علی جان، با تو از کاوش پیاپی قلبها و دلهایی میگوییم که در آنها، ذره ذره گرمیِ خورشیدوار عشقت را جستجو میکنند. از شراب و شوری که با کلام آسمانی ات به جام جانمان بخشیدی. از طلوع پاکت در عمق جانمان که از برایمان اشارت صبح سپید دلدادگی و شور است. از اشتیاقمان به تو که با بانگ آسمانی اتْ آنرا شور حیات میبخشی. از گلبرگ های عشقی که در مسیر آمدنت بر خانه دلمان افشانده ایم و از احتیاجمان به طلوعِ مهر تو بر صفحه قلب هایمان تا سفر دل را با بدرقه نگاه سخنگوی تو آغاز کنیم و تو فانوس نظرگاه شب های بی پایان سفرمان شوی؛ سفری از برون به درون، و از جاده افلاکی جسم خاکی، تا روح جاودانگی!
-------------------------------
ماهنامه گلبرگ 42
متن ادبی «سفر دل»
- بازدید: 8196