ويژگيهاى منتظرين

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)


شناخت امامت و امام :
چشم انتظارى جز بر پايه شناخت ميسّر نيست. ابتدا بايد رهبرى مبتنى بر وحى و عصمت را شناخت و به لزوم آن معتقد بود تا بتوان خود را براى استقرار و پذيرش آن آماده ساخت . چنانكه ابتدا بايد نسبت به رهبر معصوم و امام منصوب از طرف خدا و پيامبر، معرفت پيدا كرد تا بتوان در دوران غيبتش به اميد زمان ظهورش به اطاعتش برخواست . و بدينگونه است كه امام باقر(عليه السلام)اين ويژگى را قبل از انتظار بيان مى فرمايد: «العارف منكم هذا الأمر المنتظر له ........... كمن جاهد.»( [1] ) «از ميان شما هركس كه اين امر را بشناسد و در انتظار آن باشد، بمنزله جهادگران است.»  و نيز از اين روست كه امام سجاد(عليه السلام) اعتقاد به امامت را پيش از انتظار بيان مى دارد: «اِنّ اهلَ زمان غيبته القائلون بامامته، المنتظرون لظهوره، فضل اهل كل زمان»( [2] )
«همانا مردم دوران غيبت امام زمان(عليه السلام)كه به امامت و پيشوائى او معتقد باشند و در انتظار ظهورش بسر برند، برتر از مردم هردوران ديگرند.»

پرهيزكارى :
معيار و اساس كرامت در اسلام چيزى جز پرهيزكارى و دورى از گناه نيست.( [3] )
پس اگر قرار باشد انتظار فرج و ديده به راه حاكميت اسلام و قرآن دوختن، فضيلت و كرامت مؤمنين به شمار آيد، هرگز خارج از مدار تقوى نمى تواند باشد. اجر و مقام منتظران اگر همپايه جهادگران در ركاب پيامبر(صلى الله عليه وآله)و شهيدان بخون فتاده در برابر او قرار مى گيرد، به يقين چنين درجه و پاداشى جز در سايه جهاد با نفس و پيروزى بر شيطان درون و پرهيز از گناه و معصيت دست يافتنى نيست.
دامن آلودگانِ به خباثت گناه، اگر درفراق يار به ظاهر، خون از ديده ببارند بازهم در شمار منتظرين نيستند.
آشنايان با لذّتهاى شيطانى و كامرانى هاى نفسانى، اگر در هجر يار عمرى را ناله برآورند بازهم به ساحت يزدانى انتظار راه نمى يابند.
و بدين خاطر است كه امام صادق(عليه السلام) دورى از گناه را همراه و همدوش انتظار شمرده است: «اجتناب المحارم و انتظار الفرج.»( [4] )
و در جاى ديگر انتظار و پرهيزكارى را در كنار هم، شرط يارى امام زمان(عليه السلام) قرار داده است: «من سرّ أن يكون من اصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر.»( [5] )
«هركس شادمان مى شود به اينكه از ياوران حضرت قائم(عليه السلام) باشد، پس انتظار بورزد و بر اساس تقوى و خوش خلقى رفتار نمايد، در حاليكه منتظر است.»
قابل دقت است كه نفرموده «پرهيزكار باشد»، بلكه فرموده «براساس پرهيزكارى عمل كند». پرهيزكاران منتظر اهل فرار از صحنه هاى عمل و مسئوليّت نيستند. به بهانه پرهيزكارى راكد و ساكن نمى نشينند، بلكه پرسوز و پرتوان مسئوليّت مى پذيرند و به ميدان كار و فعاليّت هاى اجتماعى قدم مى نهند، امّا همواره مواظب و مراقبند كه مبادا در دام گناه گرفتار آيند يا قدم در محدوده گناه و نارضايتى خداوند نهند.

اخلاق شايسته:
منتظران امام زمان(عليه السلام) كه اورا مظهر كامل اخلاق ربّانى و آئينه تمام نماى آداب الهى مى دانند، چگونه ممكن است اخلاقى زشت و آدابى ناپسند داشته باشند؟ آنان كه امام منتظر خويش را همچون جدّ بزرگوارش پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)تكميل كننده مكرمت هاى اخلاقى مى شمارند و ظهور حكومت او را استمرار بعثت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در اوج بخشيدن به فضيلت هاى معنوى به شمار مى آورند، چگونه است سريره و سيرتى رذيلانه داشته باشند؟
در حديثى كه اندكى پيشتر درباره همدوشى و همراهى انتظار و ورع ذكر شد، خوش خلقى نيز به عنوان عاملى تعيين كننده در كسب افتخار ياورى قائم(عليه السلام) به شمار آمده بود .
«آن كس كه مى خواهد در زمره اصحاب حضرت مهدى(عليه السلام) در آيد بايد كه منتظر باشد و در عين منتظر بودن، بر اساس ورع عمل نمايد و داراى خُلق و خوئى پسنديده و نيكو باشد.»( [6] )
و نيز در همين مورد است كلام ديگر آن بزرگوار كه معاشرت نيكو و برخورد خوب با همسايگان را از ويژگيهاى منتظران مى شمارد: «و انتظار الفرج بالصبر و حسن الصحبه و حسن الجوار.»( [7] )

نيكو كارى :
امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «المنتظر له المتحسب فيه الخير.» «كسى كه ديده به راه اوست، نيكوكارى خويش را به حساب او نهد.»( [8] ) چه مقارنت زيبايى بين اين دو صفت وجود دارد! انتظار و نيكوكارى به حساب منتظَر!
آنكس كه منتظر واقعى امام زمان(عليه السلام)است هم از او رنگ مى گيرد و هم خود را فانى در او مى بيند! اگر به نيكوئى و نيكوكارى رو مى كند، به اقتضاى انتظارش رو مى كند و اگر عمل خير و كار شايسته اى از او سر مى زند، آن را از خودش نمى بيند، بلكه خودش را هم نمى بيند و هرچه خيرات در وجودش هست به سرچشمه نسبت مى دهد.

فرمان پذيرى :
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «طوبى لشيعة قائمنا المنتظرين لظهوره فى غيبته و المطيعين له فى الظهوره»( [9] ) «خوشا به حال شيعيان قائم ما(عليه السلام) ! كه در دوران غيبت او چشم انتظار ظهورش و در دوران ظهورش سرنهاده به فرمانش هستند.»
«انتظار در غيبت» و «اطاعت در ظهور» وصف دو گروه متمايز جدا از يكديگر نيست، بلكه هر دو صفت، بيانگر چگونگى وضع و حال يك گروه است.
اطاعت كنندگان امام در ظهور، همان هايند كه در غيبت انتظار كشندگان او بودند و چشم انتظاران امام در غيبت، همانانند كه در ظهور مطيع فرمان هاى اويند.
اصلا براى شيعيان حقيقى، فرقى بين غيبت و ظهور امام زمان(عليه السلام)نيست. آنها حتى در غيبت هم خود را در حضور مى بينند. فرمانپذيرى آنان به گونه اى است كه هر لحظه غيبت براى شان به منزله مقدمه ظهور است. آنگونه زندگى مى كنند كه هرزمان امام شان ظاهر گشت، آنان را گوش به فرمان ببيند و تا پاى جان آماده اطاعت بيابد.

قوّت عقل و انديشه و فزونى درك و دانش :
امام زين العابدين(عليه السلام) در بيان علّت برترى مردمان زمان غيبت، نسبت به مردم ساير دورانها مى فرمايد: «لاَنّ الله تعالى ذكرُه اعطاهم من العقول و الأفهام و المعرفة ماصارت به الغيبة بمنزلة المشاهدة.»( [10] )
«زيرا خداى تعالى آنقدر از عقل و انديشه و دانش به آنان بخشيده كه غيبت در نظر آنان به منزله مشاهده و حضور درآمده است.»
در اين ويژگى چهار نكته قابل تأمل وجود دارد: يكى اينكه اين امتياز به همه مردم در عصر غيبت داده نشده بلكه اختصاص به شيعيان حضرت مهدى(عليه السلام) و منتظران او دارد، چنانكه امام سجّاد(عليه السلام)تصريح مى فرمايد:
«القائلون بامامته المنتظرون الظهوره.»( [11] )
ديگر اينكه اين قوّت و فزونى عقل و دانش، وابسته به عطاى خداوند است. فيض و رحمت اوست كه چنين قدرت و رشدى را در انديشه و فهمِ مردم ايجاد مى كند. بنابراين بايد پذيرفت كه آنچه خارج از دايره فيض و عطاى الهى است عقل و معرفت به شمار نمى آيد. اگرچه بيگانگان آنرا جزو افتخارات فلسفه و علم خود به حساب آورند. ويا حداقل بايد قبول كرد كه عقل و دانش شيعيان تعريفى متمايز از تعريف علم و خرد ماديگرانه اغيار، و محدوده اى به مراتب فراتر از آن دارد.
سوّمين نكته اينكه عطاى الهى هرگز به معنى اشراقى معجزه آسا و بدور از اسباب نيست و هيچ منافاتى با سعى و تلاش شيعيان منتظر در راه كسب معارف و تقويّت بنيان هاى خود ندارد. بلكه برعكس انگيزه ها كوششِ بيشتر و پويايى عميق تر در اين راه را تقويت مى نمايد، زيرا عطاى الهى همچون باران رحمتى است كه اگر بر زمين شخم زده و آماده، و بر بذرهاى پاشيده و آفت نزده نازل گرديد ثمربخش و حيات آفرين و پربركت و اعجاب انگيز است.
چهارمين نكته اينكه ثمره چنين قدرت و رشدى در عقل و دانش منتظران، يكسان ديدن غيبت و ظهور، و برخورد همگون بانهانى و پيدائى امام زمان(عليه السلام) است، كه اين خود سر فصل بحثى گسترده پيرامون كيفيت مسئوليت پذيرى و انجام وظايف آنان به شمار مى آيد و مجالى وسيع تر مى طلبد.

ولايت و برائت:
                دوستِ دوست، دوست است و دشمنِ دوست ، دشمن.
                دوستِ دشمن، دشمن است و دشمنِ دشمن، دوست.
                اين قانون اگر چه قانونى مطلق نيست غالبيت دارد.
با اينهمه ولايت و دوستى نسبت به دوستان و مواليان امام زمان(عليه السلام) و عداوت و دشمنى نسبت به دشمنان و مخالفان او يك تكليف است و از ويژگى هاى شيعيان و منتظران او به شمار مى رود. يك شيعه منتظر بايد دوست مولايش را دوست بدارد، اگر چه دوست خودش به حساب نيايد.  و بايد از دشمنِ امامش بيزارى جويد، اگر چه دشمن خودش محسوب نگردد.
يك منتظر حقيقى بايد با بيگانه ترين اشخاص احساس دوستى كند، آنجا كه او را در خط امام خود سر نهاده به فرمان او مى بيند. و بايد از آشناترين كسان حتى از پدر و برادر خويش دورى جويد و احساس تنفر نمايد، آن زمان كه او را در ستيز با امام خود و پيوسته با مخالفان او مى يابد.
كه اگر چنين شد افتخار رفاقت با پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)را درك مى كند. چنانكه خود آن بزرگوار فرمود:
«طوبى لمن ادرك قائم اهل بيتى و هو يأتمّ به فى غيبته قبل قيامه و يتولىّ اوليائه و يعادى أعدائه ذاك من رفقائى و ذوى مودّتى و اكرم أمّتى على يوم القيامه.»( [12] )
«خوشا به حال آنكس كه قائم اهل بيت مرا درك نمايد، در حاليكه قبل از قيام او در زمان غيبتش پيرو او بوده و دوستانش را دوست داشته و با دشمنانش به دشمنى برخاسته باشد. چنين شخصى از رفيقان و همراهان من و مورد محبت و مودت من است و روز قيامت در زمره گرامى ترين افراد امت من محشور مى شود.»

اخلاص:
اخلاص، كمال توحيد است، رمز قبولى طاعات است، وجه مشترك همه عبادات است، راز در امان ماندن از وساوس شيطان است، كليد نجات است، راه رهايى از زندان نفس و دام شيطان و عذاب قيامت است، اخلاص خلاصه دين است، روح انتظار است.
آنان كه منتظران واقعى امام زمان(عليه السلام) و شيفتگان صادق ديدار اويند، مخلصان حقيقى درگاه خداوندند. از همين روست كه امام سجاد(عليه السلام)فرموده است: «المنتظرون لظهوره ... اولئك المخلصون حقاً و شيعتنا صدقاً.»( [13] ) «آنان كه منتظران ظهور او هستند ... مخلصان حقيقى و شيعيان راستين ما هستند.»
بدون اخلاص نمى توان سختى هاى دوره غيبت را تحمّل كرد، نمى توان در مقابل فتنه هاى كمر شكن مقاومت كرد، نمى توان بر انتظار پافشارى كرد.
امام باقر(عليه السلام) فرمود: «يخرج بعد غيبة و حيرة لايثبت فيها على دينه اِلاّ المخلُصون المباشرون لروح اليقين.»( [14]
«حضرت مهدى(عليه السلام) پس از غيبت و حيرتى ظهور مى كند كه در آن جز مخلصين و دارندگان يقين بر دين ثابت قدم نمى مانند.»
به راستى اگر اخلاص نمى بود آنهمه جدّ و جهد و مبارزه و رويارويى با مرارت و محروميت و مظلوميّت در راه انتظار، را به چه حسابى مى شد به جان پذيرفت؟
امام جواد(عليه السلام) در كلامى طولانى وقتى سخن از انتظار به ميان مى آورد، از «منتظران» ظهور حضرت مهدى(عليه السلام)به تعبير بلند و زيباى «مخلصين» ياد مى فرمايد:  «فينتظر خروجه المخلصون».( [15] )
«صبر و استقامت» شبهه هاى ترديد آفرين و مشكلات فراوان و فشارهاى گوناگونى كه از سوى مخالفين اسلام و ولايت بر شيعيانِ چشم انتظار وارد مى آيد و حيرت و بى پناهى آنان آنچنان طاقت فرسا و شكننده است كه براى منحرف نشدن و نااميد نگشتن و از انتظار دست برنداشتن، استقامتى چون كوه و صبرى همچون صبر ايّوب بايسته است.
لغزيدن و از راه منحرف شدن، مأيوس گشتن و از صف منتظرين بيرون رفتن، از مبارزه دست كشيدن و به خيل بى تفاوتان پيوستن، بر ظهور ديده فرو بستن و به روز مرّگى و نان به نرخ روز خوردن، سرنوشت محتوم غير صابرين است.
بى جهت نيست كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)مى فرمايد: «طوبى للصّابرين فى غيبته! طوبى للمقيمين فى محبّته!».( [16] ) «خوشا به حال صبر كنندگان در دوران غيبت مهدى(عليه السلام)! خوشا به حال پابرجايان در مقام محبت او!» و در جاى ديگر دست به دعا برداشت و عرض كرد: پروردگارا برادرانم را به من بنمايان! يكى از ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) كه در جمع حاضر بود گفت: آيا ما برادران شما نيستيم اى رسول خدا !؟آن حضرت فرمود: نه! شما اصحاب من هستيد. و برادران من قومى در آخر زمان هستند كه به من نديده ايمان آورند...
و بعد چونان كه بخواهد سرّ اين همه تكريم و تعظيم را بنماياند از استقامت و صبرِ سختِ منتظران فرمود: «لأحدهم أشدّ بقيّة على دينه من خارط القتاد فى اللّيلة الظّلماء أوكالقابض على جمرالغضا اولئك مصابيح الدجى.»( [17] )
سختى استقامت هر يك از آنان بر دين خود، بيشتر از سختى كسى است كه در شبى ظلمانى بخواهد بوته خارى را با دست خود از خار بپيرايد، يا كسى كه بخواهد ذغال گداخته سوزانى را در مشت نگهدارد. آنان چراغ هاى فروزان شبهاى ظلمانى اند.

تبليغ و دعوت :
تبليغ پيام ولايت و دعوت به اطاعت خدا و پيامبر و امام، جلوه با شكوه انتظار منتظران است. آنكس كه چشم انتظار دولت با شكوه امام زمان(عليه السلام)اسلام است و به آميزه نورانى دنيا، در پناه حاكميت قرآن و دين چشم دوخته است، هرگز اين همه را براى نجات شخص خويش نمى طلبد و تنها به فكر سعادت و بهروزى خود نيست، بلكه به نجات و رهايى همه انسانها، همه مستضعفين، همه گمراهان مى انديشد و به سعادت همه بندگان خدا دل بسته است. چنين كسى نه در دوران و نه در زمان ظهور نمى تواند نسبت به دعوت و تبليغ ديگران بى تفاوت باشد.
در دوره غيبت هر جا گمراهى را مى بيند و معصيت كارى را مشاهده مى كند مى سوزد و در راستاى هدايت او هر چه از دستش برآيد انجام مى دهد. او نه تنها آلودگى و گمراهى مردم را تاب نمى آورد بلكه بر كم توجّهى آنان به ساحت مقدّس مولايش نيز آزرده خاطر و ناراحت مى شود:
در دعاى ندبه مى خواند:
«عزيز عَلَىَّ أن أبكيك و يخذلك الورى.» «مولاى من ... بر من دشوار است كه بر تو بگريم امّا ديگران تو را وا نهند و در فراقت احساس تأثّر و اندوه نكنند.»
منتظران امام زمان(عليه السلام) در دوره غيبت نه تنها از گروه بى تفاوت ها و گوشه نشين ها نيستند و بر رفتار گناه آلوده بندگان خدا و انحرافات جامعه خود بى خيال و بى احساس نمى گذرند، بلكه شب و روز در تلاش هدايت و دعوت ديگران به سر مى برند و در پيدا و پنهان به كار تبليغ فرهنگ ولايت و انتظار به بى خبران و غفلت زدگان اشتغال دارند.
امام سجاد(عليه السلام) مى فرمايد: «المنتظرون لظهوره ... الدعاة الى دين اللّه سراً و جهراً.»( [18] ) «منتظران ظهور مهدى(عليه السلام) ... در پيدا و پنهان دعوت كنندگان به دين خدايند.»  

آمادگى و آماده سازى:
اينكه زمان ظهور و پايان يافتن غيبت حضرت مهدى(عليه السلام) از امور غيبى شمرده شده، و اينكه خداوند امر فرج او را بناگهان در يك شب امضاء خواهد فرمود، و اينكه ما را در هر صبح و شام به انتظار فرج فرمان داده اند، همگى براى حفظ آمادگى هميشگى در جهت پاسخگويى به نداى يارى خواهىِ آن امام بزرگوار مى تواند باشد.
شيعه اى كه مى خواهد از جمله ياران امام خويش باشد، منتظرى كه مى خواهد در زمره رزمندگان ركاب مولاى خود به حساب آيد، رزمنده اى كه مى خواهد، محض ورود فرمانده، دو شادوش او و پابپاى او در فتح همه كاخهاى ستم وافراختن پرچم اسلام بر فراز همه بام هاى جهان سهيم باشد، هرگز بدون آمادگى سر بر بستر استراحت نمى گذرد. چنين كسى حتّى اگر مى خوابد سلاح آماده خويش را در زير متكّاى خود حفظ مى كند. (وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة)( [19] )
براى رويارويى با كافران و مستكبران هر چه توانايى داريد تجهيزات فراهم آوريد و سلاح آماده كنيد. چنين كسى نه فقط همواره خود را آماده نگه مى دارد بلكه ديگران را نيز براى آماده شدن بر مى انگيزاند.
او نه فقط خود نيرومند و مسلّح است، بلكه ديگران را هم به نيرومند شدن و مسلّح گشتن ترغيب مى كند، زيرا خود اين آماده سازى ديگران و نيرومند و مسلّح ساختن آنان نيز در راستاى يارى رساندن به مولاى غايب از نظر است، و منتظرِ ياور، هميشه آماده براى يارى است. «وَ نُصْرَتى مُعَدَّةٌ لكم.»( [20] ) «يارى من آماده براى شماست.»
________________________________________________
[1] ـ بحارالأنوار، ج 6، ص 141.
[2] ـ بحارالأنوار، ج 52، ص 122.
[3] ـ ان اكرمكم عنداللّه اتقيكم. (پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) ).
[4] ـ شيخ صدوق، خصال، ج 2، ص 79.
[5] ـ بحارالأنوار، ج 52، ص 140.
[6] ـ همان مدرك ، همان حديث.
[7] ـ بحارالأنوار، ج 87 ، ص 144 .
[8] ـ بحارالأنوار، ج 65، ص 141.
[9] ـ بحارالأنوار، ج 52، ص 150.
[10] ـ بحارالأنوار،  ج 52،  ص 122.
[11] ـ مدرك پيشين.
[12] ـ بحارالانوار، جلد 51، صفحه 72.
[13] ـ بحارالأنوار، ج 52، ص 122.
[14] ـ كشف الغمّه، ج 3، ص 311 و اعلام الورى، ص 401.
[15] ـ اعلام الورى، ص 409 و الزام الناصب، ص 68.
[16] ـ الزام الناصب، ص 18، ينابيع المودة، ج 3، ص 101.
[17] ـ بحار الأنوار، ج 52، ص 124 و الزام الناصب، ص 137.
[18] ـ بحار، ج 52، ص 122.
[19] ـ سوره انفال، آيه 60.
[20] ـ فرازى از زيارت (آل يس).

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page