مدینه از برکت نفس او سبز میشد و آفتاب صداقت از منزلگاه اندیشه اش برمیتابیدد. با کلامش حق را بالنده میکرد و با قیامش در نیمه شبهای تاریک و با کوله باری از هدیه، مستمندان و بینوایان را دلشاد میساخت. بیل در دست میگرفت و به تلاش معاش می ایستاد و عشق به زندگانی والا و پر معنا را در جانها زنده نگاه میداشت.
کوهی از وقار بود، دریایی از علوم، اقیانوسی از حکمت و فضیلت، گستره ای از رحمت و عبادت. که لحظه لحظه حیاتش از یاد و نام خدا، سبز و سرشار بود.
چهره ای دوست داشتنی، رفتاری سنجیده و متین، سینه ای انبوه ازیقین و تلاشی گسترده درراه دین داشت.
آری! نخل وجود والای آن پیشوای، چنان ثمر داد که مذهب ما را با نام خویشتن مزیّن کرد. شهادتش تسلیت باد!
اشارات :: آذر 1382، شماره 55
حمزه کریم خانی