اندر احوال سرگردانی و دوگانگی برخی رسانه‏ها ؛ حجاب و عفاف را باور کنیم یا ارغوان را ؟

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

لازم است "حماسه مهدی طهانیان" را به یاد آوریم؛ کم سن‏وسالترین اسیر ایرانی در عراق که وقتی با خبرنگار بی‏حجاب هندی در در اردوگاه رمادی 2 مواجه شد هدف، وسیله را برایش توجیه نکرد و در مقابل دوربین‏های تلویزیونی خارجی به او گفت: «ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده‏ترین زینت زن حفظ حجاب است ... تا حجابت را رعایت نکنی با تو صحبت نمی‏کنم».
به قلم: ع. حسینی عارفسردبیر ابنا


این روزها پدیده‏ای عجیب و تقریباً باورنکردنی در برخی رسانه‏های وابسته به جریان اصول‏گرایی دیده می‏شود. آنهااعم از صدا و سیما و چند سایت خبری پر بینندهمشغول رپرتاژ دادن و تبلیغ برای «ارغوان رضایی» تنیسور فرانسوی ایرانی‏الاصل هستند.
این رسانه‏ها با انعکاس اخبار پیروزی این ورزشکار در "مسابقات تنیس مسترز مادرید" و سپس ارائه تحلیل‏ها و مصاحبه‏های گوناگون،در حال بزرگ‏نمایی شخصی هستند که با یک جستجوی ساده‏ی اینترنتی می‏توان ده‏ها تصویر نیمه عریان او را در سایت‏ها و نشریات مختلف مشاهده کرد.
نگارنده شناختی از عقاید، باطن یا شخصیت این ورزشکار ندارم و روی سخنم در این نوشته نیز اصولاً با او نیست؛ چرا که وی به عنوان یک انسان آزاد و مختار، می‏تواند نوع زندگی خود را، دینمدارانه یا غیرمتدینانه، انتخاب نماید و مسؤول دنیا و آخرت این نوع زندگی نیز خودش است؛ اما لازم است نکات زیر را خطاب به مسؤولان این رسانه‏های به اصطلاح اصول‏گرا عرض کنم؛ شاید پاسخی برای شگفتی خود و امثال خود بیابم:


1. حدود یک ماه است که این رسانه‏های با آب و تاب فراوان ندای "وا اسلاما"ی خود را نسبت به وضعیت ناهنجار حجاب در جامعه بلند کرده‏اند. آنان به خوبی دریافته‏اند که آنچه به عنوان «جنگ نرم» نام نهاده‏اند از سوی پیاده‏نظام‏هایی به نام بد حجابان، اجرایی می‏شود. لذا میزگردها و همایش‏های مختلفی به راه انداختند و در اطراف این مسأله مفصلاً بحث و تبادل نظر(!) کردند.
هنوز این داستان به سامان نرسیده بود که ناگهان دیدیم همین رسانه‏ها از یک خانمِ نه بدحجاب و نه بی‏حجاب؛ بلکه "نیمه‏عریان" اینگونه تعریف و تبلیغ می‏کنند؟ جالب اینکه برخی از این سایت‏ها، حتی نتوانسته‏اند چند عکس مناسب از این ورزشکار پیدا کنند و مجبور شده‏اند با انواع ترفندهای فتوشاپی، تصاویری از ایشان منتشر نمایند! ... این یک بام و دو هوا ناشی از چیست؟
2. ممکن است پاسخ داده شود که «این خانم ایرانی است؛ و از ما حمایت کرده است؛ و به دشمنان نظام نه گفته است؛ و سایت بالاترین با او بد است؛ و چه و چه و چه ...».
سؤال می‏کنم: آیا به صرف اینکه این خانم به ایرانی بودن خود افتخار کرده است یا مثلاً دو راکت به رییس جمهور محترم کشورمان هدیه داده است، باید اینگونه چشم بر همه‏ی چیزهای دیگر ببندیم و خود را گم کنیم؟ آیا ما اینقدر سقوط کرده‏ایم ؟! آیا ملاک ما برای الگو دادن به جوانان، و خوب و بد دانستن افراد، فقط "حمایت از سیاست‏هایمان" شده است؟ آیا اگر روزی "خوانندگان طاغوتی" نیز بنا بر مصلحت خود، حرفی علیه سران فتنه یا مخالفان ما بزنند، آنها را هم تقدیس و تنزیه می‏کنیم؟ ... واقعاً چه به روز برخی از ما آمده است؟!
آیا ما پاسخی برای این سؤال دختران کشور داریم که: «اگر ارغوانبا آن وضع پوششخوب است و باید اینطور در بوق و کرنا شود، چرا بر ما به خاطر موی سرمان سخت می گیرید و ما را سوار اتومبیل‏های گشت ارشاد می‏کنید؟ ما که از او خیلی پوشیده‏‏تر هستیم!»...
آیا قوانین اسلام برای تهران یک چیز است و برای پاریس چیز دیگر؟ آیا "مانتوی تنگ و شال" در تهران و شیراز و قم جرم است و "دامن کوتاه و رکابی" در مادرید و پاریس و لندن، حجاب؟
3. لازم است حافظه تاریخی کسانی که تفکر بالا را دارند و هدف، وسیله را برایشان توجیه می‏کند اندکی تحریک کنم و "حماسه مهدی طهانیان" را به یاد آنها بیاورم؛ کم سن‏وسالترین اسیر ایرانی در عراق که وقتی با خبرنگار بی‏حجاب هندی در «اردوگاه رمادی 2» مواجه شد هدف، وسیله را برایش توجیه نکرد و در مقابل دوربین‏های تلویزیونی خارجی به او گفت: «ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب استارزنده‏ترین زینت زن حفظ حجاب است ... تا حجابت را رعایت نکنی با تو صحبت نمی‏کنم».
احتمالاً اگر برخی از ما و شما به جای او بودیم، از این فرصت مناسب برای زدن مشتی محکم بر دهان استکبار جهانی، صدام یزید کافر، فتنه‏گران و بالاترینی‏ها استفاده می‏کردیم و کاری به حجاب و بی‏حجابی او نداشتیم (چراکه چشم‏هایمان، مادرزادی درویش است)!!
4. با توجه به آنچه گذشت، لطفاً ما را از حیرت درآورید و بفرمایید:
اولاًجوانان ما کدام حرف را از شما [برخی] اصول‏گرایان عزیز قبول کنند؟ لزوم حجاب و عفاف را؟ یا ارغوان رضایی را؟ ...
ثانیاًاگر شما از نگاه جوانان ما به آن سوی مرزها و الگوگیری آنها از ستارگان سینمایی و ورزشی غرب ناراحتید ، پس این دیگر چه الگویی است که اینک به آنها معرفی می‏کنید؟ ...
ثالثاًاز این پس چگونه می‏توان به دختران و پسرانی که تحت تأثیر القائات و تبلیغات شما، عکس و پوستر خانم رضایی را در تیپ‏ها و ژست‏های آنچنانی روی دیوار اتاقشان می‏زنند قبولاند که حجاب چیز خوبی است، و عفاف چیز لازمی است؟ ...
و بالاخره اینکه: «تکلیف مارا معلوم کنید؛ الگوی دختران ماهمانطور که تا به حال می‏گفتیدحضرت فاطمه زهرا(س) است یا خانم ارغوان رضایی؟»...
5. در پایان از موضع یک اصول‏گرا به همه دوستان رسانه‏ای عرض می‏کنم:
ــ احکام اسلام و قرآن جزء اصول ماست؛
ــ عقاید تشیع جزء اصول ماست؛
ــ حجاب و عفاف، چه در تهران چه در پاریس، جزء اصول ماست؛
ــ سیره پیامبران ، ائمه اطهار و حضرت زهرا (علیهم السلام) جزء اصول ماست؛
ــ وطن‏دوستی و تمامیت ارضی ایران، و همه کشورهای مسلمان، جزء اصول ماست؛
ــ و آنچه موارد بالا را نقض کند، هرچه باشد و از سوی هر که باشد، در اصول و اصول‏گرایی ما جایی ندارد.
پس لطفا شما هم تکلیف خود را با اصول و اصول‏گرایی خود مشخص کنید؛ مردم نمی‏توانند هم دم خروس راباور کنند و هم قسم حضرت عباس را.