متن ادبی «وصیت واپسین»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)


زمین دیگر بزرگی آن همه عظمت را در این مقام راستین تاب نمی‏آورد.
آخرین لحظه ‏ها از زیستن امام علیه ‏السلام به روی خاک، از صفحه زمان عبور می‏کرد که زمزمه ‏ای عارفانه از زبانی که هماره معطر به ذکر خدا بود، اهالی خانه را به خویش فراخواند. ساعتی دیگر، خانه پر شد از دوستان و آشنایانی که همه حواس خودشان را به شنیدن سخن امام آورده بودند و امامی که همه توان خود را در بیان این جمله ریخت: «شفاعت ما شامل حال کسی که به نماز بی ‏اعتنا باشد، نخواهد شد... .» لحظه ‏ای بعد، چشمان فرو بسته امام علیه ‏السلام به روی دنیا بود و آغوش باز خداوند، به روی او.
انوار صداقت از زمینی که هیچ گاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، بزرگی بار سفر بست که سکوتش، فریاد دانایی بود و سخنش، باران حکمت. معرفت، هرگز با کلامش فاصله ‏ای نداشت.
امام علیه ‏السلام با بیانی که مبارک به سپاس و ستایش خداوند بود، رفت؛ اما در جذبه بلاغت آن همه راستی، بنای مکتبی را پایه ‏ریزی کرد که از خشت خشت آن، نوای هدایت انسان به گوش می‏رسد و از واژه واژه کتاب آن، انوار صداقت برون می‏تراود.

اشارات :: آبان 1386، شماره 102
معصومه زارع

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page