متن ادبی «نامش به صداقت آسمان می‏ماند ...»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)


امشب غریب آباد دل سیه‏ پوش عزای توست. امشب بر گلوی آسمان بغضی سخت بر جای مانده، امشب ابرها صیحه می‏زنند، زمین بر خود می‏لرزد و ضجه‏ هایی غریب بنیان مدینه را از هم می‏پاشد. مدینه در تب غم می‏سوزد، آه سردی بر چهره شهر نقش بسته است، مردی از کنخ خانه‏ ای ساده چشم از جهان فرو می‏بندد. گویی امواج خروشان علم در ساحل ابدیت آرمیده است، گویی عشق با تمام وسعتش در دل خاک جای گرفته است. همه جا سخن از اوست، نامش به صداقت آسمان می‏ماند، مدینه روزهای با او بودن را خوب به یاد دارد، لطافت روحش مدینه را بهشتی می‏کرد، و سوز مناجاتش به خاک بها می‏داد. کرسی درسش اندیشه‏ ها را بارور، عقل‏ها را متحیر و دل‏ها را مبهوت می‏کرد.
او از سلاله لو کشف الغطا است. می‏دانی از چه کسی می‏گویم و در ماتم که می‏سوزم، هم او که نامش بر سر در ابواب جنت نوشته شده است. مردی که به نور او بهشت را آفریدند آسمان برای او می ‏بارد، و زمین برای او می ‏بالد و گل‏ها برای او می‏خندند.
نامش جعفر است و لقبش صادق، که به صدقش ملائک گواه بودند. او کوثری بود که هر که از زلال حکمتش نرسید حکیم شد و هر که بر کرانه عرفاتش قدم نهاد، مجنون شد، خطیبان، به بیان او خطبه‏ خوان شدند؛ هم او که به فرداها روشنی داد، و انسان‏ها را از جهل رهانید، امشب در سکوت شب، بر صادق آل محمد صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله‏ و سلم می‏گریم و بر غربت او اشک می‏ریزم. امشب تا سپیده ‏دمان، هق هق گریه ‏ام و فریادم را با پیک اشک و عشق به بقیع خواهم رساند.

اشارات :: آذر 1382، شماره 55
حسن رضایی

دیدگاه‌ها   

0 #1 tashakoralireza ahmadi 1388-07-22 13:54
salam mamnoonam خدا خیرتون بده اگه متن جدید برای مناسبتها نوشتید اگه برام بفرستید ممنون میشم
من مجری ام
به این گونه متون ادبی احتیاج دارم
میلاد امام رضا نزدیکه
اگه برای میلاد امام رضا دارید برام بدید
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page