بدان كه اماكن شريفه چند است در مدينه كه اتيان ] و رفتن [ به آن ها و عبادت در آن ها مطلوب است.
اوّل: مسجد قبا است كه گاهى تعبير از آن به مسجد ذى القبلتين شده، وآن اوّل مسجدى است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در آن نماز كردند بعد از هجرت از مكّه معظّمه به مدينه. و اين مسجد مشهور است و بسيار شرافت دارد و اخبار كثيره در فضيلت او وارد شده از طريق شيعه و سنّى. و ابن قولويه از حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)روايت كرده كه فرمود: «هركه بيايد به سوى مسجد من، مسجد قبا، و دو ركعت در آن نماز بگذارد، برگردد با ثواب عمره». و به اسناد معتبر از معاويه بن عمّار منقول است كه حضرت صادق(عليه السلام) فرمود كه: «ترك مكن رفتن به مشاهد مدينه را كه يكى از آن ها مسجد
قبا است و حق تعالى در شأن اين مسجد فرستاده است اين آيه را (لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ اَوَّلِ يَوْم أَحَقُّ أَنْ تَقُوْمَ فِيهِ)([4])».
دوّم: مشربه اُمّ ابراهيم است، يعنى غرفه مادر حضرت ابراهيم(عليه السلام)فرزند رسول خدا(صلى الله عليه وآله)كه رفتن به آن جا و عبادت و نماز در آن بسيار مرغوب و مندوب است. و شيخ جليل جعفر بن قولويه به سند معتبر از عقبه روايت كرده كه از حضرت صادق(عليه السلام)سؤال نمودم كه: من مى روم به سوى مساجدى كه در دور مدينه است به كدام ابتدا كنم؟ فرمود كه: «ابتدا كن به مسجد قبا، پس بسيار نماز كن در آن، كه آن اوّل مسجدى است كه حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)در اين عرصه در آن نماز كرده، پس برو به غرفه مادر ابراهيم پس نماز كن در آن، كه آن مسكن و محلّ نماز رسول خدا(صلى الله عليه وآله)بوده است...» الخ.
مؤلّف گويد كه: در چند سال قبل كه به مدينه طيّبه مشرّف شدم به جهت عتبه بوسى حضرت رسول خدا و فاطمه زهرا و ائمه بقيع ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ چون وقت حج ضيق بود([5])لهذا مكث چندان در آن بلد شريف ننموديم. به علاوه آن كه حالم هم ] مساعد [ نبود و مساعدى هم نداشتم. از اين جهت از فيض اين امكنه مشرّفه محروم ماندم و از حق تعالى سؤال مى كنم مرتبه ديگر را تا تدارك كنم. و بالجمله چون بصيرتى به اين امكنه نداشتم به اجمال خويش آن ها را باقى گذاشتم. لكن جناب آقا سيّد محمّد باقر حجّة الاسلام(قدس سره) در مناسك حجّ خود فرموده: و امّا مشربه اُمّ ابراهيم در اين زمان معروف نيست. حقير با جمعى از حاجّ كه همراه بودند سعى بسيار كرديم، تا در ميان نخلستان به دو مسجد خرابه رسيديم. بعضى از اهالى آن جا گفتند كه اين مشربه اُمّ ابراهيم است و در هر دو مسجد نماز كرديم.
سوّم: مسجد «فضيخ» است، به ضاد و خاء نقطه دار; و وجه تسميه اين مسجد به خدمت معصوم(عليه السلام)سؤال كرده شد، فرمودند: «چون كه نخلى كه در آن هست مسمّى به فضيخ است به اين سبب اين مسجد را فضيخ مى نامند». و اين مسجد قريب به مسجد قبا است و او را مسجد «ردّ الشمس» نيز مى گويند. و ما در باب به زيارت كاظمين(عليهما السلام)اشاره به اين مسجد نموديم. و در ذيل روايت عقبه كه سابق ذكر شد، مذكور است كه حضرت صادق(عليه السلام) فرمود: «پس برو به مسجد فضيخ و دو ركعت نماز بكن كه پيغمبرت در آن نماز كرده است».
و شيخ كلينى به سند معتبر از عمّار ساباطى روايت كرده است گفت: با حضرت صادق(عليه السلام)رفتيم به سوى مسجد فضيخ، فرمود كه: «اى عمّار مى بينى اين گودال را؟». عرض كردم: بلى. فرمود كه: «اسماء زن جعفر بن ابى طالب(عليهما السلام) كه بعد از جعفر، امير المؤمنين(عليه السلام)او را خواست و تزويج نمود، روزى در اين موضع نشسته بود با دو پسرش كه از جعفر داشت. پس گريست. پسرهايش از او پرسيدند كه: چه چيز تو را به گريه در آورد اى مادر؟ گفت: گريستم از براى امير المؤمنين(عليه السلام)، گفتند: از براى امير المؤمنين گريه مى كنى و براى جعفر پدر ما گريه نمى كنى؟ گفت: نه چنين است كه از براى موت امير المؤمنين(عليه السلام)گريه ام باشد، بلكه ياد آوردم حديثى را كه امير المؤمنين(عليه السلام)در اين مكان براى من نقل فرمود. و به اين سبب گريستم. گفتند: آن حديث چيست؟ گفت: روزى با آن حضرت در اين مسجد نشسته بودم. فرمود كه: مى بينى اين گودال را؟ گفتم: بلى. فرمود كه: من با رسول خدا(صلى الله عليه وآله)در اين موضع نشسته بوديم. ناگاه سر مبارك خود را در دامن من گذاشت و به خواب تشريف برد تا وقت نماز عصر شد، نخواستم كه سر مبارك آن حضرت را از دامنم كنار كنم و به نماز برخيزم كه مبادا آزار آن حضرت باشد. تا آن كه وقت بيرون رفت و نماز من فوت شد، پس حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)از خواب بيدار شد و فرمود كه: يا على نماز كرده اى؟ عرض كردم: نه. فرمود: چرا؟ گفتم: نخواستم شما را آزار كنم. پس برخاست و رو به قبله كرد و دستها را بلند نمود و گفت: خداوندا برگردان آفتاب را به وقت نماز تا على نماز كند. پس آفتاب برگشت به وقت نماز عصر تا من نماز كردم، پس به نهايت سرعت مانند شهاب فرو رفت».
چهارم: مسجد «فتح» است كه مسجد احزاب نيز مى گويند، و در روايت معاويه بن عمّار از حضرت صادق(عليه السلام)مذكور است كه «از چيزهايى كه بايد بگويى در مسجد فتح اين دعا است:
يا صَريخَ الْمَكْرُوبينَ * ويا مُجيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّينَ * اكْشِفْ عَنّي هَمّي وَغَمّي وَكَرْبي كَما كَشَفْتَ عَنْ نَبِيِّكَ هَمَّهُ وَغَمَّهُ وَكَرْبَهُ وَكَفَيْتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ في هذَا الْمَكانِ([6])».
پنجم: رفتن به عُرَيضْ يك فرسخى مدينه است، به جهت زيارت سيّد جليل القدر جناب علىّ بن جعفر عُرَيضى كه فرزند بلا واسطه حضرت صادق(عليه السلام)است كه جلالت مقام و عظمت شأن آن والامقام بالاتر از آن است كه بيان شود. و در بلد قم اگر چه مزار آن جناب نيز معروف است لكن مظنون همين است. و ما إن شاء اللّه در باب زيارت امام زادگان ] در صفحه 442 [ اشاره به اين مقام نماييم به آن جا رجوع شود.
____________________
[1]. مضمون آيه شريفه كه در سوره برائت است آن كه هر آينه مسجدى كه بنا شده است بر پرهيزكارى در روز اول كه مسجد قبا باشد سزاوارتر است به اين كه در آن بايستى به نماز و عبادت از مسجدى كه منافقان به مكر و حيله بنا كرده اند. (منه رحمه اللّه).
[2]. ضيق: تنگ، وقت كم بود.
[3]. شيخ محمّد بن المشهدى گفته كه: در اين مسجد دو ركعت نماز قربةً إلى اللّه بجا آورد و اين دعا بخواند: «يا صَريخَ المَكرُوبينَ... تا: هَول عَدوّه»، و عوض «في هذا المكان» گفته: «و اكفني ما اَهَمَّني من أمرِ الدنيا و الآخرةِ يا أرحم الراحمين». (منه(رحمه الله)).
مقاله ها
تكاليف زوّار در مدينه، رفتن به مساجد و اماكن مشرّفه آن جا
- بازدید: 2035