اشارات :: آذر 1387، شماره 115
عيد قربان است، بندگان الهي، پاي جلسه امتحان نشسته‌اند تا حساب اعمال خويش را بپردازند. عيد ايمان است، گلّه نفس‌هاي اماره را به حياط خانه مي‌آورند تا قرباني کنند به پاي عشق. زبان‌ها در گرو ياد خداست و دل‌ها در گرو ريسمان محبت. عيد انسان است تا پرده‌هاي جهل را بسوزاند، تا زنجيرهاي ترديد را بگسلاند، تا نيم‌رخ ماه يقين، بيرون بيايد از پشت ابرهاي سنگين مجاهدت و ميوه‌هاي کشف و شهود به دست صاحبان بصيرت برسد.
عيد يزدان است؛ عيد خوشحالي ديگرباره و هزار باره فرشتگان، عيد اداي امانت، و عيد پيمان اَلَست. بشتابيم سکه‌هاي خويش را تقسيم کنيم. شکم‌هاي گرسنه زيادند روي زمين. مسلمانان آفريقا بر سفره‌هاي خالي نشسته‌اند؛ اردوگاه‌هاي آوارگان در فلسطين، چشم دوخته‌اند به تکه ناني. خداوند در اموال شما حقي قرار داده است براي ضعفا و نيازمندان. گوشت‌هاي قرباني را به دَرِ خانه‌هاي فقيران ببريم. سير شدن، حسرت شب‌هاي زاغه‌نشينان است. بشتابيم نعمت‌هاي الهي را که او به ما داده، به صاحبانش برسانيم.
برخيزيم از اين فرصت طلايي کام بگيريم که گاهي فرصت خيرات ديگر برنخواهد گشت.
امروز روز شکوفا شدن لبخند رضايت است بر لب يتيمان شهر و در چهره برادران و خواهران نيازمندمان؛ بشتابيم!
سلام بر ابراهيم خليل‌الله! سلام بر اسماعيل ذبيح‌الله! سلام بر نسل‌هاي خداپرست که قدم جاي پاي حق و حقيقت نهاده‌اند، در برابر حقانيت وعده‌هاي الهي سر تسليم گذاشته‌اند بر زمين و نداي جانان را به گوش جان مي‌شنوند و با تمام جان مي‌خزند!
سلام بر مجاهدينِ شب‌هاي نماز و روزهاي روزه که مقيم ملکوت عبوديت و اخلاصند! سلام بر بندگان حقيقي حضرت دوست که قلب خويش را سپرده‌اند به دست او و «هرچه فرمان او باشد آن کنند»!
سلام بر آنان‌که در راه خدا، از مال خويش، از جان خويش و از آبروي خويش گذشتند!
سلام بر ما توحيدباوران و سلام بر همه بندگان صالح خدا!

نوشتن دیدگاه