امروز، وقتی خورشید، سر از بالین کوه ها بردارد و طلوع کند، همتای خود را در زمین خواهد یافت؛ مولای نخلستان های سکوت و چاه، مولای شبگرد کوچه های کوفه را که بار امانت بر دوش، خلافت خدا را بر زمین مجسم خواهد کرد.
فردا، یتیمان، طعم نان دست های فاطمه را در بخشش شبانه او، بی منّت خواهند چشید.
ببار ای ابر رحمت؛ که میلاد تو، آغازگر انگشتان ذوالفقاری نور است و فتح خیبر، دری است که به روی بازوان عدالت گشوده است تا آن را برای همیشه، در تاریخ قلوب مؤمنین ثبت کنی.
تا که بر لب نامت ای زیباترین، می آورم آسمانها را تو گویی بر زمین می آورم
تو طلوع آفتابی، من اذان مغربم زیر لب نام امیرالمؤمنین می آورم
رزیتا نعمتی
دیدگاهها
سپاسگزارم ک اجازه ی استفاده رو به دیگرون هم میدید
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا