در يكي از منازلِ بين راه مكّه و كوفه، كه حسينعليه السلام و اصحابش منزل كرده بودند، زُهير بن قين كه از روبرو شدن با آن حضرت دوري ميكرد تا مبادا حضرت از او ياري بخواهد، نيز در آن محل، به خاطر وجود آب، فرود آمد هنگامي كه زهير و برخي از خويشاوندانِ خود غذا ميخوردند، فرستاده امام حسين(ع) رسيد و او را دعوت كرد كه به نزد آن حضرت برود زُهير از پاسخ خودداري كرد همسر وي، دِلْهَم، او را سرزنش نمود كه چرا پاسخ فرزند پيامبر(ص) را نميدهي؟ دست كم برو و سخنان او را گوش ده و برگرد زهير حركت كرد و به خيمه امام حسين(ع) آمد و با آن حضرت گفتگو نمود و بلافاصله به خيمه خود بازگشت، و در حاليكه آثار سرور و خوشحالي از چهره او نمايان بود، گفت «خيمه مرا در ميان خيمهگاه ياران حضرت قرار دهيد»، و به همسرش گفت «تو نيز، نزد اقوام خود برگرد نميخواهم در اين سفر به تو سختي برسد» و سپس به همراهانش گفت «هر كس ميل دارد كه در ياري فرزند رسول خدا(ص) شركت كند با ما بيايد و هر كه با ما نيست، با او وداع ميكنم» همسرش او را دعا كرد و از وي، درخواستِ شفاعت نمود
______________
اللهوف ص40
«ملاقاتي نيك فرجام با امام حسينعلیه السلام»
- بازدید: 7157