چنانچه مسلم صحيح مسلم 4: 1873 و ترمذى سنن ترمذى 5: 622 آنرا آورده و ألبانى سلسلة الأحاديث الصحيحة 4: 356 نيز آنرا تصحيح كرده است.
ولى عبارت «كتاب اللّه و سنتى» ضعيف است و مالك . الموطا 2: 899.
آرى حاكم نيشابورى در مستدرك 3: 118، نص دوم را آورده ولى در سند آن «صالح بن موسى طلحى»
است و درباره گفته اند: ليس بشى ليس بثقه، ضعيف الحديث على حسنه، ضعيف الحديث جداً، كثير
المناكير عن الثقات، لا يكتب حديثه، ضعيف... تهذيب التهذيب 4: 3 6 و حاكم آنرا به سند ديگرى نقل
كرده و در آن: إسماعيل بن أبى اويس است، كه او هم همانند «طلحى» ضعيف و وضاع حديث دروغگو
است. تهذيب التهذيب 1: 257 آنرا مرسلا نقل كرده. و قبول مراسيل او مورد اتفاق و اجماع نيست. و هيچ يك از صحاح ستة آنرا نقل نكرده اند.
با اين حال چرا ما بر عبارت دوم اصرار داريم و عبارت اول را كمتر و يا اصلا سر زبانها و در خطبه ها ذكر نمى كنيم. با توجه به اينكه عمر بن الخطاب در حضور پيامبر ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـو در مرض الموت پيامبر ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ اصرار داشت كه ما نياز به سنت پيامبر نداريم. (حسبنا كتاب اللّه). آيا با روايتى كه ما بر آن اصرار داريم: «كتاب الله و سنتى» قابل جمع است؟
------------------------------
پرسش گر : احتجاج
منبع : www. alsoal.ir
آيا صحيح است كه مى گويند: آنكه از حديث ثقلين متواتر و صحيح است عبارت (كتاب اللّه و عترتى اهل بيتى) است؟
- بازدید: 1554