اشارات :: دی 1384، شماره 80
روزبه فروتنپی
یک روز دلم به جشنِ مولا علیهالسلام میرفت
در عیدِ غدیرِ خُم به صحرا میرفت
هر کوه که در برابر میدیدم
چون دستِ علی علیهالسلام بود که بالا میرفت
غدیر، برکه نیست؛ دریایی است که از دلش، اقیانوسی به وسعتِ ازل و ابد وَ به عمقِ تاریخِ درد، سر برآورده است.
غدیر، سر آغاز رسالتِ آسمانی تمام پیامبران خداست.
درختِ دین، در غدیر است که سر به ملکوت میساید.
امامتِ دوازده خورشید، در روشنِ چشمهای غدیر، طلوع کرده است.
اینک، دستِ تمامتِ اسلام است که بالا میرود.
اینک، دستِ نورانیِ قرآنِ ناطق است که تا عرش خدا اوج میگیرد.
اینک، زمین است که به آسمان میبالَد
اینک، خورشید است که بر تابشِ خود بر علی علیهالسلام ، به زمین فخر میکند.
و اینک این کلماتِ آسمانی، از ملکوتِ کلامِ پیامبر علیهالسلام منتشر میشود که:
«هر که را من مولا و سرپرستِ اویم، پس علی علیهالسلام نیز مولا و سرپرست اوست؛ خدایا! دوست بدار هر که او را دست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».
علی علیهالسلام ، آن نورِ اَزَلی است که پیش از آفرینشِ جهان، در رگانِ هستی، جاری بود.
علی علیهالسلام ، آن هدایتکننده بزرگِ بهشت است که اگر دستهای بیعت، با او راستین بودند، کام زمین، در عطش عدالت نمیسوخت.
اگر جهان، قدر غدیر را میدانست، اکنون آسمانها آرزو میکردند که ای کاش لحظهای به جای این کُره خاکی باشند!
هجدهم ذیحجه سالِ دهمِ هجری، روزیست که هستی، تمامتِ خود را به غدیر بخشید.
این عید بزرگ بر شما مبارک باد.
متن ادبی اقیانوسی به وسعت ازل و ابد
(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)
- بازدید: 4599