شعر «خورشيد علم»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)


اي بوسه گاه جن و مَلَک، خاک پاي تو
جان تمام عالم خاکي فداي تو
اي شهريار کشور دانش که در جهان
نشناخت کس مقام تو را جز خداي تو
اي ريزه‌خوار سفره علمت جهانيان
خورشيد علم کرده طلوع، از سراي تو
اي باقرالعلوم که هنگام مَکرمت
باشد هزار حاتم طايي گداي تو
پنجم ولي و حجت خلاق عالمي
لوح دل است مُهر به مِهر ولاي تو
در عرصه وجود نَهِي قبل از آن‌که پاي
داده سلام احمد مرسل براي تو
چندين هزار عالِم و دانشور و فقيه
آمد برون ز مکتب دانش‌سراي تو
اي خفته همچو گنج، به ويرانه بقيع
پر مي‌زند کبوتر دل در هواي تو

(فولادي)
اشارات :: آذر 1387، شماره 115