فهم معانی قرآنی

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

بشارت :: مرداد و شهریور 1384، شماره 48
امامان معصوم (ع) برای فهم معانی قرآن و توجّه دادن به مفاهیم آن،مجموعه ایات را در نظر می‌گرفتند و به یك جمع بندی می‌رسیدند و در برابر كسانی كه ـ از روی شیطنت ـ یك آيه را در نظر می‌گرفتند و مطلبی را مطرح و بر آن ایراد می‌گرفتند ،جواب این افراد را با ایات می‌دادند.
امام جعفر صادق (علیه السلام) شاگردانی را در این زمینه تربیت كرده است و آنان در چنین میدان‌هایی وارد می‌شدند و دشمنان و بدخواهان را مجاب و خلع سلاح می‌كردند.
ابن ابی العوجاء مادی‌گرای عصر عباسی از آن افراد است. او روزی به هشام بن حكم گفت:مگر خدا حكیم نیست و سخنان او مگر نباید حكمت آموز باشد؟
هشام بن حكم گفت: خدا نه تنها حكیم است،بلكه احكم الحاكمین است.
ابن ابی العوجاء:به من بگو سخن خدای عزوجلّ در این باره چیست؟«فانحكوا ما طاب لكم من النّساء مثنی و ثلاث و رباع فإن خفتم ان لا تعدلوا فواحدة؛پس از بانوان آن كه را خوش دارید،نكاح كنید دو تا،سه تا چهار تا و اگر بیم داشتید كه عدالت نتوانید كنید پس یك همسر كافی است».(سوره نساء، ایه 3) نظر شما درباره این حكم چیست؟
هشام:حكم حكیمانه‌ای است.
ابن ابی العوجاء:پس به من از این سخن خدای عزوجل خبر بده :«و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النّساء و لو حرصتم فلا تمیلوا كلّ المیل؛شما هرگز نمی‌توانید میان زنان، عدالت را رعایت كنید هر چند كه بخواهید، پس خیلی به انحراف نكشانید و كج مدارید…».(سوره نساء، ایه 129) به من بگو! كدام حكیم چنین سخن می‌گوید؟
هشام بن حكم گوید:من جوابی نداشتم كه بگویم، عازم سفر شدم تا در مدینه حضور امام صادق (ع) برسم.
در مدینه به محضر امام صادق(ع) شرفیاب شدم.امام پرسید:ای هشام! اكنون وقت حج و عمره نیست، چرا در این موقع آمده‌ای؟
هشام گفت: قربانت شوم،ابن ابی العوجاء چیزی از من پرسید و من جوابی نداشتم.
امام صادق (ع):مسأله چیست؟
هشام قضیه را برای امام (ع) تعریف كرد. امام (ع) فرمود:موضوع ایه نخست،هزینه و نفقه است و امّا موضوع ایه دوم مهر و محبّت می‌باشد كه به عواملی بستگی دارد خارج از اختیار آدمی.
هشام با دست پر به عراق برگشت و با ابن ابی العوجاء دیدار كرد.
وقتی ابن ابی العوجاء پاسخ را شنید،گفت:«ای هشام! این پاسخ از تو نیست.»
همیشه افرادی وجود دارند كه كارشان القای شبهه در میان مردم بویژه جوانان است.اینان مدام به تخریب فرهنگی مشغولند و خود قرآن چه زیبا فرموده‌است:
«و تجعلون رزقكم انّكم تكذّبون؛ شما روزی‌تان را تكذیب می‌كنید.»(سوره واقعه، ایه 82)
و این حكایت از نامتعادلی روحی و روانی آنان دارد،امّا سیره امامان نشان می‌دهد كه با این پدیده چگونه برخورد می‌كردند؛ یعنی با تربیت شاگردان قرآن پژوه؛آنان را به فرهنگ قرآنی مسلّح و مجهّز می‌كردند و به میدان مبارزه با مخرّبان فرهنگی می‌فرستادند.