17 «الصّابِرِينَ وَالصّادِقِينَ وَالْقانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ»
ترجمه:
17. متقينْ صابر صبر كننده و تصديق و عبادت و انفاق و استغفار در سحرها كننده هستند.
تفسير:
[در بيان صفات متقين]
در اين آيه پنج صفت از صفات متّقين را بيان مىفرمايد كه جامع جميع صفات باشد:
«الصّابِرِينَ»، يكى از صفات بارز اهل تقوا «صبر» است، چه صبر در بليّات، چون مىدانند تمامْ موافق حكمت است و موجب ارتفاع رتبه است و كفاره ذنوب است و امتحان بنده است و چه صبر بر مشاقّ عبادات كه، «أفضلُ الْأعمال أحمزها»[1].
و چه صبر بر كفِّ نفس از معاصى كه جهاد اكبر است جهاد با نفس و در قرآن مىفرمايد: «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»[2]، «وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ»[3].
«وَ الصّادِقِينَ» ، آيات و اخبار در فضيلت «صدق» بسيار است و كافى است همين حديث شريف از حضرت صادق عليهالسلام: «مَن صدق لسانه زكى عمله»[4].
و فرمود به بعض اصحاب خود: «انظر إلى ما بلغ به عليّ عليهالسلام عند رسول
اللّه صلىاللهعليهوآله فالزمه ، فإنّ عليّاً عليهالسلام إنّما بلغ به عند رسول اللّه صلىاللهعليهوآله لصدق الحديث وأداء
الأمانة»[5].
و غير اينها.
[اقسام ششگانه صدق]
و از براى صدق اقسامى است:
1. صدق در كلام و شامل مىشود صدق در مقام شهادت و صدق در قسم و صدق در وفاى به عهد و صدق در اخبار.
2. صدق در كتابت به جميع اقسام مذكوره.
3. صدق در نيّت كه اخلاص باشد.
4. در عزم و جزم بر خير.
5. صدق در عمل كه باطن آن مطابق ظاهر آن باشد.
6. صدق در مقامات دينيّه و اخلاق حميده: صبر، شكر، توكّل، حبّ، رجاء، خوف، زهد، تعظيم، رضا، تسليم و غير اينها.
«وَ الْقانِتِينَ»، اصل «قنوت» به معنى دعا و عبادت و صلات و اطاعت استعمال شده و از اين باب است قنوت نماز و در آيات شريفه تمام اين معانى به مناسبات اراده شده ؛ «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ»[6] به معنى صلات. «يا مَرْيَمُ اقْنُتِى لِرَبِّكِ»[7] به معنى عبادت. «قُومُوا للّهِِ قانِتِينَ»[8] به معنى دعا در قنوت صلات. «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ»[9] به معنى اطاعت. و تمام اين معانى يعنى قدر جامع كه شامل تمام باشد ممكن است مراد باشد و تماما از صفات متّقين به شمار مىرود.
[در اقسام انفاقها]
«وَ الْمُنْفِقِينَ» ، اقسام انفاقات را در اول سوره بقره در ذيل آيه «وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ» مفصّلاً بيان كرديم از انفاقات واجبه و مندوبه، حتّى انفاق علم و جاه و تلاوت و بذل، مراجعه فرماييد[10].
[در بيان ثوابهاى استغفار بالاخص در سحر]
«وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ» «استغفار» طلب مغفرت است و غفران پوشاندن است و مراد پوشاندن گناه است و خداوند غافر و غفور و غفّار است، اسم فاعل، صفت مشبّهه، صفت مبالغه. غفور دلالت بر استمرار دارد و غفّار دلالت بر كثرت و شرح اين كلمه را ما در مجلد اوّل در ذيل «وَ يُقِيمُونَ الصَّلوةَ» دادهايم[11] و فقط اينجا در اهميت استغفار اشاره مختصرى مىكنيم.
در كافى در كتاب دعا، باب استغفار از حضرت صادق عليهالسلام از حضرت رسالت صلىاللهعليهوآله نقل فرموده كه فرمود: «خيرُ الدعاء الاستغفارُ»[12].
و از حضرت رضا عليهالسلام نقل فرموده ، فرمود: «مثل الاستغفار مَثَلُ ورقِ شجرٍ تحرك فتناثر». سپس فرمود:
«والمستغفرُ من ذنبٍ ويفعلُهُ كالمستهزئ بربّه»[13]. [در بيان وقت سحر]
و «اسحار» جمع سَحَر به تحريك است و سحر بنا بر مشهور و منصور ثلث آخر شب است و مراد از شب از مغرب تا طلوع فجر است، نه از غروب تا طلوع آفتاب.
مثلاً در اول حمل و ميزان كه از غروب تا طلوع آفتاب دوازده ساعت است از مغرب تا طلوع فجر ده ساعت و ربع است و ثلث آن سه ساعت و بيست و پنج دقيقه است كه از شب عرفى گذشته باشد سه ساعت و چهل دقيقه.
و كلمه « بِالْأَسْحِارِ » چون جمع محلاّ به الف و لام است و افاده عموم مىكند دلالت دارد بر اينكه يكى از صفات اهل تقوا اين است كه در جميع سحرها در مناجات با خدا كه بهترين اوقات است استغفار مىكنند.
لكن در اخبار دارد كسى كه يك سال در قنوت وتر هفتاد مرتبه استغفار كند جزو مستغفرين بالاسحار محسوب مىشود، چنانچه در برهان از شيخ طوسى از حضرت صادق عليهالسلام روايت مىكند كه فرمود:
«من قال في آخر الوتر في السحر: أستغفر اللّه ربّي وأتوب إليه سبعين مرّةً، ودام على ذلك سنةً كتبه اللّه من المستغفرين بالأسحار»[14].
و از صدوق قدسسره از آن حضرت روايت مىكند كه فرمود: «من قال في وتره: أستغفر اللّه وأتوب إليه سبعين مرّة وواظب على ذلك حتّى تمضي سنة كتبه اللّه من المستغفرين بالأسحار ووجبت المغفرة له من اللّه عزّ وجلّ»[15].
و از اين دو حديث استحباب هر دو طريق با ذكر «ربّى» و بدون آن ثابت مىشود. و در مجمع البيان از حضرت صادق عليهالسلام روايت مىكند فرمود: «إنّ من استغفر اللّه سبعين مرّةً في وقت السحر فهو من أهل هذه الآية»[16]. و از اين حديث سه مطلب استفاده مىشود: يكى آنكه ادامه يك سال لازم نيست، ديگر آنكه در قنوت وتر لازم نيست، سوم آنكه مجرّد «أستغفرُ اللّهَ»
بدون كلمه «وأتوبُ إليه» كافى است.
-------------------------------------------------------
[1] . با ارزشترين اعمال، سختترين و مشكلترين آنهاست. بحار الأنوار: ج79، ص229 و الحدائق الناضرة: ج6، ص6.
[2] . و كسانى كه جهاد مىكنند در راه ما، ما هم هر آينه آنها را هدايت مىكنيم به راههاى خود. سوره عنكبوت: آيه 69.
[3] . و كسى كه جهاد كند، جز اين نيست كه جهاد كرده براى نفس خود. همان: آيه 6.
[4] . هر كس زبانش راست بگويد، عملش پاك مىشود. كافى: ج2، ص104، ح30؛ بحار الأنوار: ج68، ص3، ح3 و جامع السعادات: ج2، ص104.
[5] . نگاه كن به آن چيزى كه على عليهالسلام به خاطر آن نزد رسول خدا جايگاهى پيدا كرده، پس از آن پيروى كن، به راستى كه على عليهالسلام به خاطر راستگويى و امانتدارى نزد رسول خدا جايگاه و مقام يافته است. كافى: ج2، ص104، ح5؛ بحار الأنوار: ج68، ص5 ، ضمن ح5 و جامع السعادات: ج2، ص104.
[6] . [آيا چنين كسى بهتر است] يا آن كسى كه در طول شب در سجده و قيام، اطاعت [خدا] مىكند؟ سوره زمر: آيه 9.
[7] . اى مريم! اطاعت و بندگى نما پروردگار خود را. سوره آل عمران: آيه 43.
[8] . و خاضعانه براى خدا به پاخيزيد. سوره بقره: آيه 238.
[9] . همه نسبت به او مطيعند. همان: آيه 116.
[10] . ر. ك: همين تفسير، ج1، ص400.
[11] . ر. ك: همان، ص341.
[12] . بهترين دعا طلب آمرزش از خداوند است. كافى: ج2، ص504، ح1 و وسائل الشيعة: ج7، ص176، ح2.
[13] . استغفار همانند برگ درختى است كه تكان مىخورد و پيايى گناهان را مىريزد. كسى كه از گناه استغفار كند و باز آن را انجام دهد، همانند كسى است كه پرورگارش را مسخره كرده است. كافى: ج2، ص504، ح3 و وسائل الشيعة: ج7 ، ص176، ح1.
[14] . هر كس در سحر در آخر نماز وتر هفتاد مرتبه بگويد «استغفر اللّه ربى و اتوب إليه» و يك سال بر اين كار مداومت داشته باشد، خداوند نام او را از كسانى كه در سحر استغفار مىكنند، مىنويسد. تفسير عياشى: ج1، ص188، ح14 و15 و تفسير البرهان: ج2، ص14، ح8 با اندكى اختلاف . توضيح آنكه عين روايت فوق در تفسير البرهان موجود نيست و آنچه بدان ارجاع داده شده است ، به نقل از تفسير عياشى مىباشد ، نه شيخ طوسى .
[15] . هر كس در نماز وترش هفتاد مرتبه بگويد «استغفر اللّه واتوب اليه» و بر اين كار مواظبت كند تا اينكه يك سال بگذرد، خداوند نام او را جزو استغفار كنندگان در سحرها نوشته وآمرزش خداوند متعال براى او واجب مىشود. الخصال: ص638، ح3؛ تفسير البرهان: ج2، ص14، ح4 و تفسير الصافى: ج1، ص322.
[16] . هر كس در هنگام سحر هفتاد مرتبه استغفار كند، او از اهل اين آيه است اين آيه شامل او مىشود. مجمع البيان: ج2، ص714.
آیه ١٧ « الصّابِرِينَ وَالصّادِقِينَ وَالْقانِتِينَ... »
- بازدید: 2739