(4) مناجات اميدواران

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

(4) مناجات اميدواران
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به نام خداى بخشاينده مهربان
يا مَنْ اِذا سَئَلَهُ عَبْدٌ اَعْطاهُ وَاِذا اَمَّلَ ما عِنْدَهُ بَلَّغَهُ مُناهُ وَاِذا اَقْبَلَ
اى كه هرگاه بنده اى از او درخواست كند دهدش و هرگاه چيزى را كه نزد او است آرزو كند بدان آرزو رساندش و چون بدو رو كند
عَلَيْهِ قَرَّبَهُ وَاَدْناهُ وَاِذا جاهَرَهُ بِالْعِصْيانِ سَتَرَ عَلى ذَنْبِهِ وَغَطّاهُ وَاِذا
به مقام قرب و نزديكى خويشش ببرد و چون به آشكارى گناهش كند پرده بر گناهش كشد و آن را بپوشاند و چون بر
تَوَكَّلَ عَلَيْهِ اَحْسَبَهُ وَكَفاهُ اِلهى مَنِ الَّذى نَزَلَ بِكَ مُلْتَمِساً قِراكَ
او توكل كند كفايتش كند و بسش باشد خدايا كيست كه بر درگاه تو بار اندازد و ميهمان نوازيت خواهد
فَما قَرَيْتَهُ وَمَنِ الَّذى اَناخَ بِبابِكَ مُرْتَجِياً نَداكَ فَما اَوْلَيْتَهُ اَيَحْسُنُ
و تو پذيرائيش نكنى و كيست كه مركب نياز خود به دربارت خواباند و اميد بخششت داشته باشد و تو احسانش
اَنْ اَرْجِعَ عَنْ بابِكَ بِالْخَيْبَةِ مَصْرُوفاً وَلَسْتُ اَعْرِفُ سِواكَ مَوْلىً
نكنى آيا خوبست كه من نااميد از درگاهت باز گردم با اينكه جز تو مولايى را كه به احسان نامور باشد
بِالاِْحْسانِ مَوْصُوفاً كَيْفَ اَرْجُو غَيْرَكَ وَالْخَيْرُ كُلُّهُ بِيَدِكَ وَكَيْفَ
نشناسم چگونه به جز تو اميد داشته باشم با اينكه هر چه خير است بدست تو است و چگونه
اُؤَمِّلُ سِواكَ وَالْخَلْقُ وَالاْمْرُ لَكَ اءَاَقْطَعُ رَجاَّئى مِنْكَ وَقَدْ اَوْلَيْتَنى
به جز تو آرزومند باشم با اينكه خلقت و فرمان از آن تو است آيا براستى اميدم را از تو قطع كنم با اينكه تو
ما لَمْ اَسْئَلْهُ مِنْ فَضْلِكَ اَمْ تُفْقِرُنى اِلى مِثْلى وَاَنَااَعْتَصِمُ بِحَبْلِكَ يا
از فضل خويش به من عطا كردى چيزى را كه من درخواست نكرده بودم يا مرا بمانند خودم نيازمند سازى با اينكه من به رشته تو
مَنْ سَعَدَ بِرَحْمَتِهِ الْقاصِدُونَ وَلَمْ يَشْقَ بِنَقْمَتِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ كَيْفَ
چنگ زدم اى كه به رحمتش سعادتمند گردند قاصدان او و دچار بدبختى و عذاب و كيفرش نشوند آمرزش خواهانش چگونه
اَنْسيكَ وَلَمْ تَزَلْ ذاكِرى وَكَيْفَ اَلْهُو عَنْكَ وَاَنْتَ مُراقِبى اِلهى
فراموشت كنم با اينكه تو هميشه به ياد منى و چگونه از ياد تو بيرون روم با اينكه تو هميشه مراقب من هستى خدايا
بِذَيْلِ كَرَمِكَ اَعْلَقْتُ يَدى وَلِنَيْلِ عَطاياكَ بَسَطْتُ اَمَلى فَاَخْلِصْنى
من به ذيل كرمت دست انداختم و براى دريافت عطاهايت دامن آرزويم را گسترده ام پس مرا بوسيله يگانگى
بِخالِصَةِ تَوْحيدِكَ وَاجْعَلْنى مِنْ صَفْوَةِ عَبيدِكَ يا مَنْ كُلُّ هارِبٍ اِلَيْهِ
خالص خود خالص گردان و از زمره بندگان برگزيده ات قرارم ده اى كه هر گريخته اى به او
يَلْتَجِئُ وَكُلُّ طالِبٍ اِيّاهُ يَرْتَجى يا خَيْرَ مَرْجُوٍّ وَيا اَكْرَمَ مَدْعُوٍّ وَيا
پناه برد و هر جوينده اى به او اميد دارد اى بهترين مايه اميد و اى بزرگوارترين خوانده شده و اى
مَنْ لا يَرُِدُّ ساَّئِلَُهُ وَلا يُخَيَِّبُ امِلَُهُ يا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِداعيهِ وَحِجابُهُ
كسى كه خواهنده اش را دست خالى باز نگرداند و آرزومندش را نوميد نسازد اى كه درگاه او به روى خوانندگانش باز و پرده اش
مَرْفُوعٌ لِراجيهِ اَسْئَلُكَ بِكَرَمِكَ اَنْ تَمُنَّ عَلَىَّ مِنْ عَطاَّئِكَ بِما تَقِرُّ بِهِ
براى اميدوار به او بالا زده است از تو خواهم به بزرگواريت كه بر من بخشى از عطاى خويش به حدى كه ديده ام بدان
عَيْنى وَمِنْ رَجاَّئِكَ بِما تَطْمَئِنُّ بِهِ نَفْسى وَمِنَ الْيَقينِ بِما تُهَوِّنُ بِهِ
روشن گردد و از اميدت بدان مقدار كه خاطرم اطمينان يابد و از يقين بدان اندازه كه پيش آمدهاى
عَلَىَّ مُصيباتِ الدُّنْيا وَتَجْلُو بِهِ عَنْ بَصيرَتى غَشَواتِ الْعَمى
ناگوار دنيا بر من آسان گردد و بوسيله آن پرده هاى سياه كوردلى از ديده دل دور شود
بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
به رحمتت اى مهربانترين مهربانان