نهج الفصاحه حدیث ١٥٠١ تا ١٦٠٠

(زمان خواندن: 9 - 17 دقیقه)

1501 _ خير النّاس مؤمن فقير يعطي جهده.

بهترين مردم مؤمن فقيرى است كه بقدر توانائى خود انفاق كند.

1502 _ خير النّاس من انتفع به النّاس.

بهترين مردم كسى است كه مردم از او منتفع شوند.

1503 _ خير النّاس من طال عمره و حسن عمله و شرّ النّاس من طال عمره و ساء عمله.

بهترين مردم كسى است كه عمرش دراز و رفتارش نيك باشد و بدترين مردم كسى است كه عمرش دراز و رفتارش بد باشد.

1504 _ خير النّساء الّتي تسرّه إذا نظر و تطيعه إذا أمر و لا تخالفه في نفسها و لا مالها بما يكره.

بهترين زنان آنست كه وقتى مرد بدو نگرد مسرور شود و وقتى بدو فرمان دهد اطاعت كند و با تن و مال خود بر خلاف رضاى شوهر كارى نكند.

1505 _ خير النّساء الولود الودود.

بهترين زنان زن مهربانى است كه فرزند بسيار آورد.

1506 _ خير النّساء من تسرّك إذا أبصرت و تطيعك إذا أمرت و تحفظ غيبتك في نفسها و مالك.

بهترين زنان آنست كه وقتى بدو نگرى ترا مسرور كند و وقتى فرمان دهى اطاعت كند و تن خويش و مال تو را در غيابت محفوظ دارد.

1507 _ خير النّكاح أيسره.

بهترين ازدواجها آنست كه آسان تر انجام گيرد.

1508 _ خير أبواب البرّ الصّدقه.

بهترين راه هاى نيكى صدقه دادن است.

1509 _ خير إخوانكم من أهدى إليكم عيوبكم.

بهترين برادران شما آنست كه عيوبتان را بشما آشكارا بگويد.

1510 _ خير بيت في المسلمين بيت فيه يتيم يحسن إليه و شرّ بيت في المسلمين بيت فيه يتيم يساء إليه أنا و كافل اليتيم في الجنّة هكذا.

بهترين خانه هاى مسلمانان خانه ايست كه در آن يتيمى باشد و باو نيكى كنند و بدترين خانه هاى مسلمانان خانه ايست كه در آن يتيمى باشد و با او بدى كنند من كسى كه كفالت يتيم را بعهده بگيرد در بهشت مانند دو انگشت همراهيم

1511 _ خير بيوتكم بيت فيه يتيم مكرّم.

بهترين خانه هاى شما خانه ايست كه در آن يتيمى محترم باشد.

1512 _ خير دينكم الورع.

بهترين صفات دين شما پرهيزكارى است.

1513 _ خير دينكم أيسره.

بهترين كارهاى دين شما آنست كه آسانتر است.

1514 _ خير شبابكم من تشبّه بالكهول و شرّ كهولكم من تشبّه بشبابكم.

بهترين جوانان شما آنست كه رفتار پيران پيش گيرد و بدترين پيران شما آنست كه روش جوانان داشته باشد.

1515 _ خير صفوف الرّجال أوّلها و شرّها آخرها و شرّ صفوف النّساء أوّلها و خيرها آخرها.

بهترين صف هاى مردان صف اول است و بدترينش صف آخر است و بدترين صف هاى زنان صف اولست و بهترينش صف آخر است.

1516 _ خير طيب الرّجال ما ظهر ريحه و خفي لونه و خير طيب النّساء ما ظهر لونه و خفي ريحه.

بهترين عطر مردان آنست كه بويش عيان و رنگش نهان باشد و بهترين عطر زنان آنست كه رنگش عيان و بويش نهان باشد.

1517 _ خيركم أزهدكم في الدّنيا و أرغبكم في الآخرة.

بهترين شما كسى است كه بدنيا بى رغبتتر و بآخرت راغب تر است.

1518 _ خيركم إسلاما أحاسنكم أخلاقا إذا فقهوا.

از ميان شما اسلام آن كس بهتر است كه اخلاقش نيك تر است اگر در كار دين دانا باشند.

1519 _ خيركم المدافع عن عشيرته ما لم يأثم.

بهترين شما كسى است كه از طايفه خود دفاع ميكند بشرط آنكه در اين راه مرتكب گناه نشود.

1520 _ خيركم خيركم لأهله و أنا خيركم لأهلي ما أكرم النّساء إلّا كريم و لا أهانهنّ إلّا لئيم.

بهترين شما كسى است كه براى كسان خود بهتر است، من از همه شما براى كسان خود بهترم، بزرگ مردان زنان را گرامى شمارند و فرومايگان زنان را خوار دارند.

1521 _ خيركم خيركم للنساء.

بهترين شما كسانى هستند كه براى زنان بهترند.

1522 _ خيركم خيركم لنسائه و لبناته.

بهترين شما كسى است كه براى زنان و دختران خود بهتر باشد.

1523 _ خيركم من أعانه اللَّه على نفسه فملّكها.

بهترين شما كسى است كه خداوند كمكش كرده و بر خويشتن تسلط يافته است.

1524 _ خيركم من تعلّم القرآن و علّمه.

بهترين شما كسى است كه قرآن را را تعليم گيرد و تعليم دهد.

1525 _ خيركم من لم يترك آخرته لدنياه و لا دنياه لآخرته و لم يكن كلّا على النّاس.

بهترين شما كسى است كه آخرت خود را براى دنيا از دست ندهد و دنياى خود را براى آخرت از دست نگذارد و سربار مردم نباشد.

1526 _ خيركم من يرجى خيره و يؤمن شرّه و شرّكم من لا يرجى خيره و لا يؤمن شرّه.

بهترين شما كسى است كه بخيرش اميد توان داشت و از شرش امان توان يافت و بدترين شما كسى است كه بخيرش اميد و از شرش امان نيست.

1527 _ خير لهو المؤمن السّباحة و خير لهو المرأة المغزل.

بهترين سرگرمى مؤمن شناست و بهترين سرگرمى زن دستگاه نخ ريسى است.

1528 _ خير ما أعطى النّاس خلق حسن.

بهترين چيزى كه به مردم داده اند خوى نيكست.

1529 _ خير ما أعطى الرّجل المؤمن خلق حسن و شرّ ما أعطى- الرّجل قلب سوء في صورة حسنة.

بهترين چيزى كه به مرد داده اند خوى نيك است و بدترين چيزى كه به مرد داده اند سيرت بد است در صورت نيك

1530 _ خير ما ألقى في القلب اليقين.

بهترين صفتى كه در قلب نهاده اند ايمان است.

1531 _ خير ما يخلّف الإنسان بعده ثلاث ولد صالح يدعو له و صدقة تجري يبلغه أجرها و علم ينتفع به من بعده.

بهترين چيزى كه انسان پس از خود وامى گذارد سه چيز است فرزند پارسا كه براى او دعا كند و صدقه جارى كه پاداش آن بدو رسد و دانشى كه پس از وى از آن بهره مند شوند.

1532 _ خير مساجد النّساء قعر بيوتهنّ.

بهترين مسجد زنان كنج خانه آنها است.

1533 _ خير نساء أمّتي أصبحهنّ وجها و أقلّهنّ مهرا.

بهترين زنان امت من كسانى هستند كه رويشان نكوتر و مهرشان كمتر است.

1534 _ خير نسائكم العفيفة الغلمة عفيفة في فرجها غلمة على زوجها.

بهترين زنان شما زن عفيف راغب است كه در ناموس خود عفت و به شوهر خود رغبت داشته باشد.

1535 _ خير نسائكم الولود الودود المواسية المواتية إذا اتّقين اللَّه و شرّ نسائكم المتبرّجات المتخيّلات و هنّ المنافقات لا يدخل الجنّة منهنّ إلّا مثل الغراب الأعصم.

بهترين زنان شما زن بچه آور مهربان است كه شريك و مطيع شوهر باشد اگر از خدا بترسند و بدترين زنان شما آرايش كنان و متكبرانند و آنان منافقانند و از آنها جز باندازه كلاغى كه خط سفيد بگردن دارد ببهشت نميروند.

1536 _ خيرهنّ أيسرهنّ صداقا.

بهترين زنان آنست كه مهرش آسانتر باشد.

1537 _ خيّرت بين الشّفاعة و بين أن يدخل شطر أمّتي الجنّة فاخترت الشّفاعة لأنّها أعمّ و أكفى أ ترونها للمؤمنين المتّقين؟ لا و لكنّها للمذنبين المتلوّثين الخطّائين.

مرا مخير ساختند كه شفاعت كنم يا يك نيمه امتم ببهشت در آيند و من شفاعت را اختيار كردم زيرا دامنه آن وسيعتر و كفايت آن بيشتر است، تصور مى كنيد شفاعت براى مؤمنان پرهيزكار است؟ نه بلكه براى گنهكاران آلوده خطا كار است.

1538 _ خيّر سليمان بين المال و الملك و العلم فاختار العلم فاعطي الملك و المال لاختياره العلم.

سليمان پيغمبر را ميان ملك و دانش مخير كردند دانش را بر- گزيد ملك را نيز بدو دادند براى آنكه دانش را برگزيده بود.

1539 _ الخبر الصّالح يجي ء به الرّجل الصّالح و الخبر السّوء يجي ء به الرّجل السّوء.

خبر خوب را مرد خوب آرد و خبر بد را مرد بد.

1540 _ الخرق شؤم و الرّفق يمن.

خشونت شئامت است و مدارا ميمنت.

1541 _ الخطّ الحسن يزيد الحقّ وضحا.

خط نيكو وضوح حق را افزون ميكند.

1542 _ الخلق الحسن يذيب الخطايا كما يذيب الماء الجليد و الخلق السّوء يفسد العمل كما يفسد الخلّ العسل.

خوى نيك گناهان را محو ميكند چنان كه آب يخ را ذوب ميكند و خوى بد اعمال را فاسد ميكند چنان كه سركه عسل را تباه ميكند.

1543 _ الخلق كلهم عيال اللَّه فأحبّهم إلى اللَّه أنفعهم لعياله.

مردم همه عيال خدايند و محبوب ترين كسان پيش خدا كسى است كه براى عيال وى سودمندتر باشد.

1544 _ الخمر أمّ الخبائث فمن شربها لم تقبل صلاته أربعين يوما فإن مات و هي في بطنه مات ميتة جاهليّة.

شراب مادر ناپاكيهاست، هر كه بنوشد چهل روز نمازش پذيرفته نشود و اگر بميرد و شراب در شكم او باشد چنانست كه در دوران جاهليت مرده باشد.

1545 _ الخمر أمّ الفواحش و أكبر الكبائر من شربها وقع على أمّه و خالته و عمّته.

شراب مادر بديهاست و از همه گناهان بزرگ بزرگتر است هر كه آن را بنوشد باك ندارد كه با مادر و خاله و عمه خود زنا كند.

1546 _ الخمر جماع الآثام.

شراب مجموعه گناهان است.

1547 _ الخيانة تجرّ الفقر.

خيانت مايه فقر است.

1548 _ الخير كثير و من يعمل به قليل.

خوبى بسيار است و كسى كه بدان عمل كند اندك.

1549 _ الخير مع أكابركم.

خوبى همراه بزرگان شماست.

1550 _ الخير معقود بنواصى الخيل إلى يوم القيامة و المنفق على الخيل كالباسط كفّه بالنّفقة لا يقبضها.

نيكى تا قيامت به پيشانى اسبان بسته است خرج اسب چون نفقه ضروريست و نبايد از آن امساك كنند.

1551 _ الخيل معقود بنواصيها الخير إلى يوم القيامة الأجر و المغنم.

نيكى يعنى پاداش و غنيمت تا قيامت به پيشانى اسبان بسته است.

1552 _ الخيل معقود بنواصيها الخير و النّيل إلى يوم القيامة و أهلها معانون عليها و المنفق عليها كباسط يده في صدقة.

نيكى و كامروائى تا قيامت به پيشانى اسبان بسته است و اسب- داران بوسيله آن معونت بينند و كسى كه براى اسب خرج كند چنانست كه صدقه داده باشد.

1553 _ الخيل معقود في نواصيها الخير إلى يوم القيامة و أهلها معانون عليها فامسحوا بنواصيها و ادعوا لها بالبركة و قلّدوها و لا تقلّدوها الأوتار.

نيكى تا روز قيامت به پيشانى اسبان بسته است و اسب داران بوسيله آن كمك بينند به پيشانى اسب دست بكشيد و براى آن بركت بخواهيد چيز بدان بياويزيد ولى زه كمان مياويزيد.

1554 _ داووا مرضاكم بالصّدقة فإنّها تدفع عنكم الأمراض و الأعراض.

بيماران خود را بوسيله صدقه علاج كنيد زيرا صدقه امراض و اعراض را از شما دفع ميكند.

1555 _ دبّ إليكم داء الأمم قبلكم الحسد و البغضاء هى الحالقة حالقة الدّين لا حالقة الشّعر و الّذي نفس محمّد بيده لا تدخلوا الجنّة حتّى تؤمنوا و لا تؤمنوا حتى تحابّوا أفلا أنبّئكم بشي ء إذا فعلتموه تحاببتم؟ أفشوا السّلام بينكم.

مرض امتهاى قبل در شما نفوذ كرده است حسد و دشمنى كه سترنده است اما نه سترنده موى بلكه سترنده دين است بخدائى كه جان محمد بكف اوست ببهشت نمى رويد تا مؤمن شويد و مؤمن نشويد تا يك ديگر را دوست داريد آيا ميخواهيد شما را بچيزى خبر دهم كه اگر انجام دهيد، يك ديگر را دوست داريد، به همديگر سلام كنيد.

1556 _ دخلت الجنّة فإذا أكثر أهلها البله.

ببهشت در آمدم و بيشتر اهل آن ابلهان بودند.

1557 _ دخلت الجنّة فرأيت على بابها: الصّدقة بعشرة و القرض بثمانية عشر فقلت يا جبريل كيف صارت الصّدقة بعشرة و القرض بثمانية عشر قال لأنّ الصّدقة تقع في يد الغنيّ و الفقير و القرض لا يقع إلّا في يد من يحتاج إليه.

ببهشت در آمدم و بر در آن نوشته ديدم، صدقه را ده برابر پاداش است و قرض را هيجده برابر پاداش، گفتم اى جبرئيل چگونه صدقه را ده برابر و قرض را هيجده برابر پاداش دهند، گفت براى آنكه صدقه بدست بى نياز و نيازمند افتد و قرض جز بدست محتاجان نيفتد.

1558 _ دخلت الجنّة فرأيت في عارضتي الجنّة مكتوبا ثلاثة أسطر بالذّهب: السّطر الأوّل «لا إله إلّا اللَّه محمّد رسول اللَّه» و السّطر الثّاني «ما قدّمنا وجدنا و ما أكلنا ربحنا و ما خلّفنا خسرنا» و السّطر الثّالث «أمّة مذنبة و ربّ غفور».

ببهشت در آمدم و ديدم كه در دو نماى آن سه سطر بطلا نوشته بود سطر اول چنين بود: «خدائى جز خداى يگانه نيست و محمّد پيغمبر خداست.» و سطر دوم چنين بود: «آنچه را از پيش فرستاديم يافتيم و آنچه را مصرف كرديم از آن سود برديم و آنچه را عقب گذاشتيم از دست داديم.» سطر سوم چنين بود: «امتى گناهكار است و پروردگارى بخشنده»

1559 _ دخلت امرأة النّار في هرّة ربطتها فلم تطعمها و لم تدعها تأكل من خشاش الأرض حتّى ماتت.

زنى بجهنم رفت براى آنكه گربه اى را بسته بود و چيزى بدو نخورانيد و نگذاشت از چيزهاى زمين بخورد تا بمرد.

1560 _ درهم الرّجل ينفق في صحّته خير من عتق رقبة عند موته.

درهمى كه انسان در حال صحت در راه خدا خرج كند بهتر از بنده اى است كه هنگام مرگ آزاد كند.

1561 _ درهم ربا يأكله الرّجل- و هو يعلم- أشدّ عند اللَّه من ستّة و ثلاثين زنية.

يك درهم ربا كه انسان دانسته گيرد در نظر خدا بدتر از سى و شش زناست.

1562 _ دعاء الأخ لأخيه بظهر- الغيب لا يردّ.

دعائى كه برادر پشت سر برادر خود كند ردشدنى نيست.

1563 _ دعاء المحسن إليه للمحسن لا يردّ.

دعائى كه نكوئى ديده براى نكوكار كند ردشدنى نيست.

1564 _ دعاء المرء المسلم مستجاب لأخيه بظهر الغيب عند رأسه ملك موكّل به كلّما دعا لأخيه بخير قال الملك: آمين و لك بمثل ذلك.

دعاى مرد مسلمان كه پشت سر برادر خود كند پذيرفته شود بر سر او فرشته اى موكل است و هر دم براى برادر خود دعائى كند گويد پذيرفته باد و براى تو نيز نظير آن باشد.

1565 _ دعاء الوالد لولده كدعاء- النّبيّ لأمّته.

دعائى كه پدر براى فرزند كند مانند دعائيست كه پيغمبر براى امت خود ميكند.

1566 _ دع قيل و قال و كثرة- السّؤال و إضاعة المال.

از قيل و قال و كثرت سؤال و تلف كردن مال در گذر.

1567 _ دع ما يريبك إلى مالا يريبك فإنّ الصّدق ينجي.

از آنچه شبهه ناك است بگذر و آنچه را شبهه ناك نيست بر گير كه راستى مايه نجات است.

1568 _ دع ما يريبك إلى مالا يريبك فإنّك لن تجد فقد شي ء تركته للَّه.

از آنچه شبهه ناك است در گذر و آنچه را شبهه ناك نيست برگير زيرا فقدان چيزى را كه براى خدا رها كرده اى احساس نخواهى كرد.

1569 _ دع ما يريبك إلى ما لا يريبك فمن رعى حول الحمى يوشك أن يقع فيه.

از آنچه شبهه ناك است در گذر و آنچه را شبهه ناك نيست بر گير زيرا هر كه در اطراف قرق گوسفند چراند ممكن است در آن افتد.

1570 _ دعوا الحسناء العاقر و تزوّجوا السّوداء الولود فإنّي أكاثر بكم الأمم يوم القيمة.

زيباى عقيم را بگذاريد و با سياه بچه آور ازدواج كنيد كه من روز رستاخيز بفزونى شما بر امت هاى ديگر تفاخر ميكنم.

1571 _ دعوا الدّنيا لأهلها، من أخذ من الدّنيا فوق ما يكفيه أخذ حتفه و هو لا يشعر.

دنيا را باهل آن واگذاريد، هر كه از دنيا بيش از حاجت خود فرا گيرد، هلاك خويش را گرفته و نميداند.

1572 _ دعوا النّاس يرزق اللَّه بعضهم ببعض.

بگذاريد خداوند بعضى مردم را بوسيله بعضى ديگر روزى دهد.

1573 _ دعوا النّاس يصيب بعضهم من بعض فإن استنصح أحدكم أخاه فلينصحه.

بگذاريد مردم از يك ديگر فائده برند و وقتى يكى از شما از برادر خويش مشورت خواست رأى خوت را باو بگويد.

1574 _ دعوة المظلوم مستجابة و إن كان فاجرا ففجوره على نفسه.

دعاى ستمديده پذيرفته است اگر چه بد كار باشد بد كارى. او مربوط بخودش است.

1575 _ دعوتان ليس بينهما و بين اللَّه حجاب دعوة المظلوم و دعوة المرء لأخيه بظهر الغيب.

دو دعاست كه ميان آن و خدا پرده اى نيست، دعاى ستمديده و دعائى كه مرد پشت سر برادر خود كند.

1576 _ دعوة في السّرّ تعدل سبعين دعوة في العلانية.

يك دعاى نهانى مساوى هفتاد دعاى آشكار است.

1577 _ دليل الخير كفاعله.

رهبر نيكى چون نكوكار است.

1578 _ دوروا مع كتاب اللَّه حيثما دار.

پيوسته پيرو كتاب خدا باشيد.

1580 _ دينار أنفقته في سبيل اللَّه و دينار أنفقته في رقبة و دينار تصدّقت به على مسكين و دينار أنفقته على أهلك أعظمها أجرا الّذي أنفقته على أهلك.

دينارى در راه خدا خرج كرده اى و دينارى براى آزاد كردن بنده اى داده اى و دينارى بينوائى صدقه كرده اى و دينارى خرج كسان خود كرده اى، بهتر از همه ديناريست كه خرج كسان خود كرده اى.

1581 _ دين المرء عقله و من لا عقل له لا دين له.

دين مرد عقل اوست و هر كه عقل ندارد دين ندارد.

1582 _ الدّار حرم فمن دخل عليك حرمك فاقتله.

خانه حرم است و هر كه بى اجازه به حرم تو در آمد او را بكش.

1583 _ الدّاعي و المؤمّن في الأجر شريكان و القاري و المستمع في الأجر شريكان و العالم و المتعلّم في الأجر شريكان.

آنكه دعا ميكند و آنكه آمين گويد در پاداش شريكند و قارى و مستمع در پاداش شريكند و دانشمند و دانش آموز در پاداش شريكند.

1584 _ الدّالّ على الخير كفاعله و اللَّه يحبّ إغاثة اللّهفان.

رهبر نيكى چون نكوكار است و خداوند فريادرسى بيچارگان را دوست دارد.

1585 _ الدّعاء بين الأذان و الإقامة لا يردّ.

دعائى كه ميان اذان و اقامه كنند رد نميشود.

1586 _ الدّعاء جند من أجناد اللَّه مجنّد يردّ القضاء بعد أن يبرم.

دعا سپاهى از سپاهيان مجهز خداست و قضاى محتوم را دفع مى كند

1587 _ الدّعاء سلاح المؤمن.

دعا سلاح مؤمن است.

1588 _ الدّعاء مفتاح الرّحمة و الوضوء مفتاح الصّلاة و الصّلاة مفتاح الجنّة.

دعا كليد رحمت و وضو كليد نماز است و نماز كليد بهشت.

1589 _ الدّعاء هو العبادة.

دعا عبادت است.

1590 _ الدّعاء يردّ البلاء.

دعا دافع بلاست.

1591 _ الدّعاء يردّ القضاء و إنّ البرّ يزيد في الرّزق و إنّ العبد ليحرم الرّزق بالذّنب يصيبه.

دعا دفع قضا كند و نيكى روزى را بيفزايد و بنده بوسيله گناهى كه مرتكب شود از روزى خود محروم ماند.

1592 _ الدّعاء ينفع ممّا نزل و ممّا لم ينزل فعليكم عباد اللَّه بالدّعاء.

دعا در باره آنچه فرود آمده و آنچه نيامده مفيد است بندگان خدا از دعا غافل مشويد.

1593 _ الدّنانير و الدّراهم خواتيم اللَّه في أرضه من جاء بخاتم مولاه قضيت حاجته.

دينارها و درهمها مهرهاى خدا در روى زمين است و هر كه مهر آقاى خود را بياورد حاجتش بر آورده شود.

1594 _ الدّنيا حلوة خضرة فمن أخذها بحقّه بورك له فيها و ربّ متخوّض فيما اشتهت نفسه ليس له يوم القيامة إلّا النّار.

دنيا شيرين و دوست داشتنى است هر كه از آن مطابق حق بهره گيرد بر او مباركباد و بسا كسان كه در خواهشهاى خود فرو روند و روز قيامت نصيبى جز آتش ندارند.

1595 _ الدّنيا حرام على أهل الآخرة و الآخرة حرام على أهل الدّنيا و الدّنيا و الآخرة حرام على أهل اللَّه.

دنيا بر اهل آخرت حرام است و آخرت بر اهل دنيا حرام است و دنيا و آخرت بر اهل خدا حرام است.

1596 _ الدّنيا خضرة حلوة من اكتسب فيها مالا من حلّه و أنفقه في حقّه أثابه اللَّه عليه و أورده جنّته و من اكتسب فيها مالا من غير حلّه و أنفقه في غير حقّه أحلّه اللَّه دار الهوان.

دنيا شيرين و دوست داشتنى است هر كه در دنيا مالى از حلال بدست آورد و به حق خرج كند، خدايش پاداش دهد و ببهشت در آورد هر كه مالى از غير حلال به دست آورد و بناحق خرج كند خدا او را بجهنم در آورد.

1597 _ الدّنيا دار من لا دار له و مال من لا مال له و لها يجمع من لا عقل له.

دنيا خانه كسى است كه خانه ندارد و مال كسى است كه مال ندارد و كسى براى دنيا مال فراهم ميكند كه عقل ندارد.

1598 _ الدّنيا دول فما كان لك أتاك على ضعفك و ما كان منها عليك لم تدفعه بقوّتك.

دنيا متغير است منفعتى كه نصيب تو است اگر ضعيف هم باشى بتو ميرسد و ضررى را كه نصيب توست دفع آن بقوت نتوانى كرد

1599 _ الدّنيا سبعة أيّام من أيّام الآخرة.

عمر دنيا مساوى هفت روز از روزهاى آخرتست.

1600 _ الدّنيا سجن المؤمن و جنّة الكافر.

دنيا زندان مؤمن است و بهشت كافر.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page