امام حسين (ع)، پياده به مكه مشرف ميشد كه پايش ورم كرد يكي از همراهان آن حضرت گفت خوب است سواره برويد تا ورم پايتان برطرف شود حضرت فرمود اين كار را نميكنم؛ هنگامي كه به منزل بعدي برسيم، مرد سياه چهرهاي به سوي ما ميآيد كه نوعي روغن، همراه خود دارد، آن را از او بجز و نسبت به قيمت آن چانه مزن وي گفت پدر و مادرم به فدايت! منزلي هست پس به اندازه يك مايل راه رفتند و به آن مرد سياه چهره رسيدند حضرت فرمود روغن را از او بگير او روغن را گرفت و بهايش را پرداخت آن مرد سياه چهره به او گفت روغن را براي چه كسي ميخواهي؟ گفت براي حسين بن علي (ع) وي گفت مراهم نزد او ببر همينكه در برابر حسين رسيد، سلام كرد و گفت اي فرزند پيامبر، من دوستدار تو هستم و بهايي براي روغن نميگيرم ولي از خدابخواه تا به من پسر سالمي عنايت فرمايد كه دوستدار شما اهل بيت باشد؛ زيرا من در حالي از همسرم جدا شدم كه دچار درد زايمان بود امام فرمود به منزلت برو كه خداوند پسري سالم به تو عطا كرده است مرد سياه چهره به منزلش رفت و نزد امام بازگشت و براي آن حضرت به جهت تولد نوزاد، دعاي خير كرد امام نيز، از آن روغن به پاي خويش ماليد و به سرعت، ورم برطرف شد
____________________
بحارالانوار ج44، ص185
«ورم پاي حسين علیه السلام در راه مكّه»
- بازدید: 3161