لِكَيْلاَ تَأْسَواْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ تَفْرَحُوا بِماءَاتَـكُمْ[1] ؛ تأسف نخوريد بر آنچه در دنيا از شما فوت مىشود و شاد نشويد بر آنچه به شما ، رو مىآورد .
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم مىفرمايند :
مَنْ أرادَ أنْ يؤتيه اللّه علْمَاً بغَيرِ تَعَلُّمٍ وَهُدىً بِغَيرِ هِدايةٍ فَلْيَزهَدْ في الدُّنيا[2] ؛ كسى كه مىخواهد خداوند علم بدون يادگيرى و هدايت بدون راهنمايى به او عطا كند بايد در دنيا زهد پيشه كند .
اميرمؤمنان عليهالسلام در تعريف زهد چنين مىفرمايند : اَلْزُّهْدُ فِي الدُّنْيا قَصْرُ الْأَمَلِ ، و شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ ، وَالْوَرَعُ عَنْ كُلِّ ما حَرَّمَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ[3] ؛ زهد در دنيا عبارت است از كوتاه بودن آرزو ، سپاسگذارى بر هر نعمت و پرهيز از تمامى آنچه را كه خداوند حرام كرده است .
زهد در لغت عبارت است از ترك شىء و دورى از آن و بىميلى و بىرغبتى به آن . و به معنى كم شمردن و حقير دانستن نيز آمده است . و در اصطلاح عبارت است از روىگردان شدن از دنيا ، و ارادات قلبى نداشتن به آن و به اندازه ضرورت از آن بهره بردن . زهد اصطلاحى اگر عبارت باشد از ترك دنيا براى رسيدن به آخرت از كردارها و رفتارها محسوب مىشود و اگر عبارت باشد از بىرغبتى و بىميلى به دنيا ، از پندارها محسوب مىشود .
دورى از دوستى دنيا ، دل كندن از دنيا و آستين فشاندن بر آن و اكتفا كردن به قدر ضرورت ، پشت كردن به دنيا و روآوردن به آخرت ، از غير خدا قطع اميد كردن و روآوردن به خدا را زهد مىگويند و از همه كس و همه چيز دل كندن و تنها به خدا اميدوار بودن از برترين درجات زهد است .
درجات زهد :
1 ـ زهد عام : و آن عبارت است از ترك دنيا براى رسيدن به نعمت هاى آخرت .
2 ـ زهد خاص : و آن عبارت است از ترك اميال حيوانى و لذايذ شهوانى براى رسيدن به مقامات عقلانى و مدارج انسانى .
3 ـ زهد خاصِ خاص : ترك لذّات روحانى و مشتهيات عقلانى براى رسيدن به مشاهده جمال جميل الهى و وصول به حقايق معارف ربّانى .
---------------------------------------------
[1] . حديد : 23 .
[2] . المحجة البيضاء : ج7 ، ص356 .
[3] . الكافى : ج5 ، ص71 و بحار الانوار : ج75 ، ص59 .
زهـد
(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)