ستارههای آسمون
اشکای پیدای تواَن
که عمریه غمدارن و
بیخبر از جای تواَن
ستارهها اشک تو و
روشنی آسمونن
تا وقتی هستی همهشون
چراغ مردم میمونن
ماهو بگو که عمریه
آیینه رو به توئه
دلخوشه که تداعیِ
چهره محبوب توئه
ابرای پاییز و بهار
بغض تواَن که میشکنن
پرندههای تو افق
شاید دعاهای تواَن
خورشید گرم از ازل
قلب توئه که روشنه
نسیم مهربون همون
نبض توئه که میزنه
خنده تو بهاره و
غصه تو زمستونه
با اینهمه قدر تو رو
کی میدونه، کیمیدونه؟
دلای سرگرم زمین
از همه جا بیخبرن
خبر ندارن که باید
دردتو به جون بخرن
منتظر تو نیستن و
تو رو دعا نمیکنن
برای شکر خوبیات
رو به خدا نمیکنن
باید خودت دعا کنى
که پا بشن از خوابشون
دعا کنی شاید خدا
کم کنه از عذابشون
منتظر تو نیستن و
تویی که چش به راهشون
همیشه گریه میکنى
بهخاطر گناهشون
سودابه مهیجى
اشارات :: آذر 1388 - شماره 127
گالري تصاوير: مسجد جمکران / ولادت / سرداب غيبت مولودي امام زمان (عجل الله فرجه الشريف) مهدويت : مقالات / علائم ظهور / وظيفه منتظر |