بلى لازم است كه جزئى اشاره شود به حال موسى مبرقع، علاّمه مجلسى(رحمه الله)در تحفه فرموده كه: در قم قبور بسيار هست كه منسوب است به اولاد ائمّة الطّاهرين(عليهم السلام)، و بعضى از آن ها انتسابش معلوم نيست، و بعضى احوال ايشان معلوم نيست مثل موسى مبرقع فرزند امام محمّد تقى(عليه السلام)كه از بعضى احاديث مذمّت او ظاهر مى شود، و ظاهراً مراد جنابش از بعض احاديث، حديثى است كه شيخ مفيد(رحمه الله)در كتاب ارشاد در باب نصوص و معجزات ابى الحسن هادى(عليه السلام)آن را از حسين بن حسن از يعقوب بن ياسر نقل مى كند كه دلالت دارد برآن كه موسى در زمان عنفوان
و غرور جوانى شرب نبيذ مى كرده، ولكن آن خبر ضعيف است به جهات چند:
اوّلاً: جهالت در راوى آن خبر، بلكه يعقوب كه راوى متن خبر است ظاهراً از بستگان متوكّل است، و خبر را اگرچه شيخ مفيد ـ طاب ثراه ـ ذكر فرموده كه مقدّم بر علما و شيخ محدّثين و متكلّمين و فقها است، بلكه غير آن جناب از ديگران نيز، امّا در باب فضايل و مناقب و معجزات و امثال آن در نقل اخبار تسامح و تساهل است، بلكه اگر راوى از اعداد مخالفين باشد در ذكر آن بيشتر اعتنا است.
و ثانياً: آن كه گوينده كلماتى كه در عيب موسى است در آن خبر، مثل «موسى قصّاف عزّاف يأكل و يشرب... الخ». همه از فسّاق و اتباع متوكّل بودند كه به شهادت تمام ايشان در شرع مطهّر ثابت نشد نه جرحى و نه تعديلى.
و ثالثاً: معارض بودن آن با خبرى كه شيخ كلينى(رحمه الله)در كافى ذكر نموده كه متضمّن است گواه گرفتن حضرت جواد(عليه السلام)موسى را بر نسخه وصيّت، و در آن تصريح شده كه موسى از جانب پدر بزرگوار، مستقلاًّ متولّى بود بر جمله اى از موقوفات آن حضرت بى مشاركت احدى، و توليت اوقاف از جانب امام(عليه السلام)از شواهد عدالت و امانت و ديانت است، چنانچه مخفى نيست و غير اينها كه تفصيل آن در بدر مشعشع است، پس ظاهر شد كه به مجرّد اين خبر نتوان در موسى قدح كرد و متعرّض او شد به آن كه نعوذ باللّه موسى اهل شرب بوده و امثال آن، و چه نيك فرموده علاّمه مجلسى در بحار الانوار كه: وارد شده بعضى اخبار در ذمّ موسى، لكن قدحى نمى رساند به ايشان مجرّد بعض خبرهاى نادره، با وجود آن كه رسيده در خبرى نهى از قدح در آن ها و متعرّض شدن به آن ها به جهت اين نوع چيزها، انتهى.
و شيخ مرحوم فرموده كه: اين موسى همان است كه از كثرت فضايل و مناقب و تقوى و سكون نفس و حُسن رفتار، والى قم او را تشبيه به ائمّه(عليهم السلام)كرده، قابل امامت مى دانست او را، و اِتقان و احكام محدّثين قم بر همه ظاهر و معلوم است كه اگر شخصى از ضعيفى يا مجهول الحالى يا دروغگويى روايت مى كرد او را طرد مى كردند هر چند بزرگ و صاحب شأن و منزلت بود و دانستى احترام و اكرام ايشان آن سيّد را و او در طبقه خود، مثل احمد بن محمّد بن عيسى الاشعرى، و احمد بن اسحاق، و محمّد بن يحيى و امثال ايشان بوده كه جمع كرده بودند ميان رياست دنيا و آخرت. و علما در كتب حديث از او روايت مى كنند چون ثقة الاسلام در كافى و شيخ الطّائفة در تهذيب در باب ميراث خنثى و حسن بن علىّ بن شعبه در تحف العقول و غير
ايشان ـ رضوان اللّه عليهم ـ .
بيان حال موسى مبرقع كه در قم مدفون است
- بازدید: 1616