شرك

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

إِنَّ اللّه‏ََ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَآءُ[1] ؛ خداوند مشرك را نمى آمرزد و غير مشرك را از هر كه بخواهد مى‏آمرزد . وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللّه‏َِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ[2] ؛ وبيشتر آنها كه مدعى ايمان به خدا هستند ، مشركند .
ستاره وفلك وروزگار مخلوقند
چنان روند كه ايزد بدو دهد فرمان
كسى كه صنع بيند و خداى نشناسد
بدان كه هست بر او نام آدمى بهتان
( عنصرى )
شرك عبارت است از اين كه غير خدا را هم ، در خداوندى و ربوبيت مؤثر بدانيم و اگر با اين عقيده آن غير را بندگى كنيم ، آن را شريك در عبادت قرار داده‏ايم و اگر او را عبادت نكنيم وليكن او را در چيزى كه رضاى خدا در آن نيست ، اطاعت كنيم آن را شريك در طاعت و بندگى دانسته‏ايم ؛ حالت اول را شرك جلى و دوم را شرك خفى مى نامند . اين دو شرك در قرآن كريم با ماده « عبد » بيان شده است .
1 ـ  شرك در عبادت به معنى پرستش : قَالُواْ نَعْبُدُ أَصْنامَاً فَنَظَلُّ لَهَا عَـكِفِينَ[3] ؛ مشركان گويند : ما اين بت‏ها را مى‏پرستيم و هر روز براى پرستش آنها مقيم بت خانه ايم .
2 ـ  شرك در عبادت به معنى اطاعت : أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَـبَنِى ءَادَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُواْ الشَّيْطـنَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ[4] ؛
اى فرزندان آدم آيا با شما پيمان نبستيم كه شيطان را نپرستيد چون او دشمن آشكار شما است [منظور اطاعت است نه پرستش] .
مسئله شرك در اطاعت از مهم‏ترين گناهان است كه در قيامت دامن گير آدمى مى‏شود ؛ يعنى در آن روز كسانى كه بر خلاف امر فرمان داده‏اند و كسانى كه فرمان ناحق را اجرا نموده‏اند به كيفر شرك در اطاعت مى‏رسند .
آفرينش همه تنبيه خداوند دل است
دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار
اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود
هر كه فكرت نكند نقش بود بر ديوار
( سعدى )
----------------------------------
[1] .  نساء : 48 .
[2] .  يوسف : 106 .
[3] .  شعراء : 71 .
[4] .  يـس : 60 .