اتفاق مذاهب در موضوع موعود آخرالزمان

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

جو حاكم در دوران حكومت هاى بنى‏ اميه و بنى عباس و نظير آنها سبب گرديد كه بسيارى از حقايق اسلامى به دست فراموشى سپرده شود و در ميان مسلمانان ترويج نشود و در مقابل بسيارى از چيزها كه در مسير سياست آنها قرار مى‏ گرفت ‏به وجود آمد و تبليغ شد. نظير مساله جبر، خلق قرآن و امثال آنها.

جلال ‏الدين عبدالرحمان سيوطى(1) در حالات (يزيدبن عبدالملك بن مروان‏) كه بعد از (عمر بن عبدالعزيز) به حكومت رسيد مى‏ نويسد: او چون خلافت را به دست گرفت، گفت: مانند عمربن‏ عبدالعزيز رفتار كنيد، اطرافيان او چهل نفر شيخ (عالم دربارى) را پيش او حاضر كردند و همه آنها شهادت دادند كه بر خلفا حساب و عذابى نيست! و او بعد از چهل روز از خلافتش (از عدالت و تقوا به ظلم و بى‏بندو بارى) برگشت.
(زمانى كه منصور عباسى از مالك بن انس امام مذهب مالكى خواست كتاب (موطا) را بنويسد تا مردم را بر فقه او وادار نمايد، با او شرط كرد كه بايد در كتابت از على بن ابى‏طالب عليه السلام حديثى نقل ننمايى! و نيز(2) به او گفت: از (شواذ بن مسعود) و (شدائد بن عمر) و رخصتهاى (ابن عباس) اجتناب كن) به هر حال در اثر جريانهاى اشاره شده و(3) انزواى امامان: و شهادت، تبعيد و زندانى شدن آنها و مخالفت صد درصد خلفا با مطرح شدن اهل‏بيت عليه السلام سبب گرديد كه مساله مهدويت در ميان برادران اهل سنت‏به دست فراموشى سپرده شود و اين مقدار كه در كتابها نقل شده و محفوظ مانده از كرامات بلكه از معجزات است كه خداوند خواسته است‏ حجت ‏بر همه اهل اسلام تمام شود. امروز كه وضع زمان عوض شده اميد است دانشمندان اسلامى اين حقايق را ترويج كرده و وظيفه الهى خويش را در رابطه با اين حقيقت ادا نمايند.
با توجه به آنچه گذشت در اين مقاله سعى شده است كه با استفاده از منابع اهل سنت اثبات شود كه شيعه و اهل سنت درباره امام زمان عليه السلام متفق ‏القول ‏اند وحدت نظر دارند. به عبارت ديگر:
اهل سنت نيز مانند شيعه مى‏گويند: مهدى موعود عليه السلام فرزند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل امام حسن عسكرى عليه السلام است و در سال 255 هجرى در شهر سامرا از مادرى به نام نرجس متولد شده است و در آخرالزمان ظهور كرده و حكومت جهانى واحدى تشكيل خواهد داد.
پس به طور خلاصه مى‏توان گفت در اين مقاله در ضمن دو گفتار دو مطلب اساسى به اثبات مى‏رسد: در گفتار اول اثبات مى‏شود: مهدى موعود (كه آمدنش به طور متواتر از رسول‏ الله صلى الله عليه وآله وسلم نقل شده، فزرند نهم امام حسين و فرزند چهارم امام رضا و فرزند بلافصل حضرت امام حسن عسكرى: است و يك شخص مجهول و نامعلومى نيست.
در گفتار دوم با بررسى اقوال تنى چند از بزرگان اهل سنت كه همه آنها ولادت امام زمان عليه السلام را نوشته و ولادت او را بطور قطع و يقين بيان داشته ‏اند معلوم مى‏شود كه شهرت عدم ولادت آن حضرت و نسبت مجهول بودنش بى‏اساس بوده است.
چنانكه گفته شد همه مطالب بدون استثناء از كتب برادران اهل سنت جمع آورى شده و نگارنده از اين كار دو نظر داشته است‏يكى اينكه: برادران اهل سنت موقع مطالعه آن عذرى نياورند و نگويند كه اين مطالب در كتابهاى ما نيست ديگر آنكه مطالعه كنندگان شيعه مذهب را سبب تحكيم اعتقاد باشد و بدانند آنچه كه آنها عقيده دارند مورد تصديق اهل سنت نيز مى‏باشد. اين مزيت‏به نظر من سبب نزديك شدن اهل سنت و شيعه نسبت‏ به يكديگر خواهد گرديد.
مهدى شخصى ، نه مهدى نوعى
برادران اهل سنت در رابطه با مهدى موعود (مى‏گويند: ما به مهدى نوعى عقيده داريم. به عبارت ديگر ما منكر موعود نيستيم . احاديثى كه از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم درباره او صادر شده مورد قبول ماست ولى مى‏گوييم، او هنوز متولد نشده و معلوم نيست چه كسى است اما در آينده متولد مى‏ شود و بعد از برزگ شدن قيام مى‏كند و حكومت جهانى واحد تشكيل مى‏ دهد. او از نسل فاطمه واز فرزندان حسين عليه السلام است.(4)
مثلا شبراوى شافعى در الاتحاف(5) مى‏گويد: شيعه عقيده دارد مهدى موعود كه احاديث صحيحه در رابطه با او وارد شده ، همان پسر حسن عسكرى خالص است و در آخرالزمان ظهور خواهد كرد ولى صحيح آن است كه او هنوز متولد نشده و در آينده متولد شده و بزرگ مى‏شود واو از اشراف آل البيت الكريم است.)
(ابن ابى الحديد) در شرح نهج‏البلاغه(6) ذيل خطبه‏16 مى‏گويد:
(اكثر محدثين عقيده دارند مهدى موعود از نسل فاطمه عليها السلام است و اصحاب ما معتزله آن را انكار ندارند و در كتب خود به ذكر او تصريح كرده‏اند و شيوخ مابه او اعتراف كرده‏اند. فقط فرق آن است كه او به عقيده ما هنوز متولد نشده و بعدا متولد خواهد گرديد.
ناگفته نماند كه: اهل سنت‏بر اين گفته خود دليلى از احاديث ‏يا آيات نياورده‏اند. فقط شهرتى است كه در ميان ايشان به وجود آمده است و اين از نتايج منزوى شدن اهل بيت عليهما السلام و برگشتن خلافت اسلامى از آنهاست چنانكه در مقدمه مقاله به آن اشاره شد. وانگهى احاديث منقوله در كتب اهل سنت عينا عقيده شعيه را مى‏رساند و در آن احاديث مى‏خوانيم كه: مهدى موعود عليه السلام دوازدهمين امام از ائمه دوازده ‏گانه و نهمين فرزند امام حسين عليه السلام و چهارمين فزرند امام رضا عليه السلام و فرزند بلافصل امام حسن عسكرى عليه السلام است.
و نيز روايات اهل سنت مى‏گويند كه آن حضرت در سال 255 هجرى در نيمه ‏شعبان در شهر سامرا از مادرى به نام نرجس به دنيا آمده است. بنابراين شيعه و اهل سنت در مهدى موعود شكى ندارند و هر دو عقيده به مهدى شخصى دارند. منتها، دوران هاى تاريك و انزواى اهل بيت و عصر حكومت‏ سياه بنى‏اميه و بنى‏ عباس مانع از آن شد كه اهل سنت چيزى را كه در كتابهاى خود نوشته و نقل كرده‏اند در ميان خود شهرت بدهند و مانند شيعه منتظر آمدن مهدى شخصى عليه السلام باشند.
ما اينك بعضى از دلايلى را كه دلالت ‏بر مهدى شخصى دارند از كتب برادران اهل سنت نقل كرده و درباره آنها توضيح مى ‏دهيم:
1- محمد صالح حسينى ترمذى حنفى از سلمان فارسى نقل كرده مى‏گويد:
(دخلت على النبى صلى الله عليه وآله وسلم فاذاالحسين على فخذه و هو يقبل عينيه و فاه و يقول: انت‏سيد ابن سيدانت امام ابن امام، نت‏حجة‏ابن حجة ابوحجج تسعة من صلبك تا سعهم قائمهم.)(7)
(يعنى داخل محضر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شدم ناگاه ديدم كه حسين عليه السلام بر روى زانوى آن حضرت است. حضرت چشمها و دهان حسين را مى‏بوسيد و مى‏فرمود: تو آقايى فرزند آقايى، تو امامى، پسر امامى، تو حجتى فرزند حجتى. پدر نه‏نفر حجتى از صلب تو كه نهم آنها قائم آنهاست.
اين حديث‏شريف صريح است در اينكه مهدى موعود عليه السلام نهمين فرزند امام حس شده است. بنابراين حديث نمى‏شود گفت معلوم نيست مهدى چه كسى است و هنوز متولد نشده است. ين عليه السلام است على هذا متولد هم
(عبدالله بسمل) نيز همين حديث را عينا نقل كرده است.(8)
2- (ابوالمويد موفق خوارزمى حنفى‏) (متوفاى 568) آن را با كمى تفاوت از (سليم بن قيس) از (سلمان محمدى) چنين نقل مى‏كند:
(قال دخلت على النبى صلى الله عليه وآله وسلم واذاالحسين على فخذه و هو يقبل عينيه و يلثم فاه و يقول انك سيك امام ابن امام ابوائمة، انك حجة ابن حجة ابوحجج تسعة من صلبك تاسعهم قائمهم(9)دابن سيدابوسادة ان
(مهدى موعود عليه السلام در كلام رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به احسن وجه تعيين شده و آن نهمين فرزند امام حسين عليه السلام است.)
3- حافظ شيخ سليمان حنفى قندوزى حديث فوق را در ينابيع ‏المودة باب 54 ص 168 و نيز در باب‏56 ص 258 از كتاب مودة القربى تاليف سيد على بن شهاب همدانى شافعى (متوفاى‏786) نقل كرده است و نيز در باب‏77 ص 445 باز از مودة‏القربى و در باب 94 ، ص 492 از خوارزمى به دو سند از سلمان فارسى و امام سجاد عليه السلام از پدرش امام حسين عليه السلام نقل كرده كه دومى چنين است:
(عن على بن الحسين عن ابيه الحسين بن على: دخلت على جدى رسول‏الله صلى الله عليه وآله وسلم فاجلسنى على فخذه و قال لى: ان الله اختار من صلبك يا حسين تسعة ائمة تاسعهم قائمهم و كلهم فى‏الفضل و المنزلة عندالله سواء)
(امام مى‏فرمايد: به محضر جدم رسول‏الله صلى الله عليه وآله وسلم داخل شدم مرا روى زانوى خويش نشانيد و فرمود خداوند از صلب تو نه نفر امام اختيار كرده كه نهم آنها قائم آنهاست و همه در فضيلت و مقام پيش خداوند يكسانند).
بنابراين مهدى عليه السلام يك مهدى معين و نهمين فرزند امام حسين عليه السلام است. چهارده فصل است كه شيخ سليمان حنفى همه آن كتاب را در (ينابيع ‏الموده) آورده و آن را باب پنجاه و ششم اين كتاب قرار داده است و در فصل دهم تحت عنوان (المودة العاشرة فى عدد ال
ناگفته نماند كه كتاب (مودة ذوى‏القربى) تاليف سيد على بن شهاب همدانى شافعى (متوفاى‏786) حاوى ائمه و ان المهدى منهم) حديث مبارك فوق را چنانكه گفته شد - در ص 258 از سليم بن قيس هلالى از سلمان فارسى از رسول‏الله صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده است.
پس بنابر آنچه ما به دست آورده‏ايم حديث فوق در كتاب هاى (مقتل خوارزمى‏) در (ارجح‏المطالب) (مناقب مرتضوى)، (مودة ذوى‏القربى) و (ينابيع المودة) نقل شده است و دلالت‏بر مهدى شخصى دارد يعنى مهدى موعود عليه السلام فرزند نهم امام حسين عليه السلام است.
4- حموئى جوينى شافعى از عبدالله بن عباس نقل كرده كه گفت:
(سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يقول انا و على و الحسن و الحسين و تسعة من ولدالحسين مطهرون معصومون‏)(10)
(شنيدم كه حضرت مى‏فرمود من ، على ، حسن ، حسين ، و نه نفر از فرزندان حسين همه پاك شده از طرف خدا و معصوم هستيم‏).
و نيز همين حديث را از اصبغ بن نباته از عبدالله بن عباس نقل كرده است(11) وهمچنين در (ينابيع المودة)(12) از كتاب (مودة القربى) (مودت دهم) واز فرائدالسمطين(13) نقل شده است.
از اين حديث نيز روشن مى‏شود كه مهدى موعود عليه السلام فرزند نهم امام حسين عليه السلام است و اگر بگويند چه مانعى دارد كه فرزند امام حسين باشد ولى بعدا در آخرالزمان متولد شود؟! مى‏گوييم به قرينه روايات گذشته و روايات آينده، نه نفر پشت‏سر منظورند. يعنى امام دوازدهم فرزند نهم امام حسين عليه السلام است.
5 - شبراوى شافعى مصرى (متوفاى 1172) در كتاب (الاتحاف بحب‏الاشراف)(14) وابن صباغ مالكى در (فصول المهمة)(15) نقل مى‏كنند كه:دعبل‏ بن‏ على‏ خزاعى مى‏گويد: چون به محضر حضرت رضا عليه السلام رسيدم و در ضمن قصيده خود اين دو شعر را خواندم كه: خروج امام لا محالة خارج يقوم على اسم الله و البركات يميز فينا كل حق و باطل و يجزى على النعماء النقمات
حضرت رضا عليه السلام با گريه سرش را بلند كرد و فرمود: اى دعبل! در اين دو شعر جبرئيل به زبان تو سخن گفته است آيا مى‏دانى آن امام كدام است كه قيام مى‏كند؟ گفتم: نمى ‏دانم، فقط شنيده ‏ام كه امامى از شما اهل بيت قيام كرده زمين را پر از عدل خواهد كرد.
(فقال: يا دعبل الامام بعدى محمد ابنى و بعده على ابنه و بعده ابنه الحسن و بعد الحسن ابنه الحجة‏القائم المنتظر فى غيبة المطاع فى ظهوره و لو لم يبق من‏الدنيا الايوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتى يخرج فيملاء الارض عدلا كما ملئت جورا).
(اى دعبل! امام بعد از من پسرم محمد و بعد از او پسر او ست و بعد از او حسن و بعد از حسن پسرش حجت قائم منتظر است. در غيبت مورد اطاعت‏خواهد بود و در وقت ظهورش اگر از عمر دنيا نماند مگر يك روز ، خدا آن روز را بلند خواهد كرد تا خروج نموده و زمين را پر از عدل و داد گرداند همانطور كه از ظلم پر شده باشد.)
شايان ذكر است كه اين حديث را شيخ‏ الاسلام حموئى در فرائدالسمطين از ابوالصلت عبدالسلام هروى(16) و حافظ قندوزى حنفى از فوائد حموئى شافعى(17) نقل كرده است
6- شيخ‏الاسلام حموئى جوينى شافعى در فرائد السمطين(18) از حسين بن خالد نقل كرده كه (امام) على‏ بن‏ موسى‏ الرضا عليه السلام فرمود كسى كه ورع ندارد، دين ندارد و كسى كه تقيه ندارد ايمان ندارد و (ان اكرمكم عندالله اتقيكم) يعنى عمل كننده‏تر به تقيه. گفته شد يابن رسول‏الله تا كى تقيه كنيم؟ فرمود: تا روز وقت معلوم و آن روز خروج قائم ماست هر كسى تا قبل از خروج قائم تقيه را ترك كند از مانيست .
(فقيل له يابن رسول‏الله و من القائم منكم اهل البيت؟ قال: الرابع من ولدى ابن سيدة الاماء يطهر الله به الارض من كل جور و يقدسها من كل ظلم و هوالذى يشك الناس فى ولادته و هو صاحب الغيبة قبل خروجه فاذا خرج اشرقت الارض بنوره‏)
(گفته شد يابن رسول‏الله كداميك از شمااهل بيت، قائم است؟ فرمود: فرزند چهارم من ، پسر خانم كنيزان . خداوند به وسيله او زمين را از هر ظلم پاك و از هر ستم خالى مى‏گرداند. او همانست كه مردم در ولايت وى شك كنند و او صاحب غيبت است و چون خروج كند زمين بانورش روشن مى‏گردد.)
على اكبر قرشى

 

» گالري تصاوير: مسجد جمکران / ولادت / سرداب غيبت

»مولودي امام زمان (عجل الله فرجه الشريف)

»مهدويت : علائم ظهور / وظيفه منتظر

» پيامک ولادت

________________________________________
(1) جلال‏الدين عبدالرحمان سبوطى ، تاريخ الخلفاء ص‏246
(2) امام الصادق و المذاهب الاربعه ج 2 ، ص 555 به نقل از مقدمة البيض ابن عبدالبر، ص‏9
(3) مقدمه موطا، ص 12، از عبدالوهاب و عبداللطيف
(4) منظور ما از (مهدى نوعى) همين است و گر نه اهل سنت نيز آن حضرت را فاطمى و حسينى مى‏دانند
(5) بشراوى ، الاتحاف ، باب خامس ص 180 ذيل فصل الثانى عشر من‏الائمه ابوالقاسم محمد
(6) ابن ابى الحديد، شرح نهج‏البلاغه، ج 1، ص 281
(7) محمد صالح حسينى ترمذى ، مناقب مرتضوى باب دوم ص‏139
(8) عبدالله بسمل ، ارجح المطالب فى عد مناقب اسدالله الغالب، ط لاهور، در باب منحصر بودن امامت در دوازده نفر ص‏436
(9) مقتل الحسين ، خوارزمى ، ج 1، الفصل السابع فى فضائل الحسين، ص‏146
(10) فرائدالسمطين ، ج 2، ص 132 ، حديث 430
(11) همان مدرك، 2، ص‏313، حديث‏563
(12) ينابيع‏المودة باب 58 ، ص 258
(13) فرائد السمطين، باب‏77 ، ص 445
(14) الاتحاف بحب الاشراف ، ط ادبيه مصر، ص‏146، 165
(15) فصول المهمه، فصل 8 ، ص 265
(16) فرائد السمطين ، ج 2 ، ص‏337 ، حديث 591
(17) ينابيع المودة ، باب 80 ، ص 454
(18) فرائد السمطين ، ج 2، ص‏336 ، حديث 590

 

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page