جوان و هيجان

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

جوان و هيجان
رضا مَهكام
هيجان چيست؟
ماهيّت هيجان چيست؟ آيا هيجان به عنوان يك نياز مطرح است؟ آيا هيجان، انواع گوناگونى دارد؟ آيا مى‏توان هيجان‏ها را به دسته‏هاى «مناسب» و «نامناسب» تقسيم نمود؟ چه راهبردهايى از سوى روان‏شناسان براى كنترل هيجان‏ها ارائه شده است؟ آيا سرگرمى‏هاى هيجان‏زا براى ما مضر نيست؟
اگر تا به حال چنين سؤال‏هايى به ذهنتان خطور كرده و مشتاقِ يافتن پاسخ آنها بوده‏ايد، با توجّه به سطرهاى بعدى مى‏توانيد اطلاعات مناسبى در اين زمينه دريافت نماييد.
تعريف هيجان
هر فرد از هيجان، برداشت خاصى دارد و با توجّه به اطلاعات و گرايش‏هاى خود، تعريفى از هيجان ارائه مى‏دهد. يكى مى‏گويد: هيجان يعنى عشق، صَفا، بگو و بخند، گردش و تفريح. ديگرى مى‏گويد: هيجان يعنى خطر كردن، ماجراجويى، زدن تو دل حوادث . و شايد بعضى‏ها كه كمى آگاهى بيشترى دارند بگويند: هيجان، هم به غم گفته مى‏شود و هم به شادى. امّا تعريفى كه روان‏شناسى ارائه مى‏دهد دامنه‏اى بسيار گسترده‏ترى را دربر مى‏گيرد. روان‏شناسى با تكيه بر يافته‏هاى خود به توضيح اين واژه مى‏پردازد. البته در روان‏شناسى نيز تعريف‏هاى گوناگونى از هيجان، ارائه شده است و ما براى اين كه تعريفى ارائه دهيم كه از سويى مفهوم هيجان را مشخص كند و از سوى ديگر، اين تعريف آنچنان علمى صِرف نباشد (كه فهم آن براى عموم مردم، مستلزم آگاهى از پيش‏فرض‏هاى روان‏شناختى باشد )، سعى بر ساده‏تر نمودن تعريف داشته‏ايم.
هيجان در افراد به دنبال محرك‏هاى بيرونى و گاهى درونى ظاهر مى‏شود. به هيجان، عاطفه نيز گفته مى‏شود كه عمدتا در قالب‏هايى مثل: ترس، خشم، اندوه، شادمانى و لذت، عشق، شگفتى، نفرت و شرم، بروز پيدا مى‏كند. براى مثال، انسان وقتى با يك واقعه خطرناك مواجه مى‏شود ، بى‏اختيار، نشانه‏هاى آمادگى براى گريز و فرار از لحاظ جسمى و فيزيولوژيك در او به وجود مى‏آيد و از لحاظ روانى هم نشانه‏ها و رفتارهايى مبتنى بر ترس در فرد، ظاهر مى‏شود كه به آن حالت هيجان، «ترس» گفته مى‏شود. گاهى اوقات اين حالت ترس، تبديل به هيجان «خشم» مى‏شود و فرد، بدون اين كه خودش اختيارى داشته باشد، حالت پرخاشگرى و تدافعى به خود مى‏گيرد.(1)
هيجان، يك موهبت الهى است كه به عنوان يك مكانيزم (ساز و كارِ) تنش‏زُدا عمل مى‏كند. به اين صورت كه هنگام تحريك فرد از سوى يك محرّك خارجى، بدن سريعا نسبت به آن، واكنش نشان مى‏دهد و اضطراب در فرد به وجود مى‏آيد و اين اضطراب، موجب عدم تعادل و به‏هم ريختگى روانى فرد مى‏شود و در اين مرحله، اُرگانيزم (بدن) با به راه انداختن تظاهرات هيجانى كه با حالت‏هاى مختلف چهره، تنفّس شديد و... همراه است، سعى مى‏كند اين تنش و اضطراب را كاهش دهد و تعادل را دوباره به وجود آورد. اگر اين مكانيزم بدن نمى‏بود، عملاً فرد در مقابل بسيارى از محرك‏ها با درماندگى مواجه شده و با آسيب‏هاى جسمى و روانى بسيارى رو به رو مى‏شد. البته هيجان‏ها با شناخت‏هاى ما پيوند خورده‏اند و اين تجربه‏هاى شناختى هر فرد است كه بر ميزان تأثير محرك‏ها و در نتيجه، شدّت هيجان‏هاى وى اثر مى‏گذارد.
به اين مثال توجّه كنيد: هنگام خريد از يك فروشگاه اگر فكر كنيد كه فروشنده، قصد فريب شما را دارد، به احتمال قوى، عصبانى خواهيد شد؛ امّا اگر اين فكر به ذهن شما خطور نكند، عصبانيتى به وجود نخواهد آمد. بنابراين، هيجان با شناخت افراد، رابطه مستقيم دارد. دايره هيجان، بسيار گسترده‏تر از تفريح و سرگرمى يا ماجراجويى است. يك عصبانيت ساده، يك گريه كودكانه و يك تعجب ابتدايى هم هيجان است. «در نهايت مى‏توان گفت هيجان به احساس‏ها، افكار و حالت‏هاى روانى و بيولوژيكى (زيستى) مختص آن و به دامنه‏اى از تمايلات شخص براى عمل كردن بر اساس همان تمايلات اطلاق مى‏شود».(2)
آثار هيجان
از آن‏جا كه در نظام آفرينش، آنچه از سوى خدا مقرر شده، بدون حكمت نبوده و داراى آثار مثبت و مفيد است، همه پديده‏هاى وجودى انسان نيز داراى آثار مثبتى خواهد بود، كه هيجان‏ها و عواطف نيز از آن جمله‏اند. هيجان، يك مكانيزم پاسخ به محرك‏هاى بيرونى و گاه، درونى است. بنا بر اين، اگر هيجان‏ها تعديل و كنترل شوند آثار مثبت و مطلوبى خواهند داشت؛ اما عدم كنترل آنها مى‏تواند آثار مُخرّبى را به وجود آورد. آثار هيجانى دامنه گسترده‏اى دارد، اما در اين فرصت اندك مى‏توان به مهم‏ترين آنها به طور خلاصه اشاره نمود:
1 . هيجان‏ها، بدن را براى تلاش و كوشش آماده مى‏كنند؛
2 . هيجان‏ها، به عنوان يك وسيله ارتباطى عمل مى‏كنند ؛ زيرا جذب و دفع و خشم و مهر و... هيجان‏هايى هستند كه در روابط با ديگران، بروز پيدا خواهند نمود؛
3 . هيجان‏ها زندگى را شاد، پويا و متنوّع مى‏كنند؛
4 . فعاليت‏هاى ذهنى، تحت تأثير عواطف قرار دارند و بروز هيجان‏ها بر اين فعاليت‏ها تأثير بسزايى دارد كه در محدودهاى زير مى‏تواند ظهور و بروز پيدا كند:
الف . محدوديت در دقت و تمركز: فرد هيجانى، دقت عادى خود را از دست داده و نمى‏تواند به آسانى، ذهن خويش را به هر مطلب دلخواه، متمركز كند.
ب . ضعف در تداعى: در اين حالت، انسان غالبا از يادآورى ساير اشيا بجز عامل هيجان، عاجز مى‏ماند.
ج . ضعف در استدلال و تفكر: تفكر عادى در اين حالت، بسيار مشكل است و توانايى كامل براى انديشه منطقى از دست مى‏رود و چه بسا زمينه‏اى به وجود مى‏آيد كه فرد، بدون تأمل در مورد عواقب رفتار، دست به هر عملى مى‏زند. بسيار اتفاق مى‏افتد كه افراد به هنگام شادى زياد و سرمستى و غرور، سخنانى بر زبان جارى مى‏كنند كه در حال عادى چنين سخنانى از آنها مشاهده نمى‏شود، يا تصميم‏هايى مى‏گيرند كه بسيار نامعقول است. البته اين حالت در حالت خشم، بيش از اندازه هم روى مى‏دهد.
اميرالمؤمنين على (ع) در اين مورد مى‏فرمايد: شدّت غضب، توانايى استدلال صحيح را از بين مى‏برد و ادراكات را مغشوش مى‏سازد.(3)
د . دگرگونى در نگرش: هيجان‏ها مى‏توانند نگرش فرد درباره خود و نقش آينده وى در زندگى‏اش را تحت تأثير قرار دهند. بدين ترتيب، نگرش انسان در مورد آينده و خود و كسب شخصيت سالم تا حدودى مرهون اين عواطف است و همچنين تسلّط انواع اين عواطف، كه كدام‏يك بر او مسلّط خواهند شد: ترس يا خشم، شادى يا غم، غرور يا شرم؟(4)
هيجان مُفيد ـ هيجان مُضر؟
اينك در جواب يكى از سؤال‏هاى ابتدايى كه مى‏پرسيد: «آيا مى‏توان هيجان‏ها را به دو دسته مناسب و نامناسب تقسيم كرد؟» بايد بگوييم هيجان و عاطفه، جزء جدا ناشدنى وجود انسان است ؛ امّا از آن جا كه منشأ هيجان‏ها بيشتر بيرونى است، بايد گفت كه همه هيجان‏ها به طور طبيعى براى همه افراد رخ مى‏دهد ؛ امّا آنچه مهم است، تمايلى است كه در فرد، نسبت به يك هيجان بيش از هيجان‏هاى ديگر، مشاهده مى‏شود.
بنابر آنچه گذشت، مى‏توان گفت اين انسان است كه با كنترل و مهار هيجان‏ها و عواطف خود، آنها را مناسب يا نامناسب تلقى مى‏كند. هيجان‏ها اگر كنترل شوند، بسيار مفيد و مناسب‏اند؛ امّا اگر مهار نشوند، بسيار نامناسب و حتى خطرناك و مشكل‏زا خواهند بود.
آنچه اهميتى بيش از ساير موضوعات دارد، هيجان‏هاى دوره جوانى و نوجوانى است. در دوره نوجوانى به علت گذار از دوران بلوغ، و رشد سريع جسمانى و عاطفى و عدم رشدِ قوه استدلال و تفكر، به موازات هيجان‏ها، كنترل عواطف، بسيار مشكل است و جوانان، در رويارويى با هيجان‏ها، بيشتر، راه افراط را در پيش مى‏گيرند كه بيشتر به‏سوى هيجان‏هاى از نوع شادى‏آفرين يا ماجراجويى است.
جوان با آن عواطف توفانى خود از يك سو و تنوع‏طلبى متناسب با سنّ خود از سوى ديگر، بيشتر به‏سوى ماجراجويى‏ها و سرگرمى‏هاى بى‏حدّ و حصر، تمايل پيدا مى‏كند كه همين مسئله مى‏تواند سرآغاز بسيارى از انحرافات و مشكلات باشد ؛ چرا كه ـ چنانچه قبلاً متذكر شديم ـ يكى از ويژگى‏هاى هيجان، تضعيف قوه استدلال و تفكر است.
فرد به هنگام لذّتِ بسيار و سرخوشىِ بيش از اندازه، آنچنان از خود، بى‏خود مى‏شود كه به بسيارى از پيشنهادهاى غيرمعقول و غيرقانونى يا نامتعارف دوستان خود نيز پاسخ مثبت مى‏دهد. ميزان قابل توجهى از دوستى‏هاى خيابانى، اعتيادها، جنايت‏ها، دزدى‏ها و حتى تصادف‏هاى رانندگى، ريشه در عدم كنترل هيجان‏ها دارد. بنابراين نمى‏توان از انواع هيجان‏ها تعدادى را به عنوان مناسب و تعدادى را به عنوان نامناسب تفكيك كرد. بلكه بايد گفت تمامى هيجان‏ها در صورت كنترل، مناسب و مفيد خواهند بود و در صورت عدم كنترل، نامناسب و مُضر.
شايد پرسش بسيارى از اشخاص اين باشد كه معمولاً محرّك‏هاى بيرونى و تحريكات درونى، آن قدر قوى هستند كه نمى‏توان در مقابل آنها مقاومت نمود. در چنين مواردى چه بايد كرد؟
راه كارهاى مقاوم‏سازى خود
در پاسخ بايد گفت: با استفاده از راه‏هاى گوناگونى مى‏توان با هيجانات شديد، مقابله كرد، كه ما در اين فرصت كوتاه، تنها به دو موردْ اشاره مى‏كنيم.
الف . راه‏كارهاى شناختى: انسان موجودى صاحب فكر و تعقل است و مى‏تواند ميزان آگاهى خود را در مورد هر موضوعى افزايش دهد. بالا بردن ميزان آگاهى و شناخت نسبت به محرك‏هاى بيرونى و آثار مفيد يا مخرب آنها، ما را در تعديل هيجان‏ها بسيار يارى خواهد نمود. اين فرايند، موجب مى‏شود كه بسيارى از محرك‏ها كه براى ديگران شگفت‏آور است، براى ما بسيار عادى جلوه كند.
البته در يك موقعيت دقيق‏تر نيز با فرا گرفتن تكنيك‏هاى (راه‏كارهاى) خاصِ برخورد با احساسات و عواطف لحظه‏اى (تكانشى) مى‏توان به هنگام مواجهه با هيجانات، از اين تكنيك، استفاده نمود و اضطراب را كاهش داد. بنابراين، بالا بردن شناخت، چه در مورد محرك‏ها و چه در مورد تكنيك‏هاى مقابله، به ما كمك مى‏كند تا هيجان‏ها و عواطف را تحت كنترل خود درآوريم.
ب . راه‏كارهاى عملى (رفتارى): بسيارى از روان‏شناسان معتقدند كه به هنگام بروز هيجان، نيرويى در بدن به وجود مى‏آيد تا فرد را براى مقابله با خطرات احتمالى يارى دهد. آنها همچنين معتقدند اگر اين نيرو به‏واسطه سركوب شدن هيجان، مورد مصرف قرار نگيرد، در بدن باقى مى‏ماند و موجب آسيب‏رسانى به بافت‏هاى مختلف بدن مى‏شود و همچنين در روان فرد نيز تأثيرات مخرّبى مى‏گذارد. اين روان‏شناسان براى مصون ماندن فرد از آسيب‏ها، نظريه تخليه هيجانى را ارائه داده‏اند. مبتكرين اين نظريه بر اين باورند كه با راه‏هاى گوناگونى بايد اين نيروى اضافى را تخليه نمود. البته بسيارى از روش‏هاى پيشنهادى (از جمله نمايش صحنه‏هاى خشونت‏بار و...) مثمر ثمر بوده است، اما روش‏هايى نيز در عمل، كاملاً مفيد بوده‏اند كه ما به دو نمونه از آنها اشاره خواهيم نمود.
1 . فعاليت‏هاى هنرى: تعدادى از روان‏شناسان معتقدند كه مى‏توان اين نيروى اضافى را در راه هنر به كار برد. هنرمندان در حقيقت با تفسير مسير هيجان‏هاى خود به‏سوى خلاقيت‏هاى هنرى (از جمله: ادبيات)، موفقيت‏هاى بسيارى را كسب نموده‏اند و آثار بى‏نظيرى را آفريده‏اند. وقتى زيبايى يك گُل يا يك منظره طبيعى يا يك صحنه شورانگيز، فرد را به وجد مى‏آورد و احساسات او را به شدت تحريك مى‏كند، او مى‏تواند به جاى پايكوبى و شادى بى حدّ، با نقاشى كردن آن صحنه يا توصيف آن با شعر و نثر، عواطف خود را نشان دهد و نيروى خود را در راه مفيدِ خلاقيت هنرى به كارگرفته، تخليه نمايد.
بعضى از روان‏شناسان تا آن جا پيش رفته‏اند كه منشأ بسيارى از سوز و گدازهاى شعرا و هنرمندان را در هيجان‏هاىِ تغيير مسير داده شده، جستجو مى‏كنند. هم‏چنان كه گفته شد، روان‏شناسى تمام هيجان‏ها را در حدّ متعادل، مناسب مى‏داند. البته توضيح اين نكته نيز ضرورى است كه مكتب انسان‏ساز اسلام نيز با افراط و تفريط ، كاملاً مخالف است و با تعادل، موافق بنابراين، هيجان مناسب، همان هيجان متعادل و به دور از افراط و تفريط است.
2 . فعاليت‏هاى بدنى: فعاليت‏هاى بدنى به تناسب شدّت و ضعفشان به نيرو و انرژى نياز دارند. به اين معنا كه فعاليت بدنى هرچند فعاليت ناچيز و ضعيفى باشد، باز هم نياز به صَرف انرژى درون بدنى دارد، بنابراين، جوان با روى آوردن به فعاليت‏هاى بدنى مى‏تواند نيروهاى اضافىِ انباشته شده در بدن خود را به كار گيرد.
فعاليت‏هاى بدنى، بيشتر در دو دسته «كار» و «ورزش» بروز و ظهور پيدا مى‏كنند. امّا در اين ميان آنچه نظر جوان و نوجوان را به خود جلب مى‏كند، ورزش است. امروزه ورزش با جذابيت‏هاى زيادى كه دارد بسيارى از جوانان را به خود جذب كرده است. روان‏شناسان مسلمان با استفاده از تعاليم اسلام (كه به ورزش توجّه ويژه‏اى دارد)، به اين نتيجه رسيده‏اند كه ورزش، به دليل اين كه هم نيروى بدن را صَرف مى‏كند و هم موجب سر زندگى و شادابى در فرد مى‏شود، بهترين وسيله تخليه هيجانات است؛ بويژه در زمان حال كه با تنوّع زيادى كه در رشته‏هاى مختلف ورزشى وجود دارد، عملاً در بسيارى از آنها، جنبه تفريحى و سرگرمى، بيشتر از جنبه‏هاى قدرتى و توان بدنى آن است. بنابراين مى‏توان نتيجه گرفت كه بهترين راه تخليه هيجانات و عواطف، همان ورزشى است كه نه‏تنها هيچ اثر سوئى بر فرد ندارد، بلكه فوايد ديگرى هم در پى مى‏آورد كه از آن جمله مى‏توان به سلامت جسمى، بالا رفتن قدرت بدنى، افزايش قدرت تفكر و شادابى اشاره نمود.
با توجّه به مطالب ذكر شده، به اين نتيجه مى‏رسيم كه هيجان مخصوصى وجود ندارد كه بتوان آن را «هيجان مناسب» ناميد ؛ تنها به تمامى هيجان‏ها اگر متعادل و كنترل شده باشند، «مناسب» گفته مى‏شود، و در غير اين صورت، «نامناسب».

________________________________________
1 . ر.ك به: انگيزش و هيجان، محمدكريم خداپناهى، تهران: سمت، 1379، فصل هيجان‏ها.
2 . هوش هيجانى، دانيل گلمن، ترجمه: نسرين پارسا، تهران: رشد، 1380، ص 104 .
3 . بحارالانوار، ج 71، ص 428 .
4 . ر.ك به: روان‏شناسى رشد با نگرش به منابع اسلامى، تهران: دفتر همكارى حوزه و دانشگاه، 1374، ج 2، فصل رشد هيجانى .
مجلات >حديث زندگى>شماره 17

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page