امام مهدي عليه السلام از منظر صدر المتالهين

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

عالمان، مرزبانان، كيان عقيدتى امّت و حافظان گوهر انسانی در برابر شبهات و شهوات ‏اند و راز و رمز عظمت آنان از منظر دين و در نگاه مردم، در همين نكته نهفته است. تكريم (عالم) ارج نهادن به انسانيت و احترام به حقيقت است و ارج و اوج هر فرهنگ و مكتبى، وامدار عظمت و عمق فكرى و صميميت و صداقت عالمان آن است. تلاش همه فرهيختگان در اعتلاى فرهنگ بشدى، ممدوح و مقبول است. در اين ميان مكتب اسلام و تاريخ سكينى، با برخوردارى و حفظ گوهر دين و مصون ماندن از تحريف، عدد الهى و به جدّ و جهد امامان و عالمان دينى، و نيز دعوت قرآن به تفكّر و خردورزى، شاهد نشو رشد متفكرّان سترگى بوده است آنان با همّت دانش و بينش خود، معارف دينى را تحقيق و حقانيت آن را ثبات نموده‏اند.

نام ملاصدراى شيرازى در صدر اين عالمان بزرگ قرار دارد كه دين را عاقلانه و عارفانه شناخته و ترويج نمو و مبانى و مبادى آن را با برهان و بدون تكيه بر خيال و خرافه، استحكام بخشيد. وى فيلسوف ديندارى است كه دين را با خردورزى توأم نمود؛ نه اين كه متفكّر نماى بدون تعلّق دينى و يا دين‏دارى جاهلا باشد كه دين را مجموعه‏ ى خرافى - احساسى عوام‏فر يك بداند. حكمت متعاليه در كنار برهان، از اشراق و عرفان هم سود برد و تعلّق را با تعقّل در آميخت و تكيه محض و اعتماد بى‏ چون و چرا بر پاى چوبين استدلال نداشت بودن معارف حقه دينى را با خرد سقاى و عرشى، هماهنگ و هم‏زيست كردن، هم خدمت به ساحت تفكّر بشرى و هم خدمت به حوزه‏ ى تدين و جامعه دين‏ باوران است. بر اين اساس تجليل از حكيم مقالّه مرحوم ملاصدرا، در هر دو حوزه و به هر دو انگيزه لازم است.
يكى از مسائل عقيدتى كه در منظومه فكرى شيعه، چون خورشيد تابناك مى‏ درخشد و بالندگى، پايندگى، زندگى و طراوت شيعه مرهون آن است؛ اعتقاد به نظام (امام و مهدوّيت) است. عالمان بزرگى در تحقيق و تحكيم اين مهم، تلاش نموده ‏اند كه از جمله آنان صدرالمتالهين شيرازى است. در اين نوشتار آراء و نظرات اين حكيم الهى در باب امامت به ويژه مهدوت بررسى شده و از انديشه‏ و تلاش فكرى وی استفاده گشته است.
حكيم نامور شيعه در كتاب‏هاى گوناگون خود، مباحث (امامت و مهدويت) را طرح كرده كه با يك نظام خاص و داراى چينش منطقى، در اين نوشتار طرح و بررسى مى‏ شود.
1. اضطرار به وجود حجّت
تفسير و تحليل واقعى (حجت) و به عبارت ديگر تصوّر صحيح آن، زيربناى تصديق ضرورت آن در نظام آفرينش است، بدون فهم صحيح حجّت و درك معناى (حجيت امام و نبى)، نمى‏ توان به ضرورت يا عدم ضرورت آن حكم كرد.
يك، معناى حجيّت امام
ملاصدرا رحمه الله در بيان اين نكته نويسد:
انسان در آغاز تولد خود، حيوانى بسان حيوانات ديگر است كه جز خوردن و آشاميدن نمى‏ داند؛ سپس با رشد جسم باقى صفات نفس از شهوت و غضب برايش حاصل مى ‏شود. تا اين جا انسان، حيوان راست قامت است و با بقيه حيوانات تمايزى ندارد.
(فلو مات على هذه الحاله لم يك له فى الاخرة حيوة ستقّره ولاحسب ولاكتاب ولاثواب ولاعقاب ايضاً از العذاب والشقاوة فرع الشعور بالسعادة التى فى مقابلها).(1)
بدين جهت، اين انسان نه مستحق ثواب است و نه مستحقق عتاب؛ چرا كه شقاوت عدم ملكه است و تا سعادت تصور نشود. و امكان نيابد، آن هم معنا نمى‏ يابد.
حيوان متنوى القامه، به واسطه حجت به حيات انسانى قدم مى‏گذارد و در مسير ثواب و عقاب قرار مى‏گيرد، نقش و معناى حجّت در زندگى اين است كه انسان را وارد زندگى و حياتى فراتر از حيات حيوانى مى‏كند.
(از اتبيّن هذا فنقول: معنى كون البنى او الامام حجة اللّه على العباد، ان كاعته يوجب استحقاق الرحمه و الجنه و النعيم وان عصيانه يوجب استحقاق الغضب والعذاب و عندالرفع لايستحقون ثواباً ولا عقاباً).(2)
حجت بودن امام، به معناى اين است كه بدون او، ثواب و عقاب منتفى است و ثواب و عقاب؛ يعنى، فعليّيت يافتن قوه‏ اى انسانى، بر اين اساس امام ملاك و عامل فعلّيت يافتن انسان است و بدون آن، حيات انسانى قابل تصور نيست.
دو. ضرورت حجّت
با چه دلايلى اثبات مى‏شود كه وجود حجت در حيات بشر، امرى ضرورى است؟ ملاصدرا رحمه الله براى اثابت اين نكته ادّله و شواهد عقلى و نقلى متعددى بيان مى‏كند كه در دو حوزه جداگانه بررسى مى‏شود:
الف. ادّله عقلى
1. علّت غايى بيان آن (العلّة الغائية التى لاجلها الشى‏ء)(3) ؛ يعنى، علّت غايى گرچه در وجود مؤخّر باشد امّا فاعلّيت فاعل به آن بستگى دارد:
نظام هستى براى انسان كامل خلق شده است و اين سخن حكيمانه شيخ الرئيس، از منبع وحى برخاسته كه: (الحمدللّه الذى خلق الانسان وخلق من فضالة طينته سايرالاكران(4)).
چرا كه تمام هستى، ظل وجودى انسان محسوب مى‏شود: (لان النبات ظل نباتيتّه والسباع و البهائم اظلال غضبه وشهوته والشيطان ظل نكراه ومكيدته).(5)
بر اين اساس اگر علّت غايى نباشد، فاعل، فاعليّت نمى يابد و فعل نيز بدون علّت غايى، وجود و بقايى ندارد. ملاصدرا رحمه الله ضمن تأكيد بر اين مهمّ، ضرورت وجود امام را بدين جهت موّجه مى‏داند و تأمل است كه اين ضرورت را در وراى احتياج مردم به راهنمايى امام، بايد در نيازمندى تمام هستى به وجود امام جست.
(ان وجود النبى صلى ‏اللّهُ ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم و الامام ليس بمجرّد ان الخلق محتاجون اليه فى اصلاح دينهم وديناهم وان كان ذلك مترتباً على وجوده ضرورةً، بل انّما قامت بوجوده الارض ومن فيها لكون وجوده الكونى علةً غائيه لوجودها، فلا تقوم الارض و من فيها لحظةً الا بوجود الانسان الكامل).(6)
قوام زمين و آسمان و كلى هستى، به جهت وجود عنصرى امام است و وجود امام، علّت غايى وجود هستى است. بر اين اساس حتّى يك لحظه، هستى بدون امام و انسان كامل باقى نمى‏ماند و اين نكته مفاد حديث شريف ذيل است. كه امام باقر فرمود: (لو ان الامام رفع من الارض ساعة لماجت باهله(7)).
ملاصدرا در شرح آن مى‏گويد: (وان هذا الحديث على حقيقه مامّر ذكره منا)(8) ؛ يعنى، اين حديث حقيقى را كه ذكر كرديم، بيان مى‏فرمايد.
2. برهان امكان اشرف
بيان آن (ان الممكن الاشرف يجب ان يكون اقدم من الممكن الاخس و انّه اذا وجد اللمكن الاخس فلابّد ان يكون الممكن الاشرف منه قد وجد قبله)(9).
مفاد برهان امكان اشرف اين است كه وجد يافتن موجودات اخس و فيض‏ گيرى آنها از منبع فيض على الاطلاق، به جهت و از طريق موجود اشرف است.
مقصود در اين سخن، تقرير برهان امكان اشرف نيست؛ بلكه نكته قابل توّجه تطبيق آن بر امامان معصوم عليهم‏ السّلام و استفاده ضرورت حجّت از آن مى‏ باشد. طبق اين بيان، آنان موجودات اشرف هستى و علّت و مجراى فيض دهى به تمام كائنات‏ اند، اين موجودات حاكى از موجود اشرف و ضرورت آن در هستى‏ اند. بنابراين بايد گفت وجود انسان كامل و حجت و امام ضرورت هستى است.
اشكالى كه مهم به نظر مى ‏رسد، در تطبيق اين قاعده بر امامان معصوم عليهم ‏السّلام است؛ چرا كه ما در اين استدلال، وجود آنان را اشرف از ساير وجود - ولو بقيّه انسان‏ها - دانسته ‏ايم و روش است منظور اشرف در بردن، اشرف فلسفى و وجودى است؛ يعنى، موجود اشرف با موجود اخس، بايد فرق كند و مى‏ دانيم افراد نوع واحد، مماش ‏اند و تقدّمى بر يكديگر ندارند. از اين رو تقدّم و اشرف بودن ائمه عليهم ‏السّلام بر ساير انسان‏ها، اشكالى است كه در تطبيق اين قاعده به نظر مى ‏رسد اگر وجود نبات را اخس از وجود حيوان مى‏ دانيم، صحيح است، امّا چطور مى‏ توان فردى از حيوان را اخس از فرد ديگر دانست و وجود ديگرى را شديدتر و اشرف تلقّى كرد.
حلّ اين نكته بسيار كارگشا است و تطبيق امكان اشرف را خالى از اشكال مى‏ كند. ملاصدرا رحمه الله اين مهمّ را بيان كرده و اين استفاده را از اشكال، عارى نموده است.
وى متذكر اين نكته مهم مى‏ شود كه مما ثلت امامان و بقيّه انسان، صرفاً در جسم و وجود عنصرى آنان است و بر حسب نشأه، روحانى، آنان از شجره و مقوله ديگرى‏اند. نوع آنان با نوع بقيه انسان‏ها متفاوت است و قليلى از انسان‏ها، به نطق مى‏ رسند و تمايز وجودى پيدا مى‏كنند.
بر اين اساس، نوع ائمه هدى و ساير انسان، متفاوت است و اشكال ياد شده بر تطبيق برهان امكان اشرف وارد نيست.
ملاصدرا نويسد:
(اگر كسى بگويد امام و ساير مدرم از نوع واحدند و افراد نوع واحدند و افراد نوع واحد، متماشل‏ اند و بر اين اساس تقدمى بر يكديگر ندارند و برهان امكان اشرف تطبيق نمى ‏كند؛ در پاسخ مى‏گوييم:( هيهات انما المماثله بين افراد البشر بحسب المادة البدنيه)؛ يعنى، مماثلت بين افراد بشر بر حسب ماده‏ ى بدنى و نشأه طبيعى است؛ قبل از آنكه نفوس ساده از قوّه به فعليّت برسند اما بر حسب نشأه روحانى، اين گونه نيست و مماثلتى در كار نمى‏ باشد.
(اما بحسب النشأة الروحانيه فهى واقعه تحت انواع كثيره لاتحصى وقوله تعال انما انا بشر مثلكم انّما هو بالاعتبار الاوّل دون الثانى فنوع النبى صلى ‏اللّهُ ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم والامام نوع عال شريف اشرف من ساير الانواع فنسبة نوع الحجه الى ساير البشر فى رتبه الوجود كنسبة الانسان الى ساير الحيوان(10)).
بر حسب نشأه روحانى. انسان جنس و داراى انواع كثيره‏اى است و اين كه قرآن به پيامبر اكرم صلى ‏اللّهُ ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم فرمايد: بگو من بشرى مثل شما هست، به اعتبار نشأه طبيع و مادّه بدنى است؛ ولى به اعتبار وجود نورانى و روحانى نوع امام و نبى ممتاز از ساير انواع انسانى و اشرف از آنها است؛ چنان كه نوع انسان از ساير حيوانات اشرف است. بر اين اساس و با اين توضيح ايشان، مى‏توان گفت امامان عليه ‏السّلام ممكنات اشرفى ‏اند كه واسطه در خلقت هستى مى‏ باشند.(11)
اين گونه است كه (بكم فتح الله) و (السابقون دهراً) فهميده مى‏ شود پس اينكه معصومين عليهم ‏السّلام فرموده ‏اند. (نحن السابقون اللاحقون)؛ يعنى، به روحانيت كليّه ‏شان، وسايط فيض هستى ‏اند(12) و هستى محتاج هستى آنان است و ضرورت (حجّت) فهم مى ‏شود.
نكته: تاكنون (ضرورت امام)، از منظر دو دليل عقلى (برهان غايت) و (بردن امكان اشرف) بررسى شد. ملاصدرا اين نكته ‏ها را نيز از روايات استفاده مى‏ كند.
اينكه فرموده ‏اند (حجت) قبل از خلق است، اشاره به اين دارد كه وجود ائمه عليهم ‏السّلام اشرف و واسطه در ايجاد خلق و فيض‏ رسانى به هستى است:(متى قبل الخلق من حيث كونها واسطه فى ايجاد الخلق(13)). و اينكه فرموده‏ اند: حجت بعد از خلق است، منظور اين است كه حجت غايتى است كه تمام جسمانيات به او منتهى مى‏شود: (وبعد الخلق من حيث كونها من الغايات التى ينتهى اليها الجسمانيات).(14)
3. ضرورت هدايت و استكمال نوع انسان
از جمله ادّله ‏اى كه مى‏توان بر ضرورت حجّت اقامه نمود، طرح مسأله نظام احسن خلقت و تعلّق گرفتن عنايت بارى تعالى به ممكنات است كه زمينه تحصيل فعلّيت و به غايت رسيدن انان را فراهم مى‏كند. نيز روشن شد كه انسان، فقط در سايه حجّت به فعلّيت مى‏رسد و در صورت بهبود حجّت، گويا عنايت بارى تعالى شامل اين نوع شريف نبوده و به نوعى محدوديت - كه باذات و ناسازگار ات - دچار شده است.
ملاصدرا انسان را مدنى بالطبع مى‏ داند و زندگى مدنى، عوارض طبيعى چون مشاجره و تخاصم دارد. اين تنازعات را اگر خوش بينانه بنگريم، برخاسته از تنوع طبايع و ذاتيات و اختلاف فهم افراد انسانى است، براى فعلّيت يافتن و بقا و استمرار حيات مدتى قانونى آسمانى لازم است؛ چرا كه انسان - كه خود مشار و منشأ اختلاف است - نمى‏تواند آن را برطرف كند از طرفى تكّثر فهماى بشرى - كه ناشى از محدوديت آن است - نمى‏ تواند با اعتماد كامل به خود و مصون ماندنش از خطا بدون يك فهم ممتاز و يك ملاك براى تشخيص صحت و سقم خود، هدايت جامعه را برعهده گيرد.
اين نكته از مناظره هشام استفاده مى‏ شود كه خداى متعال در وجود انسان حواسى و فهم‏ هاى مختلف نهان؛ امّا براى جلوگيرى از خطاى حواس،(قلب) را خلق نموده كه كنترل كننده ‏ى حواس و ميزان براى خطاسنجى آن باشد. امام نيز بر تصحيح افكار انسان و هدايت‏شان، در مواقعى كه خودشان از شناسايى مسير عاجزاند، ضرورت دارد. حيات جمعى بشر و فعليّت يافتن و كمال انسان - كه ضرورت هستى و مقتضاى عنايت ‏بارى است - مقتضى وجود حجّت در عرضه حيات بشرى است.(15)
ب. ادّله نقلى
شرع مقدس نيز به گونه ‏هاى مختلفى، ضرورت حجت را در هستى و نظام آفرينش، بيان فرموده ‏است و آيات در روايت متعددّى در اين باره وجود دارد كه ملاصدرا رحمه الله در تفسير گران‏سنگ خويش بر قرآن مجيد شرح اصول كافى متعرض آن شده و ما نمونه‏هاى را نقل مى‏كنيم.
1. ايشان در تفسير ايه شريفه (ثم قفّينا على آثارهم برسلنا وقفّينا بعيسى بن مريم وآتيناه الانجيل)(16) مى‏فرمايد:
(ان هذه الايه حجة على عدم خلّو الزمان عمن يقوم به حجة الله على خلقه اذ علم انه بهذا جرت سنه‏الله من لدن آدم ونوح وآل ابرايهيم الى وقت نبيّنا صلى ‏اللّهُ ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم ولن تجدلسنه الل تبديلاً)(17)
حسين على سعدى

» گالري تصاوير: مسجد جمکران / ولادت / سرداب غيبت

»کتابخانه صوتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف)

»مهدويت : علائم ظهور / وظيفه منتظر

» پيامک ولادت

______________________________________________________
(1) ملاصدرا، شرح اصول كافى، ج 2، ص 506 (موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى).
(2) همان، ص 507.
(3) ابن‏سينا، الاشارات و التنبيهات، ج 3، ص 15.
(4) به نقل از: حواشى آيت الله حسن‏زاده آملى بر شرح منظومه سبزوارى، ج 2، ص 431.
(5) همان، ص 431.
(6) شرح اصول كافى، ج 2، ص 502.
(7) شرح اصول كافى، ج 1، ص 253.و
(8) همان.و
(9) ملاصدرا، الاسفار، ج 7، ص 244.
(10) شرح اصول كفاى، ج 2، ص 504.
(11) به نظر مى‏رسد ممكن اشرف كه واسطه براى ايجاد اخس مى‏شود بايد حدوثاً هم اشرف باشد، در حالى كه نظر ملاصدرا اين است كه همه انسانها حدوثاً مماش‏اند؛ اما در بقا و استمرار به انواع مختلف تقسيم مى‏گردند و نوع ائمه و انبيا و استمرار و بقا از بقيه انواع ممتاز مى‏گردد لذا باز هم به نظر مى‏رسد اشكل فوق وارد باشد. امّا طبق نظر فخر رازى - كه قايل به تعدد و تنوّع انواع انسانى حدوثاً مى‏باشد و اصولاً انسان را حدوثاً و بقاء جنس مى‏داند نو نوع - مى‏توان اين مشكل را حل نمود. (فخررازى المطالب العايه، ج 8).
(12) حاشيه بر شرح منظومه سبزوارى، ج 2، ص 730.
(13) شرح اصول كافى، ج 2، ص 468.
(14) همان.
(15) همان، ص 390
(16) حديد، آية 127.
(17) ملاصدرا، تفسير القرآن الكريم، ج 6، ص 298.

دیدگاه‌ها   

0 #1 menoهاugd 1392-10-07 21:10
سلام باتشکر از سایت بسیار مفیدتان خواستم پیشنهاد بدم جایmeno facebook-youtub e..........روتغ ییر بدین.چون مانع خواندن راحت مقاله ها است.تقریبا رو اعصابه باتشکر
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page