صلوات بعد از زيارت حضرت آدم(عليه السلام)

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

و علاّمه مجلسى(رحمه الله) فرموده كه زائر اگر بعد از زيارت حضرت آدم(عليه السلام) يا بعد از نماز زيارت آن حضرت، بخواند صلواتى را كه از حضرت امام زين العابدين(عليه السلام) منقول است براى آن حضرت و در بعضى از نسخ صحيفه كامله الحاق نموده اند مناسب است و آن اين است:
اَللّهُمَّ  وَآدَمُ  بَديعُ  فِطْرَتِكَ * وَاَوَّلُ  مُعْتَرِف  مِنَ  الطّينِ  بِرُبُوبِيَّتِكَ * وَبِكْرُ حُجَّتِكَ  عَلى  عِبادِكَ  وَبَرِيَّتِكَ * وَالدَّليلُ  عَلَى  الاْسْتِجارَةِ  بِعَفْوِكَ  مِنْ عِقابِكَ  *وَالنّاهِجُ  سُبُلَ  تَوْبَتِكَ * وَالْوَسيلَةُ  بَيْنَ  الْخَلْقِ  وَبَيْنَ  مَعْرِفَتِكَ * وَالَّذي لَقَّنْتَهُ ما رَضِيتَ  بِهِ  عَنْهُ  بِمَنِّكَ  عَلَيْهِ  وَرَحْمَتِكَ  لَهُ * وَالْمُنيبُ  الَّذي  لَمْ يُصِرَّ عَلى مَعْصِيَتِكَ * وَسابِقُ  الْمُتَذَلِّلينَ  بِحَلْقِ  رأسِهِ  في  حَرَمِكَ * وَالْمُتَوَسِّلُ بَعْدَ الْمَعْصِيَةِ  بِالطّاعَةِ  اِلى  عَفْوِكَ * وَاَبُو  الاَْنْبِياءِ  الَّذينَ  اُوذُوا  في  جَنْبِكَ * وَأكْثَرُ سُكّانِ  الاَْرْضِ  سَعْياً  في  طاعَتِكَ * فَصَلِّ  عَلَيْهِ  اَنْتَ  يا رَحْمنُ وَمَلائِكَتُكَ وَسُكّانُ  سَماواتِكَ  وَاَرْضِكَ  كَما  عَظَّمَ  حُرُماتِكَ  وَدَلَّنا  عَلى سَبيلِ مَرْضاتِكَ يا اَرْحَمَ  الرّاحِمينَ.
امر سوّم: آن كه در قبر مطهّر امير المؤمنين(عليه السلام) در پيش رو نزديك به بالاى سر دو سوراخ است و مشهور است به جاى دو انگشت، و مى گويند كه اين جاى دو انگشت مبارك آن حضرت است كه از قبر مطهّر بيرون آمده و مُرّة قيس كافر را با آن، دو نيم ساخته. و اين معجزه از آن حضرت اگر چه در كتب معتبره يافت نشده لكن در نزد شيعه به مرتبه اى از شهرت رسيده كه بر احدى مخفى نيست و جمعى از شعراى سابقين در اشعار خود به اين مطلب اشاره كرده اند و آن را از مناقب مسلّمه آن حضرت شمرده اند، چنانچه حكيم ابوالقاسم فردوسى كه از شعراى حدود سنه چهار صد است گفته:
شهى كه زد به دو انگشت مرّه را به دو نيم***براى قتل عدو ساخت ذوالفقار انگشت
و حكيم سنائى معروف كه در حدود سنه پانصد بوده گفته:
خــواب و آرام مـرّه و عنـتر***كـرده در مغز عقـل زيـر و زبـر
و ديگرى گفته است:
آن است امام كز دو انگشت***چون مرّه قيس كافرى كشت
و ملاّ حسن كاشى آملى در خصوص اين معجزه قصيده اى ساخته، و ملخّص اين قضيّه را عالم فاضل شمس الدّين محمّد رضوى كه يكى از علماى صفويّه است در كتاب حبل المتين كه در معجزات امير المؤمنين(عليه السلام) است ـ از كتاب تبصرة المؤمنين نقل كرده، و گفته كه بعضى از علما اين را به تفصيل ذكر نموده اند. و هم چنين عالم فاضل محمد صالح حسينى ترمذى متخلّص به كشفى كه از علماى اهل سنّت است در كتاب مناقب نقل نموده و گفته كه اين مطلب ثابت شده به اسانيد صحيحه، و آن حكايت چنان است كه مرّة بن قيس مردى از كفار بود كه مال و خدم و حشم بسيار داشت. روزى با قوم خود درباره آبا و اجداد و بزرگان قوم خود سخن گفت. به او گفتند كه بسيارى از ايشان را على بن ابى طالب(عليه السلام)كشته. همين كه آن احمق پليد اين مطلب را از ايشان شنيد، از مدفن آن حضرت سؤال كرد، دلالت كردند او را به نجف اشرف. پس با دو هزار سوار، چند هزار پياده به سمت نجف شتافت. همين كه به نواحى نجف رسيد به اهل آن جا خبر رسيد خود را متحصّن([1]) كنند و آن ملعون تا مدّت شش روز با آن ها محاربه نمود تا آن كه موضعى از حصار ولايت را خراب كرده با لشكر خود داخل شدند. مسلمين كه چنين ديدند روى به هزيمت نهادند. و آن خبيث آمد تا داخل روضه مطهّر شد و به آن حضرت عتاب نمود كه يا على تو پدران و اجداد مرا كُشتى؟ و خواست كه قبر مطهّر را بشكافد، كه ناگاه دو انگشت مبارك مانند ذوالفقار از قبر بيرون آمد و بر كمر او زده و او را به دو نيمه ساخت، و در همان وقت آن دو نصف به دو سنگ سياه ] تبديل [ شد. پس او را آوردند و در پشت دروازه نجف انداختند و پيوسته آن جا بود و هركه به زيارت نجف مى آمد پايى بر آن مى زد. و از خاصيّت او آن بود كه هيچ حيوانى از نزد او عبور نمى كرد مگر آن كه بول مى كرد بر او. پس بعضى از جهّال آن را برداشته و به مسجد كوفه برد كه او را سرمايه ] كاسبى [ خود كند و از كسانى كه به تماشاى او مى آيند ] سودى و [ انتفاعى برد، پس آن سنگ بود تا آن كه به مرور ايّام مضمحل ] و نابود [ شده و از هم پاشيد.
صاحب كتاب مذكور گفته كه حديث كرد از براى من شيخ يونس ـ كه از صلحاى نجف است ـ كه من عضوى از اعضاى آن را در آن جا ديدم، انتهى.
و از شيخ عالم جليل شيخ قاسم كاظمينى نجفى صاحب شرح استبصار حكايت شده كه او بسيار نفرين مى نمود در حقّ آن كه اين سنگ را از نجف بيرون برده بود و مى گفت: خَذَلَ  اللّهُ مَن أخرجَ  هذا  الْملعونَ  من  تلكَ  العَتَبةِ  المقدّسةِ  وأَبطلَ  هذه  الْمعجِزَة الْباهِرةَ; خدا رسوا كند آن كه را كه اين ملعون يعنى مرّه ] بن [ قيس را از نجف بيرون برد و اين معجزه باهره را نابود كرد.
مؤلف گويد كه: از كلام خاتم الفقهاء الفخام و شيخ العلماء صاحب جواهر الكلام ظاهر مى شود كه اين مطلب نزد ايشان معتبر بوده و به سبب آن كه اين موضع از قبر مطهّر محلّ بروز معجزه و كرامت صاحب آن قبر منوّر است آن جا را از مكان هاى شريفه اين حرم شمرده، چنانچه در كتاب لعان جواهر در شرح قول محقّق(رحمه الله) : «و قد يغلَّظ اللعان بالقول و المكان» گفته كه از امكنه شريفه اين مكان است كه معروف است به دو انگشت در مشهد امير المؤمنين(عليه السلام) در نزديكى سر معظّم آن حضرت صلوات اللّه عليه.
__________________
[1]. پناه بگيرند، حصن در اين جا به معنى سنگر است.