مقام سوّم: زيارت نـوّاب اربعه (رحمهم الله) است

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

بدان كه از جمله تكاليف زوّار در ايّام توقّف در بلده طيّبه كاظمين(عليهما السلام)رفتن به بغداد است به جهت زيارت چهار نايب خاصّ امام عصر ـ صلوات اللّه عليه ـ كه اگر هر يك از آن ها در بلاد بعيده بودند، سزاوار بود كه انسان منازل بعيده طى كند و رنج و تعب سفر كشد و به فيض زيارت آن ها نايل گردد، زيرا كه در ميان تمام اصحاب خاص ائمّه(عليهم السلام) به بزرگى و جلالت قدر ايشان كسى نمى رسد، قريب هفتاد سال به منصب سفارت و وساطت ميان امام(عليه السلام)و رعيّت فائز شدند، و بر دست ايشان كرامات بسيار و خوارق عادات بى شمار جارى گرديد و گفته شده كه بعضى از علما قائل به عصمت ايشان شده، و مخفى نيست كه هم چنانچه اين بزرگواران در حيات خود واسطه بودند ميان ولىّ عصر ـ صلوات اللّه عليه ـ و رعيّت، و از جمله مناصب ايشان رسانيدن عرايض و رقعه هاى حاجت خلق بود به آن حضرت، حال نيز به همان منصب شريف مفتخرند، و بايد رقاع حاجت كه در شدايد و سختى ها نوشته مى شود به توسّط ايشان به آن حضرت برسد، چنانچه بعد از اين معلوم گردد إن شاء اللّه تعالى.
و بالجمله فضايل و مناقب ايشان زياده از آن است كه ذكر شود و همين مقدار براى ترغيب زوّار به زيارتشان كافى است. و تفصيل اسامى و قبور شريفه ايشان از اين قرار است:
اوّل ايشان، ابوعمرو عثمان بن سعيد اسدى است كه حضرت هادى(عليه السلام) نصّ بر عدالت و امانت او فرموده بودند، و به شيعيان فرموده بود كه: «آنچه او مى گويد حقّ است، و از جانب ما مى گويد». و وكالت و نيابت از حضرت امام على نقى و امام حسن عسكرى(عليهما السلام) نيز داشت، قبر شريفش در راه زوّار است اگر از بغداد عبور كنند، و چون از كاظمين(عليهما السلام) به آن جا روند، چون از كوچه سرايه و دارالحكومه بگذرند در كوچه ديگر به بازارچه اى رسند، در اوايل آن درى دارد و داخل شوند حياط محقّرى است كه در آن درخت سدر و ايوان كوچكى كه غالباً در آن معلّم اطفال مى نشيند، و در آن جا قبّه مختصرى است، و قبر آن بزرگوار در آن جا در ميان صندوقى است.
دوّم: ابوجعفر محمّد بن عثمان(رضي الله عنه) است كه قائم مقام پدر بزرگوار خود گرديد به نصّ او از جانب حجّت عصر ـ صلوات اللّه عليه ـ ، و بعد از فوت پدرش، حضرت براى او نامه اى نوشتند مشتمل بر تعزيه والد او و ذكر سعادت و صلاحيّت او آن مقام رفيع را، و چندين توقيع شريف از ناحيه مقدّسه مشتمل بر سعادت او براى شيعيان بيرون آمد، و اجماع شيعه بر عدالت و نيابت او منعقد شده بود، و پيوسته در امور به او رجوع مى كردند و كرامت ها وخوارق عادات بسيار از او ظاهر مى شد، و كتاب ها در فقه نوشته و مى فرمود، چنانچه شيخ صدوق(رحمه الله) از او روايت كرده: به خدا سوگند كه حضرت صاحب الامر(عليه السلام) هر سال در موسم حجّ در مكّه و مشاعر حاضر مى شود، و مردم را مى بيند و مى شناسد، و مردم هم او را مى بينند و نمى شناسند، و از آن جناب پرسيدند كه آن حضرت را ديده؟ گفت: بلى، در اين نزديكى ديدم كه به پرده هاى كعبه چسبيده بود در مستجار و مى گفت: خداوندا با من انتقام بكش از دشمنان خود.
و شيخ طوسى(رحمه الله) و ديگران روايت كرده اند كه آن بزرگوار خبر روز فوت خود را به مردم داد، و پيش از موت خود مهيّا شده بود، و قبرى براى خود ساخته، و نقّاشى را امر كرده بود كه در ساجه، آيات قرآنى و اسماء ائمّه(عليهم السلام) در آن نقش كند، كه او را تكيه گاه او قرار دهند، و روز فوتش همان روزى بود كه خبر داده بود. و سال وفات آن جناب يا سيصد و پنج يا سيصد و چهار بود على اختلاف. و قريب به پنچاه سال به اين منصب عظيم مفتخر بود. و قبر شريفش در بغداد در نزديك دروازه سلمان در ميان قبرستان وسيعى با قبّه عاليه و بناى محكم است، و در آن جاها معروف است به شيخ خلاّنى.
سوّم: جناب ابوالقاسم حسين بن روح است كه از طائفه جليله نوبختيّين است كه پيوسته آن طائفه علما و متكلّمين و صاحب تأليف بوده اند. و بعد از فوت محمّد بن عثمان تاج نيابت بر سر گذاشت و قائم مقام او شد به نصّ او از جانب صاحب الأمر(عليه السلام)، چنانچه جماعت بسيارى از محدّثين روايت كرده اند كه چون نزديك شد وفات محمّد بن عثمان، اكابر شيعه را طلبيد و به همه گفت: اگر مرا مرگ دريابد امر نيابت و سفارت، با ابوالقاسم حسين بن روح است، و از جانب حضرت مأمور شده ام كه او را نايب كنم، بعد از من رجوع به او كنيد در امور خود. پس جميع شيعه رجوع به او نمودند، و جناب ابوالقاسم زياده از بيست و يك سال مشغول به امر سفارت بود، و مرجع جميع امور شيعه بود، و به نحوى آن جناب در باب تقيّه تأكيد داشت و مراعات اين امر را مى نمود، كه اكثر مخالفان، او را از خود مى دانستند و نهايت محبّت به او داشتند و اكرام و احترام او
را فرو گذارى نمى نمودند، و حكايات او در باب تقيّه معروف است از آن جمله آن كه مسموع آن جناب شد كه غلام دربان او، سبّ معاويه نموده او را از خدمت خود عزل نموده و بيرون كرد. و در سنه 326 هـ به رحمت ايزدى پيوست. قبر شريفش در آخر كوچه در بسته اى است كه از وسط بازار عطّاران به آن جا داخل مى شود در ميان خانه اى است، و از قرارى كه شيخ ما علاّمه نورى ـ طاب ثراه ـ فرموده وقف است آن خانه، و لكن در سال طاعون عظيم، ارباب وقف هلاك و وقف نامه مفقود شد، لهذا به دست ديگران افتاده بايد استيذان كرد و داخل شد، ايوان وقبّه و صندوقى باقى است، هنوز اهل خيرى پيدا نشد اين خانه را بخرد و صحن مختصر و چند ايوان و حوضى بسازد، كه منافع خيريّه آن احصا ندارد علاوه بر تبجيل و تعظيم صاحب آن قبر شريف، زيرا كه غالب زوّار كه شغل خريد و داد و ستد در بغداد دارند به زيارت اين بزرگواران مشرّف شوند محلّ استراحت چند ساعتى به جهت خوردن غذا و انقضاء شدّت گرما و تطهير و نماز لازم دارند، و در بغداد براى شيعه چنين محلّى نيست و غالباً خسته و گرسنه و نماز نكرده در آخر وقت خود را به كاظمين(عليهما السلام)مى رسانند، و اگر اين محل ساخته شود هزارها اعانت دينى و دنيوى و عرضى و جايى به هزارها از زوّار در هفته و ماه كرده مى شود، چه مصارف هاى عظيمه در وجوه خيريّه كرده مى شود كه جز صورت تعظيم شعائر و نشر اسم بانى فايده اى ندارد، و از اين خيرات جاريه و منافع متواتره غافل ] نبايد بود [ به جهت غرور و اعتماد بر عقل ناقص خود و اعراض و مشورت نكردن با اهل دانش و بينش; و از اين جاست كه در خبر رسيده كه ميزان شناختن عقل آدمى ديدن مصارف خيريّه اوست كه به چه كسى مى دهد، و در چه محلّى صرف مى كند.
چهارم: شيخ جليل معظّم ابوالحسن علىّ بن محمد سمرى، كه آخر نوّاب و وصىّ و قائم مقام حسين بن روح شد در سنه 326، و سه سال امر نيابت در دست او بود، و در نيمه شعبان سنه 329 به رحمت حق تعالى واصل شد، و آن سال تناثرنجوم بود، زيراكه اكثر علما و محدّثين شيعه در آن سال به عالم بقا ارتحال نمودند، و ابتداى غيبت كبرى شد، و اين جناب روز وفات خود را معيّن كرد حسب توقيع شريف، كه شش روز پيش از موتش رسيده بود، و چون در وقت احتضار بزرگان شيعه از نايب بعد از او سؤال كردند گفت: للّه امر هو بالغه. خدا را امرى و حكمتى است كه آن به عمل خواهد آمد، كنايه از آن كه امر نيابت منقطع و ظلمت غيبت كبرى عالم را فرو خواهد گرفت. قبر شريفش در نزديك محراب مسجدى بزرگ در ميان حجره بسيار تنگى كه از آن حجره پنجره در ميان بازار هراج باز مى شود، و از اين جهت بعضى به همان خواندن فاتحه از مقابل پنجره قناعت مى كنند و خود را از تشرّف به زيارت آن جناب محروم مى نمايند.
زيارت نواب اربعه
و امّا كيفيّت زيارت ايشان، پس به نحوى كه شيخ طوسى(رحمه الله) در تهذيب و سيّد ابن طاووس(رحمه الله)در مصباح الزّائر ذكر كرده اند و نسبت داده اند آن را به جناب ابوالقاسم حسين بن روح(رحمه الله)كه فرموده در باب زيارت ايشان كه: سلام مى كنى بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و بعد از او به امير المؤمنين و بر خديجه كبرى و بر فاطمه زهرا و بر امام حسن و امام حسين و بر هر يك از ائمّه(عليهم السلام)تا صاحب الزّمان ـ صلوات اللّه عليه ـ  پس مى گوئى:
السَّلامُ  عَلَيْكَ  يا فلان  بن  فلان([1]) * اَشْهَدُ  اَنَّكَ  بابُ  الوَلِيِّ  اَدَّيْتَ  عَنْهُ وَاَدَّيْتَ  اِلَيْهِ * ما  خالَفْتَهُ  وَلا  خالَفْتَ  عَلَيْهِ * قُمْتَ  خاصَّاً  وَانْصَرَفْتَ سابِقَاً  *جِئتُكَ  عارِفَاً  بِالْحَقِّ  الَّذي  اَنْتَ  عَلَيْهِ * وَاَنَّكَ  ما  خُنْتَ([2])  في التّأدِيَةِ وَالسَّفارَةِ * السَّلامُ  عَلَيْكَ  مِنْ  باب  ما  اَوْسَعَكَ * وَمِنْ  سَفير  ما آمَنَكَ * وَمِنْ ثِقَة  ما  اَمْكَنَكَ * اَشْهَدُ  اَنَّ  اللّهَ  اخْتَصَّكَ  بِنُورِهِ  حَتّى  عايَنْتَ الشَّخْصَ فَاَدَّيْتَ عَنْهُ  وَاَدَّيْتَ  اِلَيْهِ.
پس برمى گردى و باز سلام مى كنى بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) تا صاحب الزّمان(عليه السلام) پس از آن مى گويى:
جِئْتُكَ  مُخْلِصَاً  بِتَوْحيدِ  اللّهِ  وَمُوالاةِ  اَوْلِيائِهِ * وَالبراءَةِ  مِنْ  اَعْدائِهمْ وَمِنَ الّذينَ  خالَفُوكَ  يا حُجَّةَ  المَوْلى * وَبِكَ  اللّهُمَّ  تَوَجُّهي * وَبِهِمْ  اِلَيْكَ تَوَسُّلي.
پس دعا مى كنى و سؤال مى كنى از حق تعالى آنچه را كه مى خواهى كه اجابت مى شود
إن شاء اللّه تعالى.
و علاّمه مجلسى(رحمه الله) در بحار زيارت طويلى از براى جناب عثمان بن سعيد از مؤلّفات اصحاب نقل كرده، مقام را گنجايش ذكر آن نيست، و مخفى نماند كه زيارت مذكور اگر چه از نايب سوّم ابوالقاسم حسين بن روح مأثور است امّا مى توان گفت كه از حضرت حجّت عصر ـ صلوات اللّه عليه ـ  شنيده، و از آن ناحيه مقدّسه به او رسيده چه آن كه ايشان هر چه گويند از آن جا
مأخوذ است چنانچه خود جناب ابوالقاسم(رحمه الله)در خبرى فرموده: «لَئِن  أخِرُّ  من  السَّماءِ فَتَخْطَفُنِي  الطَّيْرُ  أَوْ  تَهْوِي  بِيَ  الرِّيْحُ  في  مَكان  سَحيق  أَحَبُّ  إلَيَّ  أَنْ  أقُولَ فِي  دِينِ  اللّهِ  تَعَالَى  ذِكْرُهُ  برأيي  وَمِنْ  عِنْدِ  نَفْسِي» ] يعنى [ اگر از آسمان بيفتم
بر روى زمين پس بربايند مرا مرغان يا باد مرا ببرد در مكان هاى دور بيندازد، بهتر است نزد من از آن كه بگويم در دين خداى تعالى به رأى خود و از پيش نفس خودم. و اين مطلب نزد كثيرى از علما در حيّز قبول واقع شده، و لهذا علاّمه مجلسى(رحمه الله) در تحفة الزّائر و كتاب زادالمعاد دعاهايى كه از آن ها نقل شده به حضرت صاحب الامر(عليه السلام)  نسبت مى دهد، چنانچه بر ناظر حديث مبشّر بن عبدالعزيز كه در آخر فصل زيارت حضرت رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در تحفه واقع شده و دعاى افتتاح و دعاى بعد از نماز صبح روز فطر كه در زاد المعاد است ظاهر است.
و از جمله قبور مشهوره در بغداد نزد عامّه مردم قبر قنبر است، و فقير گويد كه بودن اين قبر، قبر جناب قنبر غلام امير المؤمنين(عليه السلام) بعيد است، زيرا كه حجّاج لعين او را به درجه شهادت رسانيد آن زمانى كه حجّاج در كوفه بود و در آن زمان بغداد هنوز بنا نشده بود و ظاهر آن است كه قبر جناب قنبر در همان نزديكى قبر جناب كميل است كه آن جناب هم به دست حجّاج ملعون شهيد شده در كوفه. و علما نوشته اند كه از اصحاب جناب امير المؤمنين(عليه السلام) در آن جا جماعت بسيارى مدفون هستند، كه يكى از آن ها است جناب كميل، و امّا اين قبر كه در بغداد معروف به قبر قنبر است شنيدم از بعضى علما ناقدين بصير، كه احتمال مى داد كه آن، قبر قنبر غلام امام علىّ نقى(عليه السلام) بوده باشد، واللّه اعلم.
_____________________
[1].  به جاى فلان بن فلان اسم صاحب قبر و پدرش را بايد ببرد.
[2].  ضـننت خ ل.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page