نهج الفصاحه حدیث ١٩٠١ تا ٢٠٠٠

(زمان خواندن: 10 - 20 دقیقه)

1901 _ طلب العلم فريضة على كلّ مسلم و أنّ طالب العلم يستغفر له كلّ شي ء حتّى الحيتان في البحر.

جستن علم بر هر مسلمانى واجب است و همه چيز، حتى ماهيان دريا براى جوياى علم آمرزش ميطلبند

1902 _ طلب العلم أفضل عند اللَّه من الصّلاة و الصّيام و الحجّ و الجهاد في سبيل اللَّه عزّ و جلّ.

جستن علم نزد خدا از نماز و روزه و حج و جهاد در راه خدا عز و جل بهتر است.

1903 _ طلب العلم ساعة خير من قيام ليلة و طلب العلم يوما خير من صيام ثلاثة أشهر.

ساعتى علم جستن بهتر از نمازگزارى يك شب است و روزى علم جستن بهتر از سه ماه روزه دارى است.

1904 _ طلب العلم فريضة على كلّ مسلم و واضع العلم عند غير أهله كمقلّد الخنازير الجوهر و اللؤلؤ و الذهب.

جستن علم بر هر مسلمانى واجب است و آنكه علم را پيش نااهلان نهد چنانست كه گوهر و مرواريد و طلا به گرازان آويزد.

1905 _ طلب العلم فريضة على كلّ مسلم و مسلمة.

جستن علم بر هر مرد مسلمان و هر زن مسلمان واجبست.

1906 _ طهور الطّعام يزيد في الطّعام والدّين و الرّزق

پاكيزگى غذا، غذا و دين و روزى را فزون ميكند.

1907 _ طوبى للمخلصين أولئك مصابيح الهدى تنجلي بهم كلّ فتنة ظلماء.

خوشا مخلصان آنان چراغ هاى هدايتند و بپرتو آنها هر فتنه تاريك روشن شود.

1908 _ طوبى للسّابقين إلى ظلّ اللَّه الّذين إذا أعطوا الحقّ قبلوه و الّذين يحكمون للنّاس بحكمهم لأنفسهم.

خوشا آنان كه زودتر از همه بسايه خدا روند آنها كه وقتى با حق روبرو شوند آن را بپذيرند كسانى كه براى مردم همان حكم كنند كه براى خويش كنند.

1909 _ طوبى لمن أسلم و كان عيشه كفافا.

خوشا آنكه مسلمانست و معيشت كفاف دارد.

1910 _ طوبى لمن ترك الجهل و أتى الفضل و عمل بالعدل.

خوشا آنكه سبكسرى نكند و فزونى را ببخشد و بعدالت عمل كند.

1911 _ طوبى لمن تواضع في غير منقصة و ذلّ في نفسه في غير مسكنة و أنفق من مال جمعه في غير معصية و خالط أهل الفقه و الحكمة و رحم أهل الذّلّ و المسكنة، طوبى لمن ذلّ نفسه و طاب كسبه و حسنت سريرته و كرمت علانيته و عزل عن النّاس شرّه، طوبى لمن عمل بعلمه و أنفق الفضل من ماله و أمسك الفضل من قوله.

خوشا آنكه بدون منقصت تواضع كند و بدون مسكنت خويشتن را خوار دارد و از مالى كه بدون معصيت فراهم آورده انفاق كند و با اهل دانش و خرد بياميزد و بر اهل ذلت و مسكنت رحمت آرد. خوشا آنكه خويشتن را خوار دارد و كسب و پاكيزه باشد و باطنش نيكو باشد و ظاهرش گرامى باشد و شر خويش را از مردم دور كند. خوشا آنكه بعلم خويش عمل كند و فزونى مال خويش انفاق كند و فزونى گفتار خويش نگه دارد.

1912 _ طوبى لمن رزقه اللَّه الكفاف ثمّ صبر عليه.

خوشا آنكه خدا روزى او بحد كفاف داده باشد و بر آن صبر كند.

1913 _ طوبى لمن شغله عيبه عن عيوب النّاس.

خوشا آنكه عيوبش او را از عيوب مردم مشغول دارد.

1914 _ طوبى لمن طال عمره و حسن عمله فحسن منقلبه إذ رضى عنه ربّه و ويل لمن طال عمره و ساء عمله فساء منقلبه إذ سخط عليه ربّه.

خوشا آنكه عمش دراز شود و عملش نكو باشد و عاقبتش نيك شود زيرا خدايش از او راضى است و واى بر آنكه عمرش دراز شود و عملش بد باشد و عاقبتش بد شود زيرا خدايش از او خشمگين است.

1915 _ طوبى لمن هدى للإسلام و كان عيشه كفافا و قنع.

خوشا آنكه باسلام هدايت شود و معيشت او بحد كفاف باشد و قناعت كند.

1916 _ طوبى لمن شغله عيبه عن عيوب النّاس و أنفق من مال اكتسبه من غير معصية و خالط أهل الفقه و الحكمة و جانب أهل الذّلّ و المعصية.

خوشا آنكه عيوبش او را از عيوب مردم مشغول دارد و از مالى كه بدون معصيت بدست آورده انفاق كند و با اهل دانش وجود بياميزد و از اهل ذلت و معصيت دورى كند.

1917 _ طوبى لمن ذلّ في نفسه و حسنت خليقته و أنفق الفضل من ماله و أمسك الفضل من قوله و وسعته السّنّة و لم يعدها إلى البدعة.

خوشا آنكه در پيش خويش خوار است و خوى او نيكست و فزونى مال خويش ببخشد و فزونى گفتار خويش نگه دارد و پير و سست باشد و از سنت ببدعت نرود.

1918 _ طوبى لمن ملك لسانه و بكى على خطيئته.

خوشا آنكه اختيار زبان خويش دارد و بر گناه خويش بگريد.

1919 _ طيّبوا أفواهكم بالسّواك.

دهانهاى خويش را به مسواك پاكيزه كنيد.

1920 _ الطّاعم الشّاكر بمنزلة الصّائم الصّابر.

غذا خور شكرگزار چون روزه دار صبور است.

1921 _ الطّمع يذهب الحكمة من قلوب العلماء.

طمع حكمت از دل دانشوران ببرد.

1922 _ الطّبيب اللَّه و لعلّك ترفق بأشياء تخرق بها غيرك.

طبيب حقيقى خداست شايد چيزهائى براى تو مناسب است كه براى غير تو نامناسب است.

1923 _ الظلم ظلمات يوم القيمة.

ستم مايه تاريكى روز قيامتست.

1924 _ الظلم ثلاثة: فظلم لا يغفره اللَّه و ظلم يغفره و ظلم لا يتركه، فأمّا الظّلم الّذي لا يغفره اللَّه فالشّرك قال اللَّه: «إنّ الشّرك لظلم عظيم»، و أمّا الظّلم الّذي يغفره اللَّه فظلم العباد أنفسهم فيما بينهم و بين ربّهم و أمّا الظّلم الّذي لا يتركه اللَّه فظلم العباد بعضهم بعضا.

ظلم سه قسم است، ظلمى هست كه خدايش نمى آمرزد و ظلمى هست كه مى آمرزدش و ظلمى هست كه از آن نميگذرد اما ظلمى كه خدا نمى آمرزد شركست خدا ويد: «حقا كه شرك ظلمى بزرگ است» و اما ظلمى كه خدا مى آمرزد ستم بندگان بخودشان ميان خود و پروردگارشان است اما ظلمى كه خدا از آن نميگذرد ظلم بندگان بيكديگر است.

1925 _ الظّلمة و أعوانهم في النّار.

ستم گران و يارانشان در جهنمند.

1926 _ عايد المريض يمشي في طريق الجنّة حتّى يرجع.

كسى كه بيمارى را عيادت كند تا وقتى كه باز گردد در راه بهشت قدم ميزند.

1927 _ عائد المريض يخوض في الرّحمة فإذا جلس عنده غمرته الرّحمة و من تمام عيادة المريض أن يضع أحدكم يده على وجهه أو على يده فيسأله كيف هو؟ و تمام تحيّتكم بينكم المصافحة.

كسى كه بيمارى را عيادت كند در رحمت فرو ميرود و چون نزد بيمار بنشيند رحمت او را فرو گيرد و كمال عيادت بيمار اينست كه يكى از شما دست بر چهره يا دست او نهد و از او پرسد حالش چطور است و كمال درود گفتن شما ميان خودتان دست دادنست.

1928 _ عاقبوا أرقّاءكم على قدر عقولهم.

بندگان خويش را به اندازه عقولشان عقوبت كنيد.

1929 _ عالم ينتفع بعلمه خير من ألف عابد.

دانشمندى كه از علم او سود برند از هزار عابد بهتر است.

1930 _ عامّة أهل النّار النّساء.

قسمت اعظم جهنميان زنانند.

1931 _ عجبت لغافل و لا يغفل عنه عجبت لمؤمّل دنيا و الموت يطلبه و عجبت لضاحك ملأ فمه و لا يدري أرضي اللَّه عنه أم أسخطه.

عجب دارم از غافلى كه از او غافل نشوند و عجب دارم از آرزومند دنيا كه مرگ در طلب اوست و عجب دارم از آنكه از ته دل بخندد و نداند كه آيا خدا از او خشنود است يا خشمگين.

1932 _ عجبا لأمر المؤمن، إنّ أمره كلّه له خير و ليس ذلك لأحد إلّا للمؤمن إن أصابته سرّاء شكر و كان خيرا له و إن أصابته ضرّاء صبر فكان خيرا له.

كار مؤمن عجيب است كه كار او همه برايش نيكست و هيچ كس جز مؤمن چنين نيست اگر سختى بدو رسد شكر كند و براى او نيك باشد و اگر مرضى بدو رسد صبر كند و براى او نيك باشد.

1933 _ عجبت للمسلم إذا أصابته مصيبة احتسب و صبر و إذا أصابه خير حمد اللَّه و شكر.

از مسلمان عجب دارم كه وقتى مصيبتى بدو رسد صبر ورزد و چون خبرى بدو رسد ستايش و شكر خدا كند.

1934 _ عجبا للمؤمن فو اللَّه لا يقضي اللَّه للمؤمن قضاء إلّا كان خيرا له.

كار مؤمن عجيب است بخدا كه خدا قضائى براى مؤمن مقرر ندارد مگر مايه خير او باشد.

1935 _ عد من لا يعودك و اهد لمن لا يهدي لك.

از آنكه ترا عيادت نمى كند عيادت كن و بآن كس كه هديه بتو نميدهد هديه بده.

1936 _ عدل ساعة خير من عبادة سنة.

يك ساعت عدالت از يك سال عبادت بهتر است.

1937 _ عدة المؤمن كأخذ باليد.

وعده مؤمن چون تسليم كردن است.

1938 _ عدة المؤمن دين، و عدة المؤمن كأخذ باليد.

وعده مؤمن دين است و وعده مؤمن چون تسليم كردنست.

1939 _ عذاب هذه الامّة جعل بأيديها في دنياها.

عذاب اين امت را بدست خودشان در دنيايشان نهاده اند.

1940 _ عرامة الصّبيّ في صغره زيادة في عقله في كبره.

سركشى طفل در دوران كودكى مايه فزونى عقل او در بزرگى است.

1941 _ عزيز على اللَّه أن يأخذ كريمتي عبد مسلم ثمّ يدخله النّار.

بر خدا گرانست كه دو دختر بنده مسلمان را بگيرد آنگاه او را به جهنم برد.

1942 _ عش ما شئت فإنّك ميّت و أحبب ما أحببت فإنّك مفارقه و اعمل ما شئت فإنّك مجزيّ به.

هر چه خواهى بمان كه خواهى مرد، هر كه را خواهى دوست بدار كه از او جدا خواهى شد و هر چه خواهى بكن كه سزاى آن را خواهى ديد.

1943 _ عظم الأجر عند المصيبة و إذا أحبّ اللَّه قوما ابتلاهم.

مصيبت را پاداش بزرگ دهند و چون خدا گروهى را دوست دارد مبتلايشان كند.

1944 _ عفو اللَّه أكبر من ذنوبك.

عفو خدا از گناهان تو بزرگتر است.

1945 _ عفّوا تعفّ نساؤكم و برّوا آباءكم تبرّكم أبناؤكم و من اعتذر إلى أخيه المسلم من شي ء بلغه عنه فلم يقبل عذره لم يرد عليّ الحوض.

عفت ورزيد تا زنانتان عفيف شوند و با پدرانتان نيكى كنيد تا فرزندانتان با شما نيكى كنند و هر كه از برادر مسلمان خويش در باره رنجشى كه از او دارد عذر بخواهد و عذرش نپذيرد بر سر حوض بنزد من نيايد.

1946 _ عفّوا عن نساء النّاس تعفّ نساؤكم و برّوا آباءكم تبرّكم أبناؤكم و من أتاه أخوه متنصّلا فليقبل ذلك محقّا كان أو مبطلا، فإن لم يفعل لم يرد عليّ الحوض.

نسبت بزنان مردم عفت كنيد تا زنانتان عفيفبمانند با پدران خويش نيكى كنيد تا فرزندانتان با شما نيكى كنند هر كس برادرش بعذر خواهى پيش وى آيد بايد عذر وى را حق باشد يا باطل بپذيرد و اگر نپذيرد بر سر حوض بنزد من نيايد.

1947 _ علامة حبّ اللَّه تعالى حبّ ذكر اللَّه و علامة بغض اللَّه بغض ذكر اللَّه عزّ و جلّ.

نشان محبت خدا علاقه به ذكر خداست و نشان دشمنى خدا بيعلاقگى بذكر خداى عز و جل است.

1948 _ علم لا ينفع ككنز لا ينفق منه و على كلّ شي ء زكاة و زكاة الجسد الصّيام

علمى كه سود ندهد چون گنجى است كه از آن خرج نكنند و هر چيزى زكاتى دارد و زكات تن روزه داشتن است.

1949 _ عليكم من الأعمال بما تطيقون فإنّ اللَّه لا يملّ حتّى تملّوا.

عبادت باندازه توانائى خود كنيد كه خدا ملول نشود تا وقتى كه شما ملول شويد.

1950 _ على اليد ما أخذت حتّى تؤدّيه.

هر كسى آنچه را گرفته بعهده دارد تا آن را ادا كند.

1951 _ على كلّ مسلم صدقة فإن لم يجد فيعمل بيده فينفع نفسه و يتصدّق، فإن لم يستطع فيعين ذا الحاجة فإن لم يفعل فيأمر بالخير، فإن لم يفعل فيمسك عن الشّرّ فإنّه له صدقة.

هر مسلمانى بايد صدقه اىبدهد و اگر نيابد بدست خود كار كند و خود منتفع شود و صدقه نيز دهد و اگر نتواند حاجت مند را كمك كند و اگر نكند به نيكى وادار كند و اگر نكند از بدى باز دارد كه همين صدقه اوست.

1952 _ علام يقتل أحدكم أخاه؟ إذا رأى أحدكم من أخيه ما يعجبه فليدع له بالبركة.چرا برادر خود را ميكشيد؟

وقتى يكيتان از برادر خويش چيزى ديد كه جالب نظر بود براى او بركت بخواهد.

1953 _ علم لا يقال به ككنز لا ينفق منه.

علمى كه ظاهر نكنند چون گنجى است كه از آن خرج نكنند.

1954 _ علّموا أبناءكم السّباحة و الرّمي و المرأة المغزل.

فرزندان خويش را شنا و تير اندازى آموزيد و زنان را نخ رشتن.

1955 _ علّموا أبناءكم السّباحة و الرّماية و نعم لهو المؤمنة في بيتها المغزل و إذا دعاك أبواك فأجب أمّك.

فرزندان خود را شنا و تيراندازى آموزيد و چرخ نخ ريسى براى زن مؤمن در خانه اش چه سرگرمى خوبيست، وقتى پدر و مادرت ترا خواندند اجابت مادر كن.

1956 _ علّموا بنيكم الرّمي فإنّه نكاية العدوّ.

فرزندان خويش را تير اندازى آموزيد كه سر شكستگى دشمن است.

1957 _علّموا و يسّروا، و لا تعسّروا و بشّروا و لا تنفّروا و إذا غضب أحدكم فليسكت.

تعليم دهيد و سهل گيريد و سخت مگيريد گشاده روئى كنيد و خشونت مكنيد و چون يكى از شما خشمگين شود خاموش ماند.

1958 _ علّموا و لا تعنفوا فإنّ المعلّم خير من المعنف.

تعليم دهيد و خشونت مكنيد كه آموزگار بهتر از خشونتگر است.

1959 _ عليك باليأس ممّا في أيدي النّاس و إيّاك و الطّمع فإنّه الفقر الحاضر.

از آنچه در دست مردم است نوميد باش، از طمع بپرهيز كه فقر مهيا است.

1960 _ عليك بالبرّ فإنّ صاحب البرّ يعجبه أن يكون النّاس بخير و في خصب.

بنيكى كوش كه نيكوكار دوست دارد مردم در خير و فراوانى باشند.

1961 _ عليك بالعلم فإنّ العلم خليل المؤمن و الحلم وزيره و العقل دليله و العمل قيّمه و الرّفق أبوه و اللّين أخوه و الصّبر أمير جنوده.

علم جوئيد كه علم يار مؤمن است و بردبارى وزير اوست و عقل دليل اوست و عمل سرپرست اوست و ملايمت پدر اوست و مدارا برادر اوست و صبر امير سپاهيان اوست.

1962 _ عليك بالسّجود فإنّك لا تسجد للَّه سجدة إلّا رفعك اللَّه بها درجة و حطّ عنك بها خطيئة.

از سجده غافل مشو كه هر سجده اى براى خدا كنى خداوند يكدرجه ترا بالا برد و گناهى از تو محو كند.

1963 _ عليك بأوّل السوم فإنّ الرّبح مع السّماح.

در معامله نخستين عرضه را به پذير كه سود با تساهل قرينست.

1964 _ عليك بتقوى اللَّه فإنّها جماع كلّ خير.

از ترس خدا غافل مباش كه سر چشمه نيكيهاست.

1965 _ عليك بتقوى اللَّه عزّ و جلّ ما استطعت و اذكر اللَّه عند كلّ حجر و شجر، و إذا عملت سيّئة فأحدث عندها توبة: السّرّ بالسّرّ و العلانية بالعلانية.

از ترس خدا غافل مباش و خدا را نزد هر سنگ و درخت ياد كن و اگر بدى كردى بهنگام آن توبه اى كن نهان بنهان و آشكار به آشكار.

1966 _ عليك بحسن الخلق، فإنّ أحسن النّاس خلقا أحسنهم دينا.

نيكخوئى كن كه از مردم هر كه نكوخوى تر دينش نكوتر.

1967 _ عليك بحسن الخلق و طول الصّمت فو الّذي نفسي بيده ما تجمّل الخلائق بمثلهما.

نيكخوئى كن و خموشى طولانى گزين، قسم بخدائى كه جان من بدست اوست خلايق زينتى مانند آن ندارند

.1968_ عليك بحسن الكلام و بذل الطّعام.

سخن نيك گوى و غذا بكسان ده

1969 _ عليك بالرّفق و إيّاك و العنف و الفحش.

ملايمت كن و از خشونت و ناسزا بپرهيز.

1970 _ عليكم بالتّواضع فإنّ التّواضع في القلب و لا يؤذينّ مسلم مسلما.

تواضع كنيد كه تواضع در دل است و مسلمان نبايد مسلمان را آزار كند.

1971 _ عليكم بالحزن فإنّه مصباح القلب أجيعوا أنفسكم و اظمئوها.

با غم خو كنيد كه چراغ دل است خويشتن را گرسنه و تشنه داريد.

1972 _ عليكم بالرّمي فإنّه من خير سعيكم.

تير اندازى كنيد كه از بهترين كوششهاى شماست.

1973 _ عليكم بالزّبيب فإنّه يكثف المرّة و يذهب بالبلغم و يشدّ العصب و يذهب بالعياء و يحسن الخلق و يطيب النّفس و يذهب بالهمّ.

مويز خوريد كه صفرا را غليظ كند و بلغم را ببرد و عصب را قوى كند و كند ذهنى را ببرد و خلق را نيكو كند و جان را پاك دارد و غم را ببرد.

1974 _ عليكم بالسّواك فإنّه مطيبة للفم مرضاة للرّبّ.

مسواك كنيد كه مايه پاكيزگى دهان و رضاى خداست.

1975 _ عليكم بالسّواك فنعم الشي ء السّواك يشدّ اللّثة و يذهب بالبخر و يصلح المعدة و يزيد في درجات الجنّة و يرضي الرّبّ و يسخط الشّيطان.

مسواك كنيد كه مسواك خوب چيزيست لثه را محكم كند و بوى دهان ببرد و معده را بصلاح آورد و درجات بهشت بيفزايد و پروردگار را خشنود كند و شيطان را بخشم آرد.

1976 _ عليكم بالصّدق فإنّه مع البرّ و هما في الجنّة و إياكم و الكذب فإنّه مع الفجور و هما في النّار و سلوا اللَّه اليقين و المعافاة فإنه لم يؤت أحد بعد اليقين خيرا من المعافاة و لا تحاسدوا و لا تباغضوا و لا تقاطعوا و كونوا عباد اللَّه إخوانا كما أمركم اللَّه.

راستى پيشه كنيد كه راستى قرين نيكيست و هر دو در بهشتند از دروغ بپرهيزيد كه دروغ با بد كاريست و هر دو در جهنمند. از خدا يقين و عافيت بخواهيد كه هيچ كس را بعد از يقين، بهتر از عافيت نداده اند، حسادت نورزيد و دشمنى نكنيد پيوند مبريد بندگان خدا، چنان كه خدا فرمان داده برادران باشيد.

1977 _ عليكم بالصّدق، فإنّ الصّدق يهدي إلى البرّ و إنّ البرّ يهدي إلى الجنّة و ما يزال الرّجل يصدق و يتحرّي الصدق حتّى يكتب عند اللَّه صدّيقا و إياكم و الكذب فإنّ الكذب يهدي إلى الفجور و إنّ الفجور يهدي إلى النّار و ما يزال الرّجل يكذب و يتحرّي الكذب حتّى يكتب عند اللَّه كذّابا.

راستى پيشه كنيد كه راستى بسوى نيكى راهبر مى شود و نيكى بسوى جنت راهبر مى شود و مرد پيوسته راست گويد و راستى جويد تا نزد خدا راستى پيشه بقلم رود و از دروغگوئى بپرهيزيد كه دروغ بسوى بد كارى و بد كارى بسوى جهنم ميكشاند و مرد پيوسته دروغ گويد و دروغ جويد تا نزد خدا دروغ پيشه بقلم رود.

1978 _ عليكم بالصدق فإنّه باب من أبواب الجنّة و إيّاكم و الكذب فإنّه باب من أبواب النّار.

راستى پيشه كنيد كه راستى درى از درهاى بهشت است و از دروغگوئى بپرهيزيد كه دروغ از درهاى جهنمست.

1979 _ عليكم بالقرآن، فاتّخذوه إماما و قائدا فإنّه كلام ربّ العالمين الّذي هو منه و إليه يعود، فآمنوا بمتشابهه و اعتبروا بأمثاله.

با قرآن مانوس شويد و آن را پيشوا و رهبر خويش گيريد كه قرآن گفتار خداى جهانيانست كه از اوست و بسوى او باز ميرود بمتشابه آن ايمان داشته باشيد و از مثل هاى آن عبرت گيريد.

1980 _ عليكم بالقناعة فإنّ القناعة مال لا ينفد.

به قناعت خو كنيد زيرا قناعت مالى است كه تمام شدنى نيست.

1981 _ عليكم باصطناع المعروف فإنّه يمنع مصارع السّوء، و عليكم بصدقة السرّ فإنّها تطفي غضب اللَّه عزّ و جلّ.

اعمال نيك انجام دهيد كه از سقوطهاى بد جلوگيرى ميكند و صدقه نهان دهيد كه خشم خدا عز و جل را خاموش ميكند.

1982 _ عليكم بقلّة الكلام و لا يستهوينّكم الشّيطان.

سخن كمتر گوئيد و شيطان مجذوبتان نكند.

1983 _ عليكم من الأعمال بما تطيقون فإنّ اللَّه لا يملّ حتّى تملّوا.

عبادت بقدر طاقت خود كنيد كه خدا ملول نشود تا شما ملول شويد.

1984 _ علم لا ينفع كنز لا ينفق منه.

علمى كه سود ندهد گنجى است كه از آن انفاق نكنند.

1985 _ عليك باليأس ممّا في أيدي النّاس.

از آنچه در دست مردمست نوميد باش

1986 _ عليك بالرّفق فإنّ الرّفق لم يكن في شي ء قطّ إلّا زانه و لا نزع من شي ء قطّ إلّا شانه.

مدارا كن كه مدارا در چيزى باشد آن را زينت دهد و در هر چه نباشد آن را خوار كند.

1987 _ عمل البرّ كلّه نصف العبادة و الدعاء نصف فإذا أراد اللَّه تعالى بعبد خيرا انتحى قلبه للدّعاء.

همه اعمال خير يك نيمه عبادتست و دعا نيمه ديگر و چون خدا براى بنده اى خير خواهد قلب او را بدعا متمايل كند.

1988 _ عمل الجنّة الصّدق و إذا صدق العبد برّ و إذا برّ أمن و إذا أمن دخل الجنّة، و عمل النّار الكذب و إذا كذب العبد فجر و إذا فجر كفر و إذا كفر دخل النّار.

عمل بهشت راست گوئى است و چون بنده راست گويد نيكى كند و چون نيكى كند ايمن شود و چون ايمن شود ببهشت در آيد و عمل جهنم دروغ است و چون بنده دروغ گويد بد كار شود و چون بدكار شود بكفر گرايد و چون بكفر گرايد بجهنم رود.

1989 _ عمى القلب الضّلالة بعد الهدى

كورى دل گمراهى پس از هدايتست.

1990 _ عند اللَّه خزائن الخير و الشّرّ مفاتيحها الرّجال، فطوبى لمن جعله اللَّه مفتاحا للخير مغلاقا للشّرّ، و ويل لمن جعله اللَّه مفتاحا للشّرّ مغلاقا للخير.

خزينه هاى خير و شر در نزد خداست و كليدهاى آن مردانند خوشا آنكه خدايش كليد خير و كلون شر كرده و واى بر آنكه خدايش كليد شر و كلون خير كرده است.

1991 _ عهد اللَّه تعالى أحقّ ما أدّى.

پيمان خدا شايسته وفاست.

1992 _ عوّدوا المرضى، و مروهم فليدعوا لكم فإنّ دعوة المريض مستجابة و ذنبه مغفور.

بيماران را عيادت كنيد و بگوئيدشان كه براى شما دعا كنند كه دعاى بيمار مستجاب و گناه او آمرزيده است.

1993 _ عوّدوا المريض و اتّبعوا الجنائز تذكّركم الآخرة.

بيمار را عيادت كنيد و جنازه را مشايعت كنيد كه آخرت را بياد شما آرد.

1994 _ عوّدوا قلوبكم التّرقّب و أكثروا التفكّر.

دلهاى خويش را بمراقبت عادت دهيد و انديشه بسيار كنيد

.1995_ عون العبد أخاه يوما خير من اعتكافه شهرا.

كمك يك روزه كه كسى به برادر خود كند بهتر از اعتكاف يك ماهه است.

1996 _ عينان لا يمسّهما النّار أبدا: عين بكت من خشية اللَّه و عين باتت تحرس في سبيل اللَّه.

دو چشم است كه هرگز آتش بدان نرسد. چشمى كه از ترس خدا گريسته و چشمى كه شب را بحراست در راه خدا بسر برده.

1997 _ العالم أمين اللَّه في الأرض.

دانشمند امين خدا در زمين است.

1998 _ العالم و المتعلّم شريكان في الخير و ساير النّاس لا خير فيهم.

عالم و متعلم در خير شريكند و ساير مردم خيرى ندارند

.1999_ العالم إذا أراد بعلمه وجه اللَّه تعالى هابه كلّ شي ء و إذا أراد أن يكثر به الكنوز هاب من كلّ شي ء.

عالم اگر از علم خويش رضاى خدا خواهد همه چيز از او بترسد و اگر خواهد بوسيله آن گنجها بيندوزد از همه چيز بترسد.

2000_ العائد في هبته كالكلب يعود في قيئه.

آنكه بخشيده خويش پس گيرد چون سگ است كه قى كرده خويش بخورد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page