در فضيلت كربلاى معلّى و مراتب شرافت آن زمين و بيان حائر

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

بدان كه از اخبار كثيره ظاهر مى شود فضيلت زمين كربلا بر زمين كعبه معظّمه و آن كه او پيش از زمين مكّه معظّمه خلق شده به بيست و چهار هزار سال، و زمين كربلا از زمين هاى بهشت است، و به بهشت برگردد با خاكش، و بگردد بهترين باغى از باغ هاى بهشت. و حديث مفاخرت كعبه با كربلا و خطاب قهر الهى به زمين كعبه كه اگر كربلا نبود، تورا فضيلت نمى دادم، و اگر صاحب آن تربت نبود، تورا و خانه فخر تورا خلق نمى كردم، ذليل و متواضع باش، و تكبّر مكن بر كربلا، و الاّ فرو برم تورا در آتش جهنّم، معروف است. و علاّمه بحر العلوم(رحمه الله) نيز در دُرّه اشاره به آن فرموده، چنانچه گفته:
و  مِن  حديثِ  كربلا  و  الكعبة***لِكربلا  بَانَ  عُلوُّ  الرُتبَة
از حضرت باقر(عليه السلام) منقول است كه فرمود: «غاضريّه يعنى كربلا، بقعه اى است كه در آن بقعه حق تعالى سخن گفت با موسى بن عمران(عليه السلام)، و مناجات كرد در آن با نوح(عليه السلام)، و آن گرامى ترين زمين هاى خداوند است».
و حضرت صادق(عليه السلام) فرمود كه: «غاضريّه از تربت بيت المقدّس است».
و از حضرت امام زين العابدين(عليه السلام) منقول است كه: «حضرت مريم به اعجاز از دمشق به كربلا آمد، و حضرت عيسى(عليه السلام) در موضع قبر امام حسين(عليه السلام)از او متولّد شد، و در همان شب به دمشق برگشت».
و از حضرت صادق(عليه السلام) مروى است كه: «حضرت امير المؤمنين(عليه السلام) در بعضى از سفرها چون نزديك كربلا رسيد، از لشكر پيش افتاد، و چون به محلّ شهادت امام حسين(عليه السلام) و اصحاب او رسيد، فرمود كه: در اين جا دويست پيغمبر، و دويست وصىّ پيغمبر، و دويست فرزندزاده پيغمبر شهيد شده اند با اتباع ايشان. پس دور صحرا مى گرديد و مى فرمود كه: اين جا محلّ خوابيدن شتران ايشان است، و اين جا محلّ فرود آوردن بارهاى ايشان است، و اين محلّ شهادت گروهى چند است كه پيش از ايشان بهتر از ايشان نبوده است و بعد از ايشان مثل ايشان نخواهد بود. و فرمود كه خوشا حال تو اى خاك كه بر روى تو ريخته خواهد شد خون هاى دوستان خدا».
و در حديث معتبر از حضرت صادق(عليه السلام) منقول است كه فرمود: «بركت قبر امام حسين(عليه السلام)تا ده ميل است. كه سه فرسخ و ثلث فرسخ باشد». و در خبر ديگر فرمود كه: «حريم قبر آن حضرت از هر طرف يك فرسخ است». و در روايت ديگر. «پنج فرسخ است از چهار جانب». و در حديثى ديگر از طرف سر و طرف پا به بيست و پنج ذراع بيان شده. و غير اين ها از احاديث ديگر كه اختلاف در تحديد آن شده و علما جمع ميان آن ها به حمل بر اختلاف مراتب فضيلت كرده اند. و ظاهراً أقوال علما اين است كه تربت استشفا و سجود و سبحه را از همه آن ها مى توان برداشت، و لكن اگر در تربت استشفا اقتصار شود بر بعضى از مراتب آن زمين مانند يك فرسخ و ثلث، يا از يك ميل از اطراف قبر مقدّس به احتياط عمل شده و احسن و احوط حوالى ضريح است. و آراى اكابر در حدّ حائر مختلف است. بعضى گفته اند كه حائر آن است كه احاطه كرده بر آن ديوارهاى صحن، و برخى گفته اند كه اصل ضريح است و بس، وبعضى گفته اند كه ضريح است با عمارات متّصله به آن، و علاّمه مجلسى(رحمه الله) گفته كه: دور نيست كه آنچه از صحن گودتر است داخل حائر باشد، و آنچه بلندتر است داخل نباشد.
و در معنى حائر نيز اختلاف است، ابن ادريس حلّى(رحمه الله) فرموده كه: حائر مكان پست است، زيرا كه آب در آن حيران و ساكن مى گردد. و شيخ شهيد اوّل(رحمه الله) و جمعى ديگر گفته اند كه براى اين مسمّى به حائر شده، كه در زمان متوكّل كه به أمر او آب بر قبر شريف بستند، كه اثرش را منطمس ] و نابود [ سازند. به اعجاز آن حضرت آب بر دور حائر بلند شد و ساكن گرديد و داخل نشد، انتهى.