن را 55 آيه مى‌دانند. اين سوره از نظر حجم از سوره‌هاى مُفصلات قرآن است. مُفصلات به66 سوره آخر قرآن، يعنى از سوره ق تا آخر، به اضافه سوره حمد گفته مى‌شود و علت نامگذارىاين سوره‌ها به مُفصلات يا مفصل اين است كه اين سوره‌ها كوتاه و «بسم الله الرحمن الرحيم» ميانآن‌ها فاصله انداخته است.شكى نيست كه اين سوره از سوره‌هايى است كه در مكه نازل شده، اما در اين مسئله اختلافاست كه آيا اولين سوره‌اى است كه بر پيامبر نازل شده يا بعد از سوره علق نازل گرديده است؟دقت در محتواى سوره علق يا اقرأ و سوره «مدّثر» نشان مى‌دهد كه علق در آغاز دعوت بوده، وسوره «مدّثر» مربوط به زمانى است كه پيامبر مأمور به دعوت آشكار شد و دوران دعوت پنهانىپايان يافت. لذا بعضى گفته‌اند سوره «اقرأ» نخستين سوره‌اى است كه در آغاز بعثت نازل شده، وسوره «مدّثر» نخستين سوره بعد از دعوت آشكار است كه به نظر مى‌رسد اين مطلب به حقيقتنزديك‌تر باشد.علت نامگذارى اين سوره به مدّثر واقع شدن اين كلمه در آيه اول سوره است و اين كلمه بهمعنى ردا يا گليم بر خود پيچيده است كه منظور، پيامبر گرامى اسلام است.در اين سوره شخصى به نام وليد بن مغيره مخزومى كه پيرمردى باتجربه و از سران مشركيناست، ياد مى‌شود كه او بعد از تفكر و تدبر در قرآن مجيد، سرانجام با ناراحتى و درهم كشيدنقيافه‌اش گفت: اين سخنان جادويى است كه از گذشتگان مانده و اين‌ها گفتار بشر است، نه خدا.ظاهراً اين رفتار او سبب نزول اين سوره شده است.وجه ارتباط سوره مدّثر با سوره قبل آن است كه چون خداوند سبحان در آخر سوره مزّمّل بهنبى مكرم اسلام امر به نماز و زكات و قرض الحسنه نمود، در اول اين سوره به او فرمان انذار وترسانيدن داد؛ گويا به ايشان فرمان داد كه از خود شروع و پس از آن مردم را انذار كند.اين سوره با دعوت پيامبر 9به قيام، انذار، ابلاغ آشكار، صبر و استقامت و تحصيلآمادگى‌هاى لازم براى اين كار شروع مى‌شود ]1 -  7[. سپس به روز رستاخيز و رنج و مشقتكافران در آن روز اشاره مى‌كند ]8 -  10[. به دنبال آن درباره ماجراى وليد بن مغيره مخزومى ونعمت‌هايى كه به او داده شد - نعمت‌هايى از قبيل مال و فرزند و موقعيت اجتماعى - و طمع اوبراى به دست آوردن نعمت‌هاى بيشتر و دشمنى وى با آيات خداى تبارك و تعالى و سقوطشسخن مى‌گويد و به نقشه شوم او در رابطه با آيات قرآن و متهم نمودن پيامبر به سحر و جادو اشارهمى‌كند. سپس مجازات وحشتناك او را در قيامت بيان مى‌نمايد ]11 -  26[.در ادامه به بيان قسمتى از ويژگى‌هاى دوزخ توأم با انذار كافران مى‌پردازد و تعداد مأموريندوزخ را همراه با فلسفه انتخاب اين تعداد مأمور بيان مى‌كند ]27 -  31[.سپس از طريق سوگندهاى مكرر به تأكيد امر رستاخيز مى‌پردازد: سوگند به ماه و شب و صبحو در جواب آن سوگندها، به مهم بودن مسئله قيامت اشاره و هدف از آفرينش دوزخ و عمومىبودن مخاطبين انذار را بيان مى‌كند ]32 -  37[. در آيه بعد به ارتباط سرنوشت انسان‌ها بااعمالشان، و نفى هر گونه افكار غير منطقى در اين زمينه مى‌پردازد ] 38[. به دنبال آن به گوشه‌اى ازشرح حال «اصحاب اليمين» و گروه مقابل آن و سؤال و جواب بين آن‌ها پرداخته و چهار عاملدوزخى شدن جهنميان را از زبان آنان بيان مى‌نمايد و به عاقبت شوم اين گروه، يعنى نفع نبردن ازشفاعت شافعين اشاره مى‌كند ]39 -  48[. سپس چگونگى فرار افراد جاهل و بى‌خبر و مغرور وخودخواه را از حق بيان مى‌نمايد ]49 -  53[.در نهايت بار ديگر تأكيد مى‌كند آن‌گونه كه آن‌ها درباره قرآن مى‌انديشند، نيست و آن را مايهپند و اندرز براى كسانى كه بخواهند، معرفى مى‌كند و البته در آيه آخر، پند گرفتن را توفيقى ازسوى خداوند مى‌داند ]54 -  56[.