متن ادبی «همایش سبز ولایت»

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

اشارات :: بهمن 1382، شماره 57
سید علی‏اصغر موسوی
نوری سبز، از عمق کهکشان‏ها درخشیدن گرفته بود و مثل ابر دل‏انگیز بهاری، بر بی‏کرانه‏های آسمان گسترده می‏شد.
زمین در بُهت نوروزی شگفت، خود را می‏آراست و آسمان غوغایی‏ترین روز خویش را در ازدحام فرشتگان نظاره می‏کرد.
جشنی بی‏نظیر در راه بود، جشنی که عطر دل‏انگیز نوروز را، لحظه لحظه، به مشام آسمانیان می‏رسانید و آن‏ها را از رستاخیز زمین، شگفت زده می‏کرد.
حتی تمام پیامبران، نشسته بر ارّابه‏های نور، از آسمان، راهیِ سرزمین «حجاز» بودند تا در جشن بزرگ و بی‏همانندِ «ولایت» شرکت کنند. یعنی همان حلقه اتصال نبوّت و امامت؛ یعنی همان ادامه راه انبیاء؛ یعنی آغازی زیبا و بشکوه، در مسیر هدایت مردم؛ یعنی تحقق حکومت صالحان بر زمین؛ یعنی کامل‏ترین عیار، در امتحان اهل تقوا.
نخستین جشن ولایت، در مکانی برپا می‏شد که تشنگانِ بی‏شماری، به دنبال اکسیر اعظم معرفت بودند تا از زلال آسمان کوثرش، بهره‏مند شوند.
چه مکانی شایسته‏تر از «غدیر خم» تا خمار آلودگان عشق الهی را از خمّ محبت بنوشاند؟! باز هم مثل همیشه، جبریل علیه‏السلام بود و پیشگاه ادب مصطفوی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ؛ این بار پیامی آورده بود که پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، سال‏ها انتظارش را می‏کشید. زمان، زمان امتحان بود، امتحانی سخت و شیرین برای هر آن‏چه لاهوتی و ناسوتی است. باید ذر ذره هستی به فراخوانِ فخر کاینات، اشرف مخلوقات، حضرت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله لبیک می‏گفتند! به انتخاب حجّتی که حتی عرش الهی، برابر قامت دلارایش عاجزانه، تواضع و فروتنی می‏کند!
مردی که فراتر از پندارهای بشری و فراتر از تمام معیارهای ظاهری انسان خاکی است.
پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود تا جایگاهی فراهم کنند تا حتی کوته‏بین‏ترین انسان‏ها، قامت آسمانی و دل‏انگیز حضرت را ببینند؛ تا آن‏گاه که دست نورانی حضرت، امانت ولایت را به دستان با کفایت امامت می‏سپارد، همه شاهد باشند. همه شاهد باشند که چگونه در ازدحام انوار سبز الهی «نورِ ولایت» راه به دل‏های مؤمن می‏گشاید و نامِ نامیِ «علی علیه‏السلام » را برای همیشه، بر سینه عاشقانش حکّ می‏کند، و جدایی ناپذیریِ «امام» از «امت» را نوید می‏دهد.
اینک دست‏های توانمند علی علیه‏السلام ، به بلندای حقیقت، بر فراز تمام نگاه‏ها به احتراز درآمده است تا محرومان تاریخ به عدالت الهی ایمان بیاورند.
به دستی ایمان بیاورند که در هم شکننده غرورِ عُتبه و ولید و عَمرو و مرحب است. به دستی ایمان بیاورند که گشاینده در خیبر است و مشکل گشای تمام گرفتاری‏ها. به دستی ایمان بیاورند که با مهربانی، لقمه برای یتیمان خواهد گرفت. به دستی ایمان بیاورند که برای همیشه، بازوی توانای محرومان خواهد بود.
... صدای محبوب قلوب عارفان، حضرت ختمی مرتبت صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در سراسر هستی طنین می‏اندازد: «مَنْ کُنْتُ مَولاهْ، فَهذا عَلیٌّ مَولاهْ» آی مردم! اینک این دست مولای شماست، این همان وعده عظیم الهی است؛ این همان «نَبأُ العظیم» و «آیتُ الکبری»ست؛ این همان تصویر روشنِ إِنَّمَا وَلیِّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ... در قاب قرآن است؛ این همان تفسیر آسمانیِ «والفجر» و «و العادیات» است؛ این همان آیینه تمام نمای اولیای الهی است؛ آیینه حقیقت نمای خَلیفةُ اللّه فِی الاَرض؛ ... آن‏گاه، دست‏های پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به دعا گشوده می‏شود:
الهی! دوستش بدار، آن که علی را دوست خواهد داشت و دشمن بدار، هر که با او دشمنی خواهد کرد! یاری‏اش کن، کسی که او را یاری خواهد کرد و وا بگذار، هر که او را، وا خواهد گذاشت! آمینِ فرشتگان، در ذره ذره هستی انعکاس می‏یابد و پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خشنود از ادای رسالتش، با نگرانی به آینده می‏نگرد؛ آینده‏ای که اطمینان بخش به نظر نمی‏رسد. هلهله مردمان، شادی زمین و آسمان را باهم پیوند می‏دهد و دست‏ها از همه سو، به بیعت با ولایت گشوده می‏شود، ...
امّا کسی هست و خوب می‏داند که جز اندکی، این دست‏های ریاکار، به زودی بیعت خواهند شکست.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page