زندگینامه حجت الاسلام مهدی دانشمند

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 daneshmand

قسمت كوتاهي از زندگينامه استاد مهدي دانشمند

بسم الله الرحمن الرحيم

( سخني از ......)

از زمان دوازده سالگي در مقطع راهنمائي در شهر زيباي اصفهان مشغول به تحصيل بودم که توسط دبير محترم ديني و قران تشويق به حوزه علميه شدم .

در ابتدا ورود به حوزه علميه ذو الفقار با شخصيتي کم نظير و عالمي فرزانه و پدري دلسوز و مهربان آشنا شدم .با ديدن چهره مهربانشان چنان شگفت زده شده بودم که هرگز ان خاطره شيرين را فراموش نکرده و نخواهم کرد .از طلبه اي در حياط مدرسه سئوال کردم ايشان کيستند ؟ با يک چهره شاد و مودبانه اي گفت : حضرت آيه الله حاج آقا حسن امامي (زيد عزه ) .جلو رفتم و سلام کردم . مثل هميشه که لبخند بسيار مليحي بر لب دارند جواب سلامم را دادند . نمي دانم چه انقلابي در قلبم رخ داد . ولي خوب مي دانم ان نگاه پدرانه و چهره ملکوتي و دوست داشتني چنان قوت و اراده اي در من احياء فرمود که از هيچ ( لومة لائمي) و مشکلاتي ( که هميشه سر راه يک طلبه بوده و هست ) نه هراسي داشته باشم و نه از انتخابي که نموده ام دلسرد و مردٌد.

با گفتن يک يا علي (ع) پاي در مسير طلبگي نهادم .بيش از بيست سال است که با چنين استادي آشنا هستم و هميشه از ايشان کسب فيض نموده ام . مدتها بود دوست داشتم به طريقي در حد توانم از زحمات ايشان قدرداني نمايم .تا اينکه در ماه مبارک رجب در سال 1382 در مدينه منوره و مکه معظمه با ايشان همسفر شدم . نمي توانم وصف آن سفر با برکت و بياد ماندني را توصيف کنم . منتها همين قدر بگويم: با ايشان در مسجد النبي(ص) قرآن خواندن و به قبرستان بقيع رفتن و توفيق روضه خصوصي خواندن و گريه هاي استاد را ديدن و دعا هاي جانسوز ايشان را شنيدن و در مکه با ايشان نماز خواندن و طواف و اعمال بجا آوردن چه صفايي دارد.( والله : يدرک ولا يوصف است .)
اميد است خداوند سايه با برکت ايشان را بر سر تمامي طلاب عزيز و من حقير مستدام بدارد و هميشه با صحت و سلامتي و عزت تمام سالهاي متمادي به تربيت طلاب و مردم مشغول باشند . انشاء الله