متن ادبی «بوی آسمانی دانش»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

بغض‏ های ریشه‏ دار در بقیع روح انسان خیمه زده است.
دقایق غم را اشک‏ های ما قطره قطره دنبال می‏کند.
چه فصل متروکی است پاییز اندوه؛ اما تا روزگار دنیا هست، گریزی از مرور سطور این فصل نیست.
امروز، کتاب دانش، مرثیه‏ هایی در دل دارد که هر کدام جگرسوز است و پر خراش. خاک بقیع، بوی آسمانی دانش را می‏ پراکند.
نام بقیع که می ‏آید، یادی کبود در آغوش غزل‏های ما می‏ماند.
نام بقیع که می ‏آید، چشمه ‏های بی ‏اختیار اشک، از صفحات تاریخ جاری می‏شود.
امروز، گاه سفر به مکتب احادیث «صدق» با چشمان اشکبار فراق است.
قطعه های غمزده
امروز، اشک ‏های قلم، نماینده قطعه‏ های غمزدگی است.
در وادی پر از اشتیاق دانایی، ضجه و شیون منتشر است.
موج موج شانه ‏ها می ‏آیند، روبه روی دریا تباری که نامش «صادق» است تا ترجیع ‏بندهای تلاطم را بسرایند. امروز دوبیتی‏ های «وا اماما»، زمزمه بقیعستان دل است.

اشارات :: آبان 1386، شماره 102
محمدکاظم بدرالدین

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page