266- نظر کنید به قاتل من

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 زمانی که محمد بن ابی بکر گروهی از اشراف مصر را به خدمت حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرستاد، عبدالرحمن بن ملجم در میان ایشان بود، نامه ای که اسامی ایشان در آنجا نوشته شده بود در دست او بود، چون حضرت نامه را گرفت و نام ها را خواند، به نام آن ملعون رسید فرمود که، تویی عبدالرحمن؟ گفت: بلی.
حضرت امیرالمؤمنین فرمود: لعنت خدا بر عبدالرحمن باد.
آن ملعون گفت: یا امیرالمؤمنین من تو را دوست می دارم.
حضرت فرمود: دروغ می گویی به خدا سوگند که مرا دوست نمی داری، پس او سه مرتبه قسم خورد بر دوستی آن حضرت، و حضرت سه مرتبه سوگند یاد کرد که مرا دوست نمی داری.
آن ملعون گفت: یا امیرالمؤمنین سه مرتبه سوگند یاد کردم که تو را دوست دارم باور نمی کنی.
حضرت فرمود: وای بر تو، حق تعالی ارواح را دو هزار سال پیش از بدن ها خلق کرد، ایشان را در هوا ساکن گردانید، پس آنها که در عالم ارواح با یکدیگر الفت گرفته اند و یکدیگر را شناخته اند، در این عالم با یکدیگر موافقت و محبت دارند؛ و آنها که در آن عالم با یکدیگر الفت نداشته اند، در این عالم با یکدیگر الفت ندارند؛ روح تو را نمی شناسند و در عالم ارواح با تو الفت نداشته است.
چون آن ملعون پشت کرد، حضرت فرمود: اگر کسی خواهد که نظر کند به قاتل من، نظر کند به این مرد.
بعضی از حاضران گفتند: یا امیرالمؤمنین چرا او را نمی کشی؟
فرمود: بسیار عجیب است می گویید که من کسی را بکشم که هنوز مرا نکشته است.(319)

319) 1.بصائر الدرجات، ص 88