پرسش : منازل و مراحل برزخى را به ترتيب توضيح دهيد؟
پاسخ: روايت شده كه حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) در هر شب، هنگامى كه مردم به خوابگاه خود مى رفتند صداى نازنينش بلند مى شد به حدى كه تمام اهل مسجد و كسانى كه همسايه مسجد بودند مى شنيدند كه ايشان مى فرمودند: «آماده شويد و اسباب سفر خود را مهيّا كنيد; خدا شما را رحمت كند! همانا منادى مرگ نداى «الرحيل» - كوچ - در ميان شما داده است... به درستى كه در جلو شما گردنه هاى بسيار دشوار و منزل هاى هولناك است كه بايد از آن ها عبور كنيد و چاره اى از آن نيست».( )
مرگ، اول منزل سفر
مرگ مرحله اى است بسيار دشوار كه سختى ها از هر طرف به شخص در حال مرگ هجوم مى آورند، از طرفى وداع با آنچه داشته از اهل و عيال، دوستان و مال و اندوخته هايى كه بسا به ظلم و غصب مالك شده و حقوق متعلّق به آن را نپرداخته، و از طرف ديگر هول ورود به عالمى كه غير از اين عالم است و چشمش چيزهايى را مى بيند كه پيش از اين نمى ديد.
(فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ).( )
«و ما پرده را از چشم تو كنار زديم، و امروز چشمت تيز بين است».
از طرف ديگر شيطان و يارانش براى اين كه او را به شك بيندازند جمع شده اند و مى خواهند كارى كنند كه ايمان او را بگيرند تا بى ايمان از دنيا برود.( )
از سوى ديگر هراس از آمدن ملك الموت كه آيا به چه شكل و قيافه اى خواهد بود و چگونه جان او را خواهد ستاند.
قبر، مرحله دوم برزخ
ملك الموت روح را از بدن مى گيرد و به محضر ربوبى مى برد و سپس به قبر باز مى گرداند( ) كه در اصطلاح عرف به «شب اول قبر» معروف است; از نظر روايات قطعى است كه «قبر» يا باغى از باغستان هاى بهشت و يا گودالى از گودال هاى آتش;
«القبر اما حفرة من حفر النيران او روضة من رياض الجنة».( )
سؤال هاى نكير و منكر، سومين مرحله برزخى
وقتى انسان از محضر ربوبى بازگشت، دو ملك به نام «نكير» و «منكر» مى آيند و از توحيد، نبوت، معاد، امامت و عدل مى پرسند. چهره اين دو، براى كفار بسيار وحشتناك است; دورنمايى كه روايات از آن ها ترسيم كرده اند، اين گونه است:
«صداى ايشان همچون رعد آسمان ها، كوبنده و چشمانشان همانند برق، خيره كننده است».( ) در بعضى از روايات نيز آمده است كه همراه اين دو ملك، حضرت رسول و اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين(عليهم السلام) هم تشريف مى آورند.( )
فشار قبر، چهارمين مرحله
در روايات آمده است كه انسان هاى سخن چين و كسانى كه در امر طهارت و بول، بى مبالاتى مى كنند و بدخلق ها و پرحرف ها به اين عذاب دچار مى شوند;( ) بنابراين چون بيش تر ما به بعضى از اين اعمال ناپسند گرفتاريم، از فشار در امان نيستيم و به مناسبت شدت و ضعف گناهانمان، فشار قبر نيز شدت و ضعف مى يابد.
داستان معاذ و كلام رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره او گواه اين سخن است. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «آن قدر ملايكه براى تشييع جنازه معاذ آمدند كه زمين مملوّ از فرشتگان شد» اما وقتى او را درقبر گذاشتند فرمودند: «قبر چنان فشارى به او داد كه استخوان هايش در هم شكست!» رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در اين باره فرمودند: «او در خانه نسبت به خانواده اش بد اخلاق بود».( )
به طور كلى در روايات مى خوانيم كه قبر چنان فشارى به انسان مى دهد كه بدنش له و دماغش خرد مى شود تا حدى كه روغن از بدنش مى چكد.( ) فشار قبر مردم سخن چين (آنان كه براى مردم توطئه سازى مى كنند) از همه دشوارتر است. امام صادق(عليه السلام)مى فرمايند: «هيچ مؤمنى نيست مگر آن كه از براى او فشار قبر است».( ) در روايت ديگرى مى فرمايند: «فشار قبر مؤمن كفاره نعمتى است كه تضييع كرده».( )
با اين بيان معلوم شد كه اگر انسان بتواند سؤالات «نكير» و «منكر» را پاسخ گويد، «بهشت برزخى» برايش تحقق مى پذيرد و در اين بهشت تا قيامت به سر خواهد برد، اما گناه كاران زبانشان بند مى آيد و اعمال و رفتارشان موجب مى شود كه كلمه «لا اله الا الله» را از ياد ببرند. بنابراين تازيانه اى به آنان مى زنند كه قبرشان مملوّ از آتش مى شود و گودالى از گودال هاى دوزخ در برابر آنان دهان باز مى كند و تا قيامت در اين «عذاب برزخى» خواهند بود.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا