فصل سوم : در آداب نشستن درمجالس

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که وصیت فرمود به حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام که هشت کسند که اگر خوار شوند ملامت نکنند مگر خود را کسیکه حاضر شود بر سر سفره که او را نخوانده باشند وکسیکه تحکم کند بر صاحب خانه و کسیکه طلب خیر کند از دشنمان خود و کسیکه توقع احسان کند از لئیمان و بخیلان و کسیکه خود را در آورد در رازى که میان دو کس باشد بى رخصت ایشان و کسیکه استخفاف نماید بپادشاه و کسیکه در مجالس و جائى بنشیند که او سزاوار آن نباشد و کسیکه سخن با کسى گوید که گوش ‍ بسخن او نکنند.
از حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام منقول است که کسیکه مجموع این سه خصلت یا یکى از آنها در او نباشد و در صدر مجالس بنشیند احمق است اول آنکه هر چه بپرسند و او جواب تواند گفت دویم آنکه چون دیگران عاجز شوند او حق را تواند بیان کرد سیم آنکه راهنمائى براى کسیکه صلاح اهلش در آن باشد تواند کرد.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که سزاوار نیست مؤ من را که بنشیند مگر بعد از جماعتى که نشسته اند زیرا که پا برگردن مردم گذاشتن و بالا رفتن علامت سبکى عقل است .
بسند معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که از علامات تواضع و فروتنى آنست که آدمى راضى باشد بمجلسى که پست تر باشد از مجلسى که سزاوار اوست و بهر که برسد سلام کند و ترک مجادله کند هر چند که حق با او باشد و نخواهد که اورا بپرهیزکارى ستایش کنند.
در حدیث دیگر فرمود که چون مردم در جاى خود بنشینند و دیگرى در آید اگر کسى از آنها او را بطلبد وجا از برایش بگشاید برود که آن کرامتى است که نسبت باو کرده است برادر او و اگر کسى جا از براى او نگشاید هرجا که گشاده تر است آنجا بنشیند.
در حدیث معتبر دیگر فرمود که چون کسى بخانه شخصى بیاید هرجا که صاحب کن خانه مى فرماید بنشیند که صاحب خانه نیک و بد خانه خود را بهتر مى داند و حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام فرمود که زینهار که بر سر راه ها منشینید.
در حدیث دیگر فرمود که نباید کسى در میان جماعتى بنشیند و جامه را از ران خود دور کند.
از حضرت امام حسن عسکرى علیه السّلام منقول است که هر که راضى شود بنشستن در جائیکه مناسب شرف او بالاتر از آن باشد پیوسته خدا و ملائکه بر او صلوات فرستند تا برخیزد.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که چون رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله وسلّم داخل مجلسى مى شدند بهرجا که بدرگاه نزدیک تر بود مى نشستند.
در روایت معتبر از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که دراکثر اوقات رسول خدا رو بقبله مى نشست .
در حدیث حسن منقول است که حضرت صادق علیه السّلام در خانه خود نزدیک درگاه مى نشستند روبقبله .
در حدیث دیگر منقول است که حضرت رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله وسلّم سه روش مى نشست گاهى زانوها را از زمین برمى داشتند و دستها را بر پائین زانوها گذاشته ساعد یک دست را بدست دیگر مى گرفتند و گاهى دو زانوا مى نشستند و گاهى یک پار ابر روى پاى دیگر مى گذاشتند و هرگز چهار زانو نمى نشستند.
در حدیث حسن از ابوجمزه منقول است که گفت دیدم حضرت امام زین العابدین علیه السّلام نشسته بودند ویک پا را بربالاى ران دیگر گذاشته بودند گفت که مردم این نشستن را خوب نمیدانند و مى گویند که این نشستن پروردگار است حضرت فرمود که من از براى واماندگى چنین نشسته ام خدا را واماندگى نمیباشد و او را پینکى و خواب نمیباشد وجسم نیست و نشستن او را نمیباشد.
در روایت دیگر منقول است که حضرت صادق علیه السّلام چنین نشسته بودند و پاى راست را بر روى ران چپ گذاشته بودند.
در حدیث معتبر منقول است که حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود سزاوار نیست جماعتى که با یک دیگر بنشینند در تابستان بقدر استخوان ذراع که تقریبا یک شبر باشد از هر طرف میان خود و دیگرى فاصله نگذارند که از گرما آزار بکشند.
از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که : آدم مشمار کسى را که در جاى تنگ چهار زانو بنشیند.
در چند حدیث وارد شده است که احتبا دیوار عریانست و احتبا آنست که پاها را با پشت بجامه ببندید بروش کمند وحدت یا دست را قفل کنند برزانو چنانکه گذشته یعنى ایشان را در صحراها و جاها که نزدیک بدیوار نباشد این بعوض تکیه بدیوار کردن است .
در حدیث موثق از حضرت صادق علیه السّلام پرسیدند که احتبا چونست فرمود که اگر عورت نمایان نشود باکى نیست .
در حدیث دیگرفرمود که جایز نیست مرد را که احتبا کند در برابر کعبه .