هياهوى مجالس هشام چون كف روى آب، با نفس قدسى امام محمد باقر عليه السلام فرو مى نشست. آخر چه كسى مى توانست با امامى كه چشمه هاى حكمت در اطراف او مى جوشيد، به مناظره بنشيند؟! همه دانش عالمان دهر، قطرات ناچيزى بودند كه در برابر دريا، قد علم مى كردند. هركس او را فقط يك بار ديده بود، جز به اين حقيقت نتوانست زبان بازكند كه دريچه هاى روشنايى و دانايى را علم بى حساب امام به رويش گشوده و غبار جهل، به بيان شيواى او كنار رفته. عجز هشام، به نهايت رسيده بود كه بار ديگر مجسمه باطلى ديگر، تمام اقتدار پوشالى خود را تنها در آن مى ديد كه حجت خدا را از ميان بردارد!...
آمده بود تا هسته هاى علم را بشكافد
سالها ايستاده بود تا بالاترين شرافت هستى را به بشر عرضه كند و با شفقت بى مثال خويش، شرم آموختن را از رخسار انسانى كه نمىداند، بشويد.
ايستاده بود تا به نفوذ چشمهاى امامت و ظرافت نگاه حكيمانه اش، هسته هاى علم را بشكافد و حقيقت را از درونى ترين لايه هاى ابهام بيرون كشد و ظاهر كند.
زيرنويس:
شهادت امام محمد باقر عليه السلام ، درياى پهناور علم و چشمه جوشنده حكمت، را بر شيعيان حقيقت جوىِ او تسليت مى گوييم.
شهادت آيت الله دكتر مفتح ـ روز وحدت حوزه و دانشگاه
اشارات :: آذر 1386، شماره 103
معصومه زارع