زمین دیگر بزرگی آن همه عظمت را در این مقام راستین تاب نمیآورد.
آخرین لحظه ها از زیستن امام علیه السلام به روی خاک، از صفحه زمان عبور میکرد که زمزمه ای عارفانه از زبانی که هماره معطر به ذکر خدا بود، اهالی خانه را به خویش فراخواند. ساعتی دیگر، خانه پر شد از دوستان و آشنایانی که همه حواس خودشان را به شنیدن سخن امام آورده بودند و امامی که همه توان خود را در بیان این جمله ریخت: «شفاعت ما شامل حال کسی که به نماز بی اعتنا باشد، نخواهد شد... .» لحظه ای بعد، چشمان فرو بسته امام علیه السلام به روی دنیا بود و آغوش باز خداوند، به روی او.
انوار صداقت از زمینی که هیچ گاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، بزرگی بار سفر بست که سکوتش، فریاد دانایی بود و سخنش، باران حکمت. معرفت، هرگز با کلامش فاصله ای نداشت.
امام علیه السلام با بیانی که مبارک به سپاس و ستایش خداوند بود، رفت؛ اما در جذبه بلاغت آن همه راستی، بنای مکتبی را پایه ریزی کرد که از خشت خشت آن، نوای هدایت انسان به گوش میرسد و از واژه واژه کتاب آن، انوار صداقت برون میتراود.
اشارات :: آبان 1386، شماره 102
معصومه زارع