نهج الفصاحه حدیث ٢٧٠١ تا ٢٨٠٠

(زمان خواندن: 10 - 19 دقیقه)

2701 _ ما هلك امرؤ عرف قدره.

هر كه حد خويش بداند هلاك نشود.

2702 _ ما أملق تاجر صدوق.

تاجر راست گو فقير نشود.

2703 _ ما نقص مال من صدقة.

مال از صدقه دادن نقصان نمى پذيرد.

2704 _ ما قلّ و كفى خير ممّا كثر و ألهى.

اندكى كه كفايت كند از بسيارى كه بطالت آرد بهتر است.

2705 _ ما عال امرؤ اقتصد.

هر كه ميانه روى كند فقير نشود.

2706 _ ما آمن بي من بات شبعان و جاره جائع إلى جنبه و هو يعلم به.

هر كه سير بخوابد و همسايه او پهلويش گرسنه باشد و او بداند بمن ايمان ندارد.

2707 _ ما يكبّ النّاس على مناخرهم إلّا حصائد ألسنتهم.

حاصل زبان مردمان مايه هلاكشان مى شود.

2708 _ ما خلق اللَّه في الأرض شيئا أقلّ من العقل و إنّ العقل في الأرض أقلّ من الكبريت الأحمر.

خدا در زمين چيزى كمتر از عقل نيافريده كه عقل در زمين از گوگرد سرخ كمتر است.

2709 _ مثل المؤمن مثل السّنبلة يحرّكها الرّيح فتقوم مرّة و تقع أخرى و مثل الكافر كمثل الارزة لا تزال قائمة حتّى تنقعر.

حكايت مؤمن چون خوشه است كه باد آن را تكان دهد نوبتى بايستد و نوبت ديگر بيفتد و حكايت كافر چون درخت صنوبر است كه پيوسته بپا باشد تا از ريشه بر آيد.

2710 _ مثل الجليس الصّالح مثل الدّاري إن لم يجدك من عطره علّقك من ريحه و مثل الجليس السّوء مثل صاحب الكير إن لم يحرقك من شرار ناره علّقك من نتنه.

حكايت همنشين خوب مثل عطار است كه اگر عطر خويش بتو ندهد بوى خوش آن در تو آويزد و حكايت همنشين بد مثل آهنگر است اگر شرار آتش آن ترا نسوزد بوى بد آن در تو آويزد.

2711 _ مثل أهل بيتي مثل سفينة نوح من ركب فيها نجى و من تخلّف عنها غرق.

حكايت خاندان من چون كشتى نوح است هر كه در آن نشست برست و هر كه از آن باز ماند غرقه شد.

2712 _ مثل المؤمنين في توادّهم و تراحمهم كمثل الجسد إذا اشتكى بعضهم تداعى سائرهم بالسّهر و الحمى.

حكايت مؤمنان در دوستى و مهربانيشان چون اعضاى تن است وقتى يكيشان رنجور شود ديگران بمراقبت و رعايت او هم داستان شوند.

2713 _ مثل المؤمن كمثل المنخلة لا تأكل إلّا طيّبا و لا تضع إلّا طيّبا

حكايت مؤمن چون غربال است جز پاكيزه نخورد و جز پاكيزه ندهد.

2714 _ مثل القلب مثل ريشة بأرض تقلّبها الرّياح.

حكايت دل چون رشته اى است در سرزمينى كه بادها آن را زير و رو كند.

2715 _ مثل المرأة كالضّلع إن أردت أن تقيمه كسّرته و إن استمتعت به استمتعت به و فيه إود.

حكايت زن چون دنده است اگر بخواهى راستش كنى خواهد شكست و اگر از آن بهره گيرى با وجود كجيش بهره توانى گرفت.

2716 _ مثل المؤمن القويّ مثل النّخلة و مثل المؤمن الضّعيف كخامة الزّرع.

حكايت مؤمن نيرومند چون نخل است و حكايت مؤمن ناتوان چون ساقه كشت.

2717 _ مثل المنافق كمثل الشّاة العائرة بين الغنمين.

حكايت منافق چون بز حيران ميان دو گله است.

2718 _ مثل أمّتي مثل المطر لا يدرى أوّله خير أم آخره.

حكايت امت من چون باران است كه ندانند اول آن بهتر است يا آخرش.

2719 _ مثل المؤمن و الإيمان كمثل الفرس يجول في أخيته ثمّ يرجع في أخيته.

حكايت مؤمن و ايمان چون اسب است كه اطراف اخيه خويش جولان كند آنگاه باخيه خويش باز گردد.

2720 _ مثل القرآن مثل الإبل المعقّلة إن عقلها صاحبها أمسكها و إن تركها ذهبت.

حكايت قرآن چون شتر بسته است كه صاحبش اگر ببنددش محفوظ ماند و اگر ولش كند از دست برود.

2721 _ مثل الرّافلة في الزّينة من غير أهلها كمثل ظلمة يوم القيامة لا نور لها.

حكايت زنى كه در زينت خويش برون خانه، دامن كشان رود چون ظلمتى است در روز قيامت كه نور ندارد.

2722 _ مثل العالم الّذي يعلّم النّاس الخير و ينسي نفسه كمثل السّراج يضي ء للنّاس و يحرق نفسه.

حكايت دانشمندى كه مردم را تعليم دهد و خويشتن را فراموش كند چون چراغ است كه مردم را روشن كند و خويش را بسوزاند.

2723 _ مثل الّذي يتعلّم العلم ثمّ لا يحدّث به كمثل الّذي يكنز الكنز فلا ينفق منه.

حكايت كسى كه علم آموزد و از آن سخن نكند چون كسى است كه گنجى نهد و از آن خرج نكند.

2724 _ مثل الّذي يتعلّم العلم في صغره كالنّقش على الحجر و مثل الّذي يتعلّم العلم في كبره كالّذي يكتب على الماء.

حكايت كسى كه در كوچكى علم آموزد چون نقش بر سنگست حكايت كسى كه در بزرگى علم آموزد چون كسى است كه بر آب نويسد.

2725 _ مثل الّذي يعلّم النّاس الخير و ينسي نفسه مثل الفتيلة تضي ء للنّاس و تحرق نفسها.

حكايت آنكه چيز به مردم آموزد و خويشتن را فراموش كند چون فتيله است كه مردم را روشنى دهد و خويش را بسوزاند.

2726 _ مثل المؤمن كمثل العطّار إن جالسته نفعك و إن مشيته نفعك و إن شاركته نفعك.

حكايت مؤمن چون عطار است اگر با او نشينى سودت دهد اگر با او روى سودت دهد و اگر با او شركت كنى سودت دهد.

2727 _ مثل المؤمن مثل النّخلة، ما أخذت منها من شي ء نفعك

حكايت مؤمن چون نخل است هر چه از آن گيرى سودت دهد.

2728 _ مثل المؤمن كمثل خامة الزّرع، من حيث أتتها الرّيح كفتها فإذا سكنت اعتدلت و كذلك المؤمن يكفأ بالبلاء و مثل الفاجر كالارزة صمّاء معتدلة حتّى يقصمها اللَّه تعالى إذا شاء.

حكايت مؤمن چون ساق كشت است از هر سو كه باو وزد آن را منحنى كند و چون باد ساكت شود راست شود مؤمن نيز چنين است كه به بليه منحنى شود و حكايت بد كار چون درخت صنوبر است استوار و بر جا و تا وقتى كه خداى والا اگر خواهد درهمش شكند.

2729 _ مثل المؤمن مثل سبيكة الذّهب إن نفخت عليها احمرّت و إن وزنت لم تنقص.

حكايت مؤمن چون شمس طلا است اگر بر آن بدمند تا سرخ شود و وزنش كنند كمتر نشده است.

2730 _ مثل المؤمن كالبيت الخرب في الظّاهر فإذا دخلته وجدته مونقا و مثل الفاجر كمثل القبر المشرّف المجصّص يعجب من رآه و جوفه ممتلئ نتنا.

حكايت مؤمن چون خانه اى است به ظاهر خراب كه چون وارد آن شوى ببينى پاكيزه است و حكايت بد كار چون قبر مرتفع گچ كارى است بيننده را بشگفت آرد و باطن آن از عفونت پر است.

2731 _ مثل المرأة الصّالحة في النّساء كمثل الغراب الأعصم الّذي إحدى رجليه بيضاء.

حكايت زن پارسا در ميان زنان چون كلاغ نشاندار است كه يك پاى آن سفيد باشد.

2732 _ مثل هذه الدّنيا مثل ثوب شقّ من أوّله إلى آخره فبقى متعلّقا بخيط في آخره فيوشك ذلك الخيط أن ينقطع.

حكايت اين دنيا چون جامه ايست كه از اول تا آخر دريده و به نخى از آخر آويخته باشد و نزديك باشد كه آن نخ ببرد.

2733 _ مثلي و مثلكم كمثل رجل أو قد نارا فجعل الفراش و الجنادب يقعن فيها و هو يذبّهنّ عنها و أنا آخذ بحجزكم عن النّار و أنتم تفلتون من يدي.

حكايت من و شما چون مردى است كه آتشى بيفروخت و پروانه ها و ملخها بنا كردند در آن بيفتند و وى آنها را از آتش نگه ميداشت من كمر بندهاى شما را گرفته ام كه شما در آتش نيفتيد و شما از دست من در ميرويد.

2734 _ مثل الأخوين مثل اليدين تغسل إحداهما الاخرى.

حكايت دو برادر چون دو دست است كه يكى ديگرى را بشويد.

2735 _ مداراة النّاس نصف الإيمان و الرّفق بهم نصف العيش.

مدارا كردن با مردم يك نيمه ايمانست و ملايمت با آنها يك نيمه خوش زيستن است.

2736 _ مداراة النّاس صدقة.

مدارا كردن با مردم صدقه است.

2737 _ مروا بالمعروف و إن لم تفعلوه و انهوا عن المنكر و إن لم تجتنبوه كلّه.

امر بمعروف كنيد و گر چه خودتان نكنيد و نهى از منكر كنيد گر چه از همه آن اجتناب نكنيد.

2738 _ مسألة الغنيّ شين في وجهه يوم القيامة.

سؤال كردن بى نياز روز قيامت عيبى بچهره اوست.

2739 _ مكارم الأخلاق من أعمال الجنّة.

اخلاق خوب از اعمال بهشتست.

2740 _ مكارم الأخلاق عشرة يكون في الرّجل و لا تكون في ابنه، و يكون في الابن و لا تكون في الأب، و يكون في العبد و لا تكون في سيّده يقسمها اللَّه لمن أراد به السّعادة:، صدق الحديث، و صدق البأس، و إعطاء السّائل، و المكافاة بالصّنائع، و حفظ الأمانة، و صلة الرّحم، و التّذمّم للجار، و التّذمّم للصّاحب، و إقراء الضّيف و رأسهنّ الحياء.

اخلاق خوب ده چيز است كه در مرد هست و در پسرش نيست در پسرش هست و در پدرش نيست. نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص، ص: 721 در بنده هست و در آقاى او نيست. خدا هر كه را سعادتمند خواهد، قسمت او كند: راستى گفتار، پاى مردى در جنگ، عطاى سائل، نيكى در عوض نيكى، حفظ امانت، پيوند خويشان، حمايت همسايه، حمايت دوست، مهماندارى، و سر سلسله آن حياست.

2741 _ ملاك الأمر خواتمه.

اعتبار كار بسرانجام آنست.

2742 _ ملعون من ألقى كلّه على النّاس.

هر كس همه بار خويش به دوش مردم افكند ملعونست.

2743 _ ملعون من ضارّ مؤمنا أو مكر به.

هر كه بمؤمنى زيان رساند يا با او حيله كند ملعونست.

2744 _ ملعون من سبّ أباه، ملعون من سبّ أمّه.

هر كه بپدر خويش ناسزا گويد ملعونست و هر كه بمادر خويش ناسزا گويد ملعونست.

2745 _ مسألة الغنيّ نار.

سؤال كردن بى نياز جهنمست.

2746 _ مطل الغنيّ ظلم.

مماطله ثروتمند ظلم است.

2747 _ ملاك الدّين الورع.

اعتبار دين بتقوى است.

2748 _ منهومان لا يشبعان: طالب العلم و طالب المال.

دو گرسنه اند كه سيرى نپذيرند طالب علم و طالب مال.

2749 _ من أذنب ذنبا فستره اللَّه عليه و عفى عنه في الدّنيا فاللَّه أكرم من أن يعود في شي ء قد عفا عنه.

هر كه گناهى كند و خدا در دنيا گناه وى را بپوشد و ببخشد، خدا كريمتر از آنست كه در بخشيده خود باز نگرد.

2750 _ من ابتلي من هذه البنات بشي ء فأحسن إليهنّ كنّ له سترا من النّار.

هر كس ببليه دختر دارى مبتلا شود و با آنها نيكوكارى كند، پرده وى از آتش جهنم شوند.

2751 _ من كثر كلامه كثر سقطه و من كثر سقطه كثر ذنوبه و من كثر ذنوبه كانت النّار أولى به.

هر كه گفتارش بسيار باشد خطايش بسيار گردد و هر كه خطايش بسيار باشد گناهانش بسيار شود و هر كه گناهانش بسيار باشد جهنم براى او شايسته تر است.

2752 _ من كان ذا اللّسانين في الدّنيا جعل له يوم القيامة لسانان من النّار.

هر كه در دنيا دو زبان باشد براى وى روز قيامت دو زبان از آتش نهند.

2753 _ من أولى معروفا فلم يجد جزاء إلّا الثّناء فقد شكره و من كتمه فقد كفره.

هر كه نيكى اى بيند و پاداشى جز ستايش نتواند شكر آن گزاشته است و هر كه آن را پنهان دارد كفران آن كرده است.

2754 _ من قدّر رزقه اللَّه و من بذّر حرّمه اللَّه.

هر كه اندازه نگه دارد خدايش روزى دهد و هر كه اسراف كند خدايش محروم دارد.

2755 _ من اقترب أبواب السّلاطين افتتن.

هر كه بدربار پادشاهان نزديك شود بفتنه افتد.

2756 _ من نفّس من مسلم كربة من كرب الدّنيا نفّس اللَّه عنه كربة من كرب يوم القيامة، و من يسّر على معسر يسّر اللَّه عليه في الدّنيا و الآخرة، و من ستر على مسلم ستر اللَّه عليه في الدّنيا و الآخرة.

هر كه غمى از غمهاى دنيا را از مؤمنى بردارد خدا غمى از غمهاى روز قيامت از او بردارد و هر كه بر تنگدستى آسان گيرد خدا در دنيا و آخرت بر او آسانگيرد و هر كه راز پوش مسلمانى شود خدا در دنيا و آخرت راز پوش وى شود.

2757 _ من لم يقبل العذر من متنصّل صادقا كان أو كاذبا لم ينل شفاعتي.

هر كه عذر معتذرى را راست باشد يا دروغ نپذيرد از شفاعت من بهره ور نشود.

2758 _ من تفاقر افتقر.

هر كه فقيرى كند، فقير شود.

2759 _ من سعادة المرء حسن الخلق.

نيكخوئى از سعادت مرد است.

2760 _ من أعظم الخطايا اللّسان الكذوب.

زبان دروغزن از گناهان بزرگست

2761 _ من سعادة المرء المسكن و الجار الصّالح و المركب الهني ء.

مسكن و همسايه خوب و مركب رام از سعادت مرد است.

2762 _ من عامل النّاس فلم يظلمهم و حدّثهم فلم يكذبهم و وعدهم فلم يخلفهم فهو ممّن كملت مروّته و ظهرت عدالته و وجبت أخوّته و حرمت غيبته.

هر كه زمامدار مردم شود و ستمشان نكند و با آنها سخن كند و دروغشان نگويد و وعده شان دهد و تخلف نكند وى از جمله كسانست كه مروتش به كمال رسيده و عدالتش نمايان گشته و برادرى با وى واجب و غيبتش حرامست.

2763 _ من قتل عصفورا عبثا جاء يوم القيمة و له صراخ عند العرش يقول ربّ سل هذا فيم قتلني في غير منفعة.

هر كه گنجشكى را بيهوده بكشد روز قيامت بيابد و نزد عرش فرياد زند و گويد پروردگارا از اين بپرس براى چه مرا بى فائده كشت.

2764 _ من ستر على أخيه ستره اللَّه في الدّنيا و الآخرة.

هر كه پرده پوش برادر خويش شود خدا در دنيا و آخرت پرده- پوشى وى كند.

2765 _ من لم يكن له ورع يصدّه عن معصية اللَّه إذا خلا لم يعبا اللَّه بشي ء من عمله.

هر كه تقوائى ندارد كه بخلوت او را از معصيت خدا باز دارد، خدا باعمال وى اعتنا نكند.

2766 _ من نصر أخاه بظهر الغيب نصره اللَّه في الدّنيا و الآخرة.

هر كه برادر خويش را به حفظ الغيب يارى كند خدايش در دنيا و آخرت يارى كند.

2767 _ من مشى إلى طعام لم يدع إليه فقد دخل سارقا و خرج معيّرا.

هر كه بى دعوت به طعامى رود دزد درون رود و ننگين بدر آيد.

2768 _ من اشتاق إلى الجنّة سارع إلى الخيرات، و من أشفق من النّار لهى عن الشّهوات، و من ترقّب الموت لهي عن اللّذّات، و من زهد في الدّنيا هانت عليه المصيبات.

هر كه مشتاق بهشت باشد به اعمال خير شتابد و هر كه از جهنم ترسد از خواستنيها درگذرد و هر كه انتظار مرگ دارد از لذتها چشم بپوشد و هر كه به دنيا بى رغبت باشد مصيبتها بر او آسان شود.

2769 _ من فارق الجماعة شبرا خلع اللَّه ربقة الإسلام من عنقه.

هر كه يك وجب از جماعت دور شود خدا طوق مسلمانى از گردن وى بردارد.

2770 _ من أنعم على عبد نعمة فلم يشكرها فدعا عليه استجيب له.

هر كه نعمتى ببنده اى دهد كه شكر وى نگزارد و او را نفرين كند نفرينش پذيرفته شود.

2771 _ من ولّى على عشرة كان له عقل أربعين و من ولّى أربعين كان له عقل أربعمائة.

هر كه زمامدار ده تن شود عقل چهل تن دارد و هر كه زمامدار چهل تن شود عقل چهار صد تن دارد.

2772 _ من هجر أخاه فوق ثلاث فمات دخل النّار.

هر كه بيش از سه روز از برادر خويش قهر كند و بميرد به جهنم رود.

2773 _ من تأنّى أدرك ما تمنّى.

هر كه صبورى كند به آرزوى خويش برسد.

2774 _ من كان يؤمن باللَّه و اليوم الآخر فليكرم جاره.

هر كه بخدا و آخرت ايمان دارد بايد همسايه خويش را گرامى دارد.

2775 _ من حكم بين اثنين تحاكما إليه فلم يقض بينهما بالحقّ فعليه لعنة اللَّه.

هر كه ميان دو كس كه داورى بدو برند، داورى كند و بحق ميانشان قضاوت نكند لعنت خدا بر او باد.

2776 _ من تعوّد كثرة الطّعام و الشّراب قسا قلبه.

هر كه به پرخورى عادت كند دلش سخت شود.

2777 _ من أكل و ذو عينين ينظر إليه و لم يواسه ابتلى بلاء لا دواء له.

هر كه غذا خورد و ديگرى بدو نگرد و چيزى بدو ندهد ببلائى مبتلا شود كه دوا نداشته باشد.

2778 _ من كظم غيظا و هو قادر على أن ينفذه ملأه اللَّه أمنا و إيمانا.

هر كس خشمى را كه تواند آشكار كند فرو برد خدا وى را از امنيت و ايمان سرشار كند.

2779 _ من قلّ طعمه صحّ بدنه و من كثر طعمه سقم بدنه و قسا قلبه.

هر كس كم خورد سالم ماند و هر كه بسيار خورد تنش بيمار و دلش سخت گردد.

2780 _ من غالب اللَّه غلبه و من خادع اللَّه خدعه.

هر كه با خدا زور آزمائى كند خدا بر او غالب شود و هر كه با خدا فريبكارى كند خدا سزاى فريبش دهد.

2781 _ من نظر إلى أخيه نظر مودّة لم يكن في قلبه إحنة لم يطرف حتّى يغفر اللَّه ما تقدّم من ذنبه

هر كه بچشم مهربانى ببرادر خويش نظرى كند كه كينه در دل وى نباشد از آن پيش كه ديده برگيرد خداوند همه گناهان گذشته وى را آمرزيده باشد.

2782 _ من طلب الدّنيا بعمل الآخرة فما له في الآخرة من نصيب.

هر كه عمل آخرت كند و دنيا طلبد از آخرت بهره اى ندارد.

2783 _ من التمس رضى اللَّه بسخط النّاس رضى اللَّه عنه و أرضى عنه النّاس و من التمس رضى النّاس بسخط اللَّه سخط اللَّه عليه و أسخط عليه النّاس.

هر كه رضاى خدا بخشم مردم جويد خدا از او خشنود شود و مردم را از او خشنود كند و هر كه رضاى مردم بخشم خدا جويد خدا بر او خشمگين شود و مردم را با وى خشمگين كند.

2784 _ من طلب محامد النّاس بمعاصى اللَّه عاد حامده من النّاس ذاما

هر كه ستايش مردم را به نافرمانى خدا جويد ستايشگرانش مذمتگر شوند.

2785 _ من فرّق بين والدة و ولدها فرّق اللَّه بينه و بين أحبّته يوم القيمة.

هر كه ميان مادر و فرزندى تفرقه اندازد خدا روز قيامت ميان او و دوستانش جدائى افكند

2786 _ من أهان صاحب بدعة آمنه اللَّه يوم الفزع الأكبر.

هر كه بدعتگزاري را اهانت كند خدا روز وحشت بزرگ او را ايمن دارد.

2787 _ من كانت له سريرة صالحة أو سيّئة نشر اللَّه عليه منها رداء يعرف به.

هر كه سيرتى نيك يا بد داشته باشد خداوند نشانى از آن بر وى اندازد كه بدان بشناسندش كه بدان شناخته شود.

2788 _ من أنظر معسرا و وضع عنه أظلّه اللَّه تحت ظلّ عرشه يوم لا ظلّ إلّا ظلّه.

هر كه تنگدستى را مهلت دهد و بار او سبك كند خداوند روزى كه سايه اى جز سايه او نيست، وى را بسايه عرش خويش در آورد.

2789 _ من عمّره اللَّه ستّين سنة فقد أعذر إليه في العمر

هر كه خدا شصت سال عمر بدو دهد از جهت عمر حجت بر او تمام كرده است.

2790 _ من لعب بالنّرد شير فهو كمن غمس يده في لحم الخنزير و دمه.

هر كه نردبازى كند چنانست كه دست خويش در گوشت و خون خوك فرو برده باشد.

2791 _ من كان وصلة لأخيه المسلم إلى ذي سلطان في منهج برّ أو تيسير عسر أعانه اللَّه على إجازة الصّراط يوم تدحض فيه الأقدام.

هر كس پيش صاحب قدرتى براى برادر مسلمان خويش در موضوع خيرى يا در گشودن مشكلى وسيله خير شود روزى كه قدمها بلغزد خدا وى را بر عبور از صراط اعانت كند.

2792 _ من عزّى مصابا فله مثل أجره.

هر كه مصيبت زده اى را تسليت گويد مانند پاداش او دارد

2793 _ من استعاذكم باللَّه فأعيذوه و من سألكم باللَّه فأعطوه و من دعاكم فأجيبوه و من أتى إليكم معروفا فكافئوه فإن لم تجدوه فادعوا له حتّى تعلموا أنّكم قد كافأتموه

هر كه به نام خدا بشما پناه آرد پناهش دهيد و هر كه به نام خدا از شما سؤال كند چيزى باو بدهيد و هر كه شما را دعوت كند بپذيريد و هر كه با شما نيكى كرده تلافى كنيد و اگر نتوانيد برايش دعا كنيد تا مطمئن شويد كه تلافى آن كرده ايد.

2794 _ من يرد اللَّه به خيرا يفقّهه في الدّين.

هر كه خدا براى او نيكى خواهد، وى را در كار دين دانا كند.

2795 _ من بنى مسجدا و لو مثل مفحص قطاة بنى اللَّه له بيتا في الجنّة.

هر كه مسجدى بسازد گر چه باندازه جايى باشد كه شتر مرغ در آن تخم مينهد خدا در بهشت براى او خانه اى بسازد.

2796 _ من انقطع إلى اللَّه كفاه اللَّه كلّ مؤنة و رزقه من حيث لا يحتسب و من انقطع إلى الدّنيا و كله اللَّه إليها.

هر كه خاص خدا شود خدا همه حاجات او را كفايت كند و از جايى كه انتظار ندارد روزيش دهد و هر كه خاص دنيا شود خدا او را به دنيا واگذارد.

2797 _ من يصبر على الرّزيّة يعوّضه اللَّه و من يكظم غيظه يأجره اللَّه.

هر كه بر مصيبت صبر كند خدايش عوض دهد و هر كه خشم خويش بخورد خدايش پاداش دهد.

2798 _ من أحبّ أن يكون أغنى النّاس فليكن بما في يد اللَّه أوثق منه بما في يده.

هر كه دوست دارد از همه مردم بى نيازتر باشد اعتماد وى بآنچه نزد خدا است از آنچه بدست خويش دارد بيشتر باشد.

2799 _ من تواضع للَّه رفعه اللَّه و من تكبّر وضعه اللَّه و من يتألّ على اللَّه يكذّبه اللَّه.

هر كه براى خدا فروتنى كند خدايش بردارد و هر كه گردن افرازد خدايش پست كند و هر كه بخدا قسم دروغ خورد خدايش تكذيب كند.

2800 _ من أذنب في الدّنيا فعوقب به فاللَّه أعدل من أن يثنّي عقوبته على عبده.

هر كه در دنيا گناهى كند و عقوبت آن ببيند خدا عادل تر از آنست كه عقوبت خويش را بر بنده تكرار كند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page