پيامبر اكرم ص در خانة ام سلمه بود و فرمود كسي نزد من نيايد پس از چند لحظه حسين كه طفل خردسالي بود، نزد پيامبر (ص) رفت امسلمه نيز به دنبال حسين رفت و او را ديد كه روي سينه پيامبر (ص) نشسته است و پيامبر (ص) هم گريه ميكند و چيزي هم در دست اوست
پيامبر (ص) به امسلمه گفت جبرئيل به من خبر داد كه اين طفل كشته ميشود و اين چيزي كه دست من است خاك زميني است كه حسين در آنجا كشته ميشود، آن را نزد خود نگه دار و هر وقت ديدي از آن خون جاري گشت، بدان كه عزيز من كشته شده است
امسلمه گفت اي پيامبر از خدا بخواه كه مانع اين كار شود پيامبر فرمود دعا كردم امّا خداوند فرمود حسين منزلتي دارد كه هيچيك از مخلوقين به آن نميرسد و شيعياني دارد كه اگر شفاعت ديگران را كنند پذيرفته ميشود و مهدي از فرزندان اوست
خوشا به حال كسي كه از دوستداران و شيعيان حسين باشد به خدا سوگند آنان رستگاران روز قيامتند
«تربت خونين»
- بازدید: 3007