جهانى شدن و مقايسه‏ آن با حكومت واحد جهانى حضرت مهدى (عج)

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

مقدمه
درباره‏ ى آينده‏ ى بشر. ديدگاه‏ هاى مختلف وجود دارد. برخى مى‏ گويند: (فساد و شر و بدبختى، لازمه‏ ى جدا نشدنى حيات بشرى است و به خاطر پيشرفت سريع و حيرت‏ آور فن‏آورى و صنعت و انباشت سلاح‏هاى مُخرّب و ويران‏ كننده و سلاح‏ هاى كشتار جمعى، بشر، به مرحله ‏اى رسيده كه گور خود را با دست خود كنده و با نابودى كامل، بيش از يك گام فاصله ندارد. بنابراين، آينده‏ ى بشر، بسيار تاريك و خطرناك است.)

گروهى ديگر آيندهى‏ بشر را روشن مى ‏ببيند. انديشه ‏ى پيروزى نهايى و تشكيل مدينه ‏ى فاضله و حكومت واحد جهانى بر اساسى قسط و عدل، آرزوى ديرينه‏ ى ملّت‏ها و فرهنگ‏ها است تا جايى كه هر يك از طرفداران اديان الهى مى‏گويند، آينده‏ ى جهان، از آنِ ما است و هر مذهب و ملّتى، خود را پيروز نهايى مى‏داند و مصلح كلّ و سامان‏ بخش زندگى بشر را از خود مى ‏داند.
در اسلام، بويژه در مكتب تشيّع، توجّه به آينده و تشليك حكومت واحد جهانى بر اساسى قسط و عدل تحت رهبرى امام معصوم، جايگاه خاصّى دارد. در اين رابطه، سخنان بسيارى از رسول گرامى اسلامى صلى ‏اللّهُ ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم و ائمه اطهار عليهم‏السّلام صادر شده است.
اين مسئله، در تاريخ اسلام، به نام (مهدويت) مطرح شده است و انتظار فرج، با زندگى آنان عجين گشته است و آنان دائم، در انتظار روزى نشسته ‏اند كه آن رجل الهى و مصلح كل،يعنى حضرت حجت بن الحسن امام محمد مهدى عجّل ‏اللّه ‏تعالى‏ فرجه‏ الشّريف ظاهر گشته و آن حكومت واحد عدل جهانى را تشكيل دهد تا بشر به آرزوى ديرينه ‏ى خود برسد و زندگى سعادت‏مند و فارغ از هر نوع ظلم و ستم و دغدغه‏ ى خاطر را ببيند.
2- قرن بيستم، در تاريخ حيات بشر، قرنى ويژه و داراى امتيازات منحصر به فرد در ميان اعصار و قرون گذشته است بشر، در اين قرن، با ابتكار و به كارگيرى نبوغ و با تكميل اختراعات و اكتشاقات خويش در زمينه ‏ى معادن و صنعت و با ساخت ماشين ‏آلات و خصوصاً استفاده از اتم، توانست صفحات عظيمى از حيرت و شگفتى را بر پهناى گيتى بر جاى گذارد، و با تسلّط خويش بر بخش عظيمى از كره‏ى خاكى و محيط زيست، آن راتسخير كند. در اين قرن، بشر براى نخستين بار، با سفر به كره‏ى ماه و ساير سيارات، سير در آسمان‏ها را شروع كن تا به اسرار آسمان‏ها پى ببرد در اين قرن، بهره‏ گيرى از رايانه، وارد زندگى بشر شد و امروزه، در تمام زمينه‏ هاى زندگى، اعم از صنعتى، كشاورزى، بهداشتى، تجارى، علمى، فرهنگى، بدون بهره ‏گيرى از رايانه، ادامه‏ ى مسير، ميّسر نيست.
به هر حال، روند تحوّلات در قرن بيستم، در دهه‏ ى هزار و نهصد و هفتاد ميلادى، وارد مرحله ‏ى جديدى شد و در اواسط دهه‏ ى هزار و نهصد و هشتاد، تقريباً، در تمامى زمينه ها، نشان خود را بر جاى گذاشت. در دهه‏ ى هشتاد ميلادى، براى رجوع به اين دگرگونی ها، مفاهيمى مانند جامعه‏ ى فراصنعتى و فرا مدرن (پست مدرن) به كار مى‏رفت، امّا در دهه ‏ى نود ميلادى مفهوم (جهانى‏شدن) رايج گرديد و مفهومِ مسلّط دوران معاصر شد، به گونه ‏اى كه امروز، همه چيز با رجوع به اين مفهوم، مورد بررسى و تجزيه و تحليل قرار مى‏گيرد.
در ظاهر، امر جهانى شدن، يعنى ره سپردن تمامى جوامع به سوى جهانى وحدت يافته كه در آن، همه چيز در سطح جهانى مطرح و نگرفته مى‏ شود. جهانى شدن در هر زمينه، ديگر مرز جغرافيايى نمى ‏شناسد. جهانى شدن در زمينه‏ ى اقتصادى، در هر كشورى اتفّاق بيفتد، بر اقتصاد ديگران تأثير مى‏گذارد.
با جهانى شدن،بُعد سرمايه نيز مرز ندارد. سرمايه،از يك طرف و اطّلاعات در طرف ديگر، بدون مرز، مثل باد مى‏ چرخد و به سرعت جابه ‏جا مى‏شود. اينترنت و شبكه‏ هاى ماهواره ‏اى و خبرى، ارتباطات مستمر و همزمان را بين مردم دنيا برقار مى ‏كنند و دنيا به صورت دهكده ‏ى جهانى در آمده است.(1)
امروزه، برخى اين نتيجه رسيده ‏اند كه سعادت و خوش‏بختى و زندگى فارغ از هر دغدغه، تنها در صورتى است كه همه چيز جهانى باشد و تحت حكومت واحد جهانى اداره شود و لذا تمام همت خود را بر اين گذاشته‏ اند كه همه چيز را جهانى سازند: اقتصاد جهانى؛ تجارت جهانى؛ فرهنگ جهانى؛ سياست جهانى؛ دهكده جهانى. بنابراين جهانى شدن، امرى حتمى و محقّق يافته و يا در حال تحقّق است پس بايد همه خود را با آن وفق دهند.
3- جهانى شدن در ابعاد گوناگون خود (اقتصاد، فرهنگ، سياست، مذهب) مباحث مختلفى را مى ‏طلبد و اين طور هم نيست كه به راحتى بتوان اقتصاد، فرهنگ، سياست، مذهب‏ هاى مختلف را به صورت واحد جهانى درآورد و يك شبه همه‏ ى مرزها را در هم كوبيد. جهانى شدن، با چالش ‏هاى زيادى رو به رو است (بحث‏ هاى زيادى را مى ‏طلبد.) ما، در اين مقاله، تنها مى ‏خواهم ببينيم (جهانى شدن با دين و مذهب، چه تناسبى دارد؟ آيا در اين‏جا نيز با چالش ‏ها روبرو است يا نه، همسو و همگون ‏اند؟).
جهاين شدن در رابطه‏ ى با مذهب و دين نيز مباحث بسيارى را مى‏ طلبد، مانند: آثار و پيامدهاى جهانى شدن بر حيات دينى؛ آينده‏ ى اديان در فرايند جهانى شدن؛ جهانى شدن و پويايى انتظرات از دين؛ جهانى شدن و حكومت‏ هاى دينى؛ جهانى شدن و قلمروهاى دين؛ جهانى شدن و گفت‏گوى اديان؛ بنيادگرايى و جنبش ‏هاى ضد جهانى‏ سازى؛ دين‏هاى محدود و دين ‏هاى جهانى؛ حكومت واحد جهانى حضرت مهدى عليه السلام در مقايسه با جهانى شدن است. ما مى‏ خواهيم ببينيم (آيا جهانى‏ شدن، همان حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام است يا غير آن؟ آيا جهانى شدن، مقدّمه ‏اى براى آن حكومت واحد است يا اساساً ربطى با آن ندارد؟ آيا با جهانى‏ سازى و سرانجام جهانى‏ شدن، ما را از تشكيل حكومت واحد جهانى حضتر مهدى عليه السلام بى‏ نياز مى‏كند و يا اين كه نياز بشر به آن حكومت عدل جهانى، به جاى خود محفوظ است؟ جهانى‏شدن با آن حكومت عدل جهانى حضرت مهدى عليه السلام چه وجه اشتراك و چه امتيازاتى دارد؟
براى پاسخ به اين پرسش ‏هاى، نخست بايد جهانى ‏شدن و حكومت واحد جهانى حضرت مهدى عليه السلام و سپس به مقايسه و سنجش آن دو با هم بپردازيم. بنابراين، مطالب اصلى مقاله، تحت عناوين ذيل مورد بررسى قرار مى‏گيرد:
1. جهانى شدن؛
2. حكومت واحد جهانى حضرت مهدى عليه السلام؛
3. مقايسه و بررسى وجه اشتراك و تمايز آن دو.
جهانى شدن(2)
جهانى شدن، يعنى ره سپردن تمامى جوامع به سوى جهانى وحدت يافته كه در آن، همه چيز در سطح جهانى مطرح و نگريسته مى ‏شود. در حقيقت، جهانى شدن، به معناى آزادى مطلقِ كسب و كار، برداشته شدن تمامى موانع از سر راه، جريان يافتن سهل و ساده‏ى سرمايه و نفوذ آن در تمامى عرصه‏ ها، حركت روان اطّلاعات و امور ماليّه و خدمات، تداخل فرهنگ‏ ها آن هم به سوى يك‏سان شدگى و يكدستى است. البته، تمامى اين امور، در مقياسى جهانى رخ مى‏ دهد و هدف نيز دست‏يابى به بازار واحد جهانى، فارغ از موانع امور توليد و سرمايه‏ گذارى و خدمات و اشتغال خواهد بود.
برخى، پا را فراتر گذاشته ‏اند، از حكومت واحد جهانى و پول واحد در سراسر جهان ياد مى‏كنند.(3)
به نظر گروهى ديگر، جهانى شدن، در حقيقت، فراتر از پديده ‏ى كلاسيك (دولت – ملّت) است. به اين معنا كه با توجّه به رخدادهاى عظيم ارتباطى ورود بازيگران جديد به عرصه‏ى بين ‏المللى، نفش (دولت – ملّت) تا حدود زيادى كم‏رنگ شده است. در اين معناى از جهانى‏ شدن، دولت‏ها، ديگر تصميم گيرندگان اصلى در رويدادها نيستند و قدرت، در سياست جهانى، از دولت ‏هاى محصور در مرزها به دولت‏ هايى منتقل مى‏شود كه قادر به تكاپو در جهان‏اند.
گروهى نيز جهانى شدن را به عنوان گسترش روند رو به توسعه ‏ى تجارت جهانى دانسته ‏اند كه اكنون بازيگرانى از جنوب نيز به آن پيوسته ‏اند.
كاربرد اصطلاح (جهانى شدن) به دو كتابى بر مى‏گردد كه در سال هزار و نهصد و هفتاد ميلادى انتشار يافت. كتاب نخست (جنگ و صلح در دهكده‏ ى جهانى) تأليف مارشال مك لوهان و كتاب دوم، نوشته برژينسكى، مسئول سابق شوراى امنيت ملّى آمريكا در دوران رياست جمهورى ريگان بود. مباحث كتاب نخست، بر نقش پيشرفت وسائل ارتباطى در تبديل دنيا به دهكده ‏ى واحد جهانى متمركز بود. در حال كه بحث اصلى كتاب دوم، درباره‏ى نقشى بود كه آمريكا مى‏ بايست براى رهبرى جهان و ارائه‏ى نمونه ‏ى جامع مدرنسيم به عهده مى‏ گرفت.(4)
در عمل، بيش‏تر توافق هاى سياسى و اقتصادى كه پس از دو جنگ جهانى خسارت بار، بين مجموع كشورهاى جهان انجام گرفته و به نوعى، زمينه‏ ساز همزيستى و همكارى بين‏ المللى شده است، طلايه ‏دار تحوّلى بوده كه (جهانى‏ شدن) ناميده مى‏ شود.
اين پديده، روندى از ديگرگونى را به نمايش مى ‏گذارد كه از مرزهاى سياست و اقتصاد فراتر مى‏رود و دانش، فرهنگ و شيوه‏ ى زندگى را نيز در بر مى‏ گيرد. از اين جهت، جهانى شدن، چند بُعدى است و قابل تسرّى به مشكل‏ هاى گوناگونِ عمل اجتماعى، اقتصادى، سياسى، حقوقى، فرهنگى، نظامى، فن ‏آورى، محيط زيست،... است.
بعضى از صاحب‏ن ظران، ويژگى ‏هاى پنج گانه ‏ى زير را براى جهانى شدن مطرح كرده‏اند:
1- گسترش كمپانى ‏هاى چند مليّتى؛ اهميّت شركت‏ ها در نظام جهانى، بيش از اهميّت دولت‏ ها است. به عبارت ديگر، دولت ‏هاى ملى، جاى خود را به كمپانى‏ هاى بزرگ چند ملّيّتى داده ‏اند و كشورهاى مختلف جهان با كمپانى‏ هاى بزرگ خود مشخّص مى‏شوند.
2- پيوستگى بازارهاى مالى و بورس جهانى؛ اين پيوستگى، آن قدر سريع است كه در سالهاى اخير، روزانه، ميلياردها دلار در بازارهاى جهانى رد و بدل مى‏شود.
3- گسترش ارتباطات ماهواره ‏اى و شبكه ‏اى و به دنبال آن گسترش داد و ستدهاى فرهنگى در سطح جهان؛ گروهى، جهانى ‏شدن را از كانال ارتباطات و داد ستدهاى فرهنگى مى ‏نگرند.
4- گسترش شبكه حمل و نقل بين ‏المللى و كاهش شديد هزينه‏ هاى مربوط؛ اين امر، فرايند جهانى شدن را تسهيل كرده است و موجب شده است كه دنيا به رسميت ادغام و وحدت حركت كند.
5- تقسيم كار گسترده، بر اساس مباحث اقتصاددانان و جامعه شناسان، اقتصاد، وقتى شكوفا و بزرگ و پيچيده مى‏شود كه تقسيم كار اجتماعى، در آن گسترده‏تر مى‏شود، و به همين نسبت، دنيا هم وارد تقسيم كار گسترده‏ اى شده است.(5)
هر چند كه جهانى‏ شدن، پديده ‏اى صرفاً اقتصادى نيست، لكن اقتصاد، با اهمّيّت‏ ترين بُعدِ آن است؛ زيرا، در نظام سرمايه‏دارى كه سوداى رهبرى جهان كنونى را در سر دارد، سياست و فرهنگ - كه دو محور اصلى ديگر جهانى‏شدن است - تا حد زيادى تحت تأثير سياست‏گذارى اقتصادى قرار دارد. لذا سازمانهاى بين ‏المللى، عمدتاً، در محور اقتصاد تنظيم شده‏ اند. سازمان هاى اقتصادى بين‏ المللى و اتحّاديّه‏ هاى اقتصادى منطقه‏ اى، نظير (آ.سه.آن)، (نفتا)، (اِكُو)، ادغام بازارهاى مالى، اتّحاد پولى كشورهاى اروپايى، ادغام بانك‏هاى بزرگ جهان، تأسيس سازمان تجارت جهانى، آزادسازى تبادل كالا و نقل و انتقال سرمايه بين كشورها، ادغام شركت‏ هاى توليدى بزرگ، از اين قبيل ‏اند.
تعاريفى از جهانى شدن
به نظر مى‏رسد با همه‏ى تعاريفى كه از جهانى‏ شدن ارائه شده، تاكنون، تعريف روشن و جامعى از آن ارائه نشده است؛ زيرا، اوّلاً، اين پديده هنوز به حدّ تكامل نهايى خود نرسيده و هنوز دست‏خوش تحوّل است و هر روز، وجه تازه‏اى از ابعاد گوناگون آن مشخّص و نمايان مى ‏شود.
ثانياً، هر كسى در مقام تعريف، بُعدى از ابعاد آن را بازگو مى‏كند. اغلب، به بَعدِ اقتصادى آن توجّه كرده‏اند. به هر حال به برخى از تعاريف اشاره مى‏كنيم:
1- جهانى شدن، فرايندى است اجتماعى كه در آن، قيد و بندهاى جغرافيايى كه بر روابط اجتماعى و فرهنگى سايه افكنده است، از بين مى ‏رود و مردم به طور فزاينده، از كاهش اين قيد و بندها آگاه مى‏ شوند.(6)
2- (كاستل) با اشاره به عصر اطّلاعات، جهانى‏ شدن را ظهور نوعى جامعه‏ى شبكه ‏اى مى‏ داند كه در ادامه‏ى حركت سرمايه ‏دارى، پهنه‏ ى اقتصاد و جامعه و فرهنگ را در بر مى‏ گيرد.
3- (جام تام لينسُون) جهانى‏ شدن را فرايند توسعه‏ ى سريع پيوندهاى پيچيده ميان جوامع و فرهنگ‏ها و نهادها و افراد در سراسر جهان معرّفى مى‏كند.
4- (هاروى) اين فرايند را در بردارنده ‏ى دو مفهوم فشردگى زمان و مكان و كاهش فاصله ‏ها تلقّى مى‏ كند. در واقع، طبق اين نظر، فشردگى زمان و مكان، مهم‏ترين ويژگى جهانى‏ شدن است؛ يعنى، فاصله كم مى‏شود و يا از بين مى‏رود، و زمان لازم براى پيمودن فاصله‏ ها كاهش مى‏يابد و جهان بيش از پيش كوچك‏تر به نظر مى‏رسد و انسان‏ها و جوامع، به طريقى به هم نزديك‏تر مى‏شوند. پس چهانى شدن، فرايندى است كه روابط اجتماعى را بسط مى‏دهد و در سه حوزه‏ى اقتصاد و فرهنگ و سياست، صادق است و بستر جريان اين روابط را از متن محلى به متن جهانى تغيير مى‏دهد.(7)
تاريخچه ‏ى جهانى ‏شدن
ريشه ‏هاى تاريخى جهانى‏شدن را مى‏توان به عمق تاريخ بشر و به زمان‏هاى قديم مربوط دانست. طبق نظر جامعه‏ شناسان و باستان‏ شناسان، زندگى بشر، از زندگى ‏هاى محدود خانوادگى و انفرادى در جنگل‏ها و غارها و پناهگاه‏ ها شروع شده و به تدريج، به جمعيّت‏ هاى عشره‏اى و قبيله ‏اى و اجتماعات محدود در كنار چشمه‏ ها و رودخانه ‏ها تبديل شده، بعداً، همين ها، روستاها و واحدهاى كوچك شده ‏اند، و سپس شهرها تشكيل شده، و از شهرها، به تدريج، به كشورها و دولت‏ها پديد آورده ‏اند. بنابراين، در مجموع، زندگى بشر، به سوى جهانى‏ شدن در حركت است؛ يعنى، هر چه كه به پيش مى‏رويم، تفرقه ‏ها كم و تجمّع‏ ها زياد مى‏شود و هر چه كه به عقب برگرديم، به تفرقه‏ هاى بيش‏تر مى ‏رسيم. لذا مى‏گويند، جهانى‏شدن، يك امر طبيعى است.
البته، اين حركت، در قرون اخير، سرعت بيش‏تر به خود گرفته است و ديگر به صورت گذشته، كند حركت نمى‏ كند؛ زيرا، با در اختيار گرفتن ابزارى مثل بُخار و اختراع ماشين و وسائل ارتباط جمعى و دريايى و زمينى و هوايى و توسعه ‏ى راه‏ها، به تدريج، كشورها، تبديل به منطقه ‏ها و حكومت‏ هاى منطقه ‏اى مى‏شوند، و چون اين جهانى ‏شدن، در ابعاد مختلفِ اقتصادى و فرهنگى و سياسى، شكل مى‏گيرد، قهراً، بلوك ‏ها درست مى‏ شود و معلوم است وقتى ارتباطات بشر با ماهواره و اينترنت انجام گيرد، حركت به سوى جهانى شدن، با سرعت و شتاب بيش‏ترى انجام خواهد گرفت.
حجة الاسلام والمسلمين دكتر حبيب الله طاهرى

» گالري تصاوير: مسجد جمکران / ولادت / سرداب غيبت

»مولودي امام زمان (عجل الله فرجه الشريف)

»مهدويت : علائم ظهور / وظيفه منتظر

» پيامک ولادت

________________________________________
(1) دكتر سليمان ايران‏ زاده، جهانى شدن و تحولات استراتژيك در مديريّت و سازمان، ص 19.
(2) براى آگاهى بيشتر از جهانى‏ شدن و جهانى ‏سازى، به كتاب‏هاى زير مراجعه كنيد:
1- دام جهانى‏ شدن، هانس پيتر مارتين و هارالدشومن؛ ترجمه‏ى حميدرضا شهميرزادى
2- پديده ‏ى جهانى‏ شدن، فرهنگ رجايى، ترجم ه‏ى عبدالحسين آذرنگ.
3- جهانى‏ شدن و تحوّلات استراتژيك در مديريّت و سازمان؛ دكتر سليمان ايران زاده.
4- جهانى‏ شدن فرهنگ و سياست؛ دكتر سيّد على ‏اصغر كاظمى.
5- جهانى‏ شدن، مالكوم واترز، ترجمه‏ى: اسماعيل مردانى و سياوش مريدى
6- كشورهاى در حال توسعه و سازمان جهانى تجارت (گات)، ترجمه‏ى: دكتر احمد يزدانى‏ پناه و سيف ‏الله صادقى.
7- جامعه ‏شناسى سياسى معاصر، كِيت نَش، ترجمه ‏ى، محمّدتقى دلفروز، تهران 1380.
(3) دكتر سليمان ايران‏زاده، جهانى شدن و تحوّلات استراتژيك، ص 17.
(4) هانس پيتر مارتين و شومن، دام جهانى‏ شدن، ترجمه ‏ى حميدرضا شهميرزادى.
(5) جهانى ‏شدن و تحولات استراتژيك در مديريّت و سازمان، ص 21.
(6) مالكوم واترز، جهانى ‏شدن، ص 12.
(7) دكتر سليمان ايران‏ زاده، جهانى‏ شدن، ص 26 - 7.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page