متن ادبی «بانوی باغ روشنایی!»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

بانوی آب و آیینه!
یادت می ‏آید که تاریخ تولدت، با چاووش خوانی مرغان شب بر روی ماه نوشته شد و عطر نگاه همیشه بهارت در ایوان خانه ستارگان پیچید و از آسمان، پونه‏ های معصوم باریدن گرفت، تا شادباشی باشد برای نجابت خاک، که تو را در گهواره بادهای عاشق، مادری می‏کرد.

بانوی خنده و سیب!
یادت می‏ آید که زبان باز نکرده، آیه‏ های نورانی وحی را از بَر می‏کردی؟

بانوی شعر و گل!
یادت می ‏آید که در فصل نوجوانی شقایق‏ ها، خواب رواق‏ های پر از کبوتری را می‏دیدی که به زیارت ضریح معرفتت آمده ‏اند و در زیر درختان خرما می‏نشستی و با شکوفه‏ های صبر و عرفان، حصیری می‏بافتی برای پرندگان جا مانده از قافله فضل و دانش، به نذر یافتن کلید آزادی باب الحوائج که هنوز از خشت ‏های حجره تعبّدش، عطر نمناک نیایش به مشام می‏رسد.

بانوی کتابت و سجاده!
یادت می‏ آید که وقت غروب گلدسته ‏های باغ، زودتر از ستاره زهره، فانوس چشمانت را روشن می‏کردی تا دوره گرد بینوای شهر، راه خانه مهتاب را بیاید و زنجیره ‏های پای چوبه دار، که حنجره ‏شان از تلاوت نامه‏ های قاصدک‏ های در به ‏دری و بازمانده، دوباره آواز زندگی بخوانند، شاید خبری از برادرِ غزل ‏های بی‏ خوابی‏ ات برسد.

بانوی اشک و زیارت!
یادت می‏ آید که از بال ‏های دختران بهشتی، پلکانی ساخته شد، تا تو، پای بر روی شاپرک ‏های ساقدوشت بگذاری و به بام نگاه هشتمین رنگین کمان کوچ کرده از کوچه‏ های دلت برسی و از آن جا، با همه ابرهای باردار، برای تنهایی ستاره تبعید شده ـ برادرت ـ بگیری و آواز چشم‏هایت، تا قیامت نگاه ‏ها، در گوش کوه پیچید و انعکاس طنینت در آنها جریان بیابد.

بانوی مهربانی و اجابت!
یادت می‏ آید که جوجه پرستوهای زخمی، در دامان پر از گل یاس تو پریدن می‏ آموختند و عطر نان گرم تو، تا هفت محله آسمان می‏پیچید و گنجشک ‏های تهی دست را به سوی تو می‏کشاند. اینک من، پَر باران خورده‏ ای هستم که توان برخاستن از زمین را ندارم.
نیستم نگاه لطفت را بدرقه راهم کن تا دوباره در خیابان‏ های خلوت بهشت، به پرواز درآیم.

اشارات :: دی 1382، شماره 56
نزهت بادی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page