بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت حجه (عج) از طریق محمد ابن عثمان دومین وکیل خویش در زمان غیبت صغری ، خطاب به همه شیعیان فرمودند:
((برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که همانا فرج و گشایش شما در آن است ))
در این سخن دو نکته مهم وجود دارد :
1_ کثرت دعا یعنی به دعای کم و زمان محدود اکتفا نشود.آری منتظران واقعی حضرتش از چشم انتظاری ملول نمیشوند و هرگز از تمنای فرج خسته نمیگردند و در همه حال به یاد حضرت اند.
2_ فرج و گشایش در همه امور ما ( اخروی و دنیوی ) تنها و تنها به فرج و ظهور امام (ع) وابسته است.
در کتاب شریف مکیال المکارم آمده است :
یکی از زنان با ایمان و پارسا در هنگام تسلط کفار بر کشور اسلامی و غم ناراحتی شدید مردم ، بزرگی را در عالم رویا دید که فرمود :
(( اگر مومن پس از نمازهایش به همان طوری که خود مریض میشود ، یا به گرفتاری دیگری دچار میشود ، برای گرفتاری خود، برای دعا کردن به جد روی آورد در دعا برای فرج مولایش مواظبت و مداومت کند آن سان که فراق امام زمان ( ارواحنا الفدا ) باعث غم و ناراحتی او شده و قلبش را شکسته و احوالش را پریشان کرده باشد.
چنین دعایی در این حال یکی از این دو امر را موجب میشود:
1_یا امام زمان سریعتر ظهور میکند.
2_ یا غم و ناراحتی مومن با برطرف شدن گرفتاری هایش و نجات از فتنه ها ، به خوش حالی مبدل میگردد.
حضرت امام حسن عسگری (ع) در زمان حیات خویش به احمد بن اسماق قمی فرمود: ((سوگند به خدا فرزندم دارای غیبتی خواهد بود که هیچ کس در آن دوران از هلاکت و نابودی رهایی نمی یابد ، مگر خداوند او را بر اعتقاد به امامت وی استوار و بر دعا برای تعجیلش موفق بدارد.
در صورتی که به فرمایش امام (ع) در عصر غیبت عمل شده بود، قطعا نجات و رهایی از این محدودیت خود ساخته محقق می گشت ؛ ولی متاسفانه توجهی به رهنمود های مبارک آن حضرت صورت نگرفت و از این رو غیبت طولانی گشت.
•نامه ی حضرت بقیه الله ارواحنا فدا خطاب به شیخ مفید
این نامه در اوایل غیبت کبری برای شیخ ابو عبدالله بن محمد بن محمد بن لقمان مفید ( قدس سره ) که از بزرگترین فقهای تاریخ شیعی به شمار میرود شرف صدور یافته است .
جالب آن که حضرت در این نامه همان مقدار از غیبت ( 90 سال تا زمان شیخ مفید ) را تاخیر نام نهاد . و برای بیدار شدن مردم از غفلت ، نکات تکان دهنده ای را تذکر داده اند . از آن جایی که نامه مزبور طولانی است به بخشی از آن اشاره میگردد :
(( ... اگر شیعیان ما _ که خداوند متعال ایشان را به اطاعت خویش موفق بدارد _ با دل های متحد و یکپارچه بر وفای به عهد و پیمان خویش اجتماع میکردند ، ملاقات ما از آن ها به تاخیر نمی افتد و سعادت دیدار و مشاهده ی با معرفت برای آنها حاصل میشد و زودتر از این به دیدار ما نایل میشوند. آن چیزی که ما را از آنان دور کرده ( و باعث طولانی شدن غیبت گشته ) است، گناهان و خطاهایی ست که مرتکب میشوند و ما چنین انتظاری از آنان نداشتیم..... ))
در این بخش نامه دو نکته مهم است :
1_ ناهمدلی در وفا نسبت به فرمان برداری از امام زمان (عج) و لزوم همدل شدن همه ی شیعیان برای وفاداری به عهد و پیمان امامت.
2_ مرتکب گناه شدن شیعیان و ضرورت اتفاق همگی آنان بر توبه حقیقی و بازگرداندن حقوق از دست رفته امام (عج) برایشان.
تذکر مهم اینکه در راس همه گناهان ، گناه عدم انجام وظیفه نسبت به آستان مقدس امام عصر ارواحنا الفدا است .
این نامه در اواخر سال 1412 هجری صادر شده و هم اکنون بیش از هزار سال از صدور آن میگذرد . براستی ، کدامین اجتماع و کدامین اتحاد برای وفا به عهدی که شیعه با پیشوای خویش بسته صورت گرفته است ؟! کدام توجه و توبه ی دسته جمعی انجام شده است؟!
آری ، کوتاهی و عدم به وفای به پیمان الهی ، موجب محروست شیعه و جهان بشریت از این بزرگترین نعمت شده است و این جریان غفلت هم اکنون نیز ادامه یافته است که :
(( چگونگی بهرهمندی من از دوران غیبتم چون بهره بردن خورشید است، زمانی که ابرها آنرا از دیدگان مستور میدارند ))
طبق این کلام شریف ، وجه غیبت خورشید را باید در جوار و وجود ابرها جستجو کرد و اگر نه آفتاب بنا به ماهیت خویش یکسره قابل رویت است. خورشید امامت نیز سراسر لطف رحمت است و مردم اند که با عدم آمادگی برای قبول حکومت الهی او و ارتکاب گناه، آن حضرت و وجود نازنین را در پس پرده های سیاه غفلت و معصیت خود پنهان میکنند.
این چنین است که شیخ طوسی میگوید :
سبب غیبت امام عصر (عج) نمیتواند از جانب خداوند یا خود آن حضرت باشد.
او پس از ذکر نکته ای می افزاید:
...و جهت آن قبله ی خوف از نابودی حق و متیع نبودن مردم نسبت به اوست. هر موقع که این سبب زائل شود و مردم در اطاعت او بکوشند و تسلیم او شوند ظهور واجب میشوند.
خواجه نصیر طوسی نیز در تبیین این حقیقت جمله ی معروفی دارد که :
• وجوده لطف و تصرفه آخر و عدمنا.
وجود امام مهر است و تصرف او (( در جایگاه هدایت انسانها بودنش )) مهری دیگر و نبود او ازماست.
فصل الخطاب تمام این تعابیر، کلام عرشی حضرت فاطمه ی زهرا (س) است که در نکوهش مردمانی که با سکوت خویش و تایی علمی ربایندگان خلافت امیر راستین مومنان را خانه نشین کردند:
• (( مثل الامام مثل الکعبه اذ توی و لا تاتی ))
(( امام همچون کعبه است که باید به سوی او روند ؛ او به سوی مردم نمی آید .))
آری امام زمان ارواحنا الفداه کعبه ی مقصودی است که بشریت برای نیل به سعادت آخرت و دنیای خویش، باید متوجه آستان او شود و پروانه وار گرد آن وجود شریف طواف کند ، آیا به راستی راهی به جز کرنش در برابر خداومد و گردن نهادن به فرامین الهی و بازگشت به سوی اهل بیت (ع) فرار وی بشریت باقی مانده است؟
جایگاه امام زمان(عج) در زندگی ما
از وقتی که مسجد النبی ساخته شد ، پیامبر اکرم (ص) در موقع ایراد خطبه و سخنرانی برای مسلمانان (مخصوصا روز های جمعه ) بر درخت خرمایی تکیه می زد که در صهن مسجد باقی مانده بود ؛ منتهی وقتی جمعیت زیاد می شد ، اصحاب پیشنهاد داغدند که منبری برای رسول خدا (ص) ساخته شود پیامبر (ص) نیز اجازه فرمودند ؛ منبری از چوب با دو پله و یک عرشه ساخته شد .
اولین جمعه ای که پیش آمد ، رسول خدا (ص) جمعیت را شکافتند و با پشت سر گذاشتن نخل ، به طرف منبر رهسپار شدند . همین که بر عرشه ی منبر قرار گرفتند ، یکباره صدای ناله ستون خشکیده همانند زن فرزند مرده بلند شد . با ناله ستون صدای جمعیت نیز به گریه و ناله برخواست . رسول خدا (ص) از منبر به زیر آمدند ؛ ستون را در بغل گرفتند و دست مبارک خود را بر آن کشیدند و فرمودند:
(( آرام باش ))
سپس به سمت منبر باز گشته خطاب به مردم فرمودند:
(( ای مردم ! این چوب خشک نسبت به رسول خدا اظهار علاقه و اشتیاق می کند و از دوری وی محزون می شوند؛ ولی برخی از مردمان باکشان نیست که به من نزدیک شوند یا از من دور گردند! اگر من او را در بغل نگرفته و بر او دست نکشیده بودم، تا روز قیامت از ناله خاموش نمی شد.
آری ، درختی خشک لحظه ای از پیامبر (ص) دور شد صدا به ناله بلند کرد؛ این که آن حضرت را میدید و فقط دیگر به او تکیه نمیداده است.
حال مارا چه شده است که امام زمان خویش را نمیبینیم و از او دوریم؛ اما به زندگی عادی خویش سرگرمیم؟ به یاد همه کس و همه چیز هستیم جز امام زمانمان!
سید کریم پنیه دور از بخت یارانی بود که توفیق و سعادت دیدار ولی غایب خدا ، امام زمان (عج) را در حجره ی محقر خود داشت . نوشته اند که روزی امام زمان ارواحنا الفداه از آن مردم سعادتمند پرسید:
((سید کریم ! اگر هفته ای بگذرد و ما را نبینی چه خواهی کرد؟))
سید کریم پاسخ داده بود:آقا جان میمیریم! حضرت ولی عصر ارواحنا الفداه نیز فرموده بودند:
(( اگر اینگونه نبود به سراغت نمی آمدم. ))
تعارف را کنار بگذاریم ، اگر راستی چنین حالتی به برخی از شیعیان (( نه همه ی آنها )) دست بدهد و فراق و هجران آن حضرت دست کم گروهی از دوستان را اندوهگین و بی قرار سازد؛ به سعادت وصال و حضور ایشان نخواهیم رسید؟
داستان ما داستان طفل صغیری است که پدر خویش را از دست میدهد. او به دلیل عدم بلوغ فکری، نمیداند به چه بلا و محرومیتی گرفتار شده است ؛ اما بزرگتر _ که عمق مصیبت را میفهمند _ برای او اظهار دلسوزی میکنند. به بیان امام حسن عسگری (ع) : سختتر از یتیمی که پدرش را از دست داده ان یتیمی است که از امامش بریده باشد و نتواند به او برسد .
اگر ما تا حد فرزند گمشده ای که به رسیدن به پدر و مادر خود امید دارد و برای آن تلاش میکند و از هر که،میخواهد تا او را یاری دهد منتظر آقا بودیم در حال حاضر وضعمان بهتر از این بود.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
هیچ بنده ای ایمان به خداوند ندارد مگر اینکه من در نزد وی از خودش محبوب به تو باشم و عترت و خانواده ی مرا بیش از خانواده خود و جان مرا بیش از جان خود دوست داشته باشد.
اگر فرزند ما در بازگشت از مدرسه تاخیر کند چه میکنیم؟ خونسرد و آرام در جای خویش مینشینیم و به کارهایمان میرسیم یا_از ترس اینکه مبادا برای او اتفاقی افتاده باشد سراسیمه به کوچه و خیابان میرویم؟
کدام یک از ما تاخیر در ظهر امام (عج) را جدی گرفتیم ؟
اگر همین حالا فرشته ای از آسمان نازل شود و بگوید : من از جانب حق _ تعالی_ ماموریت دارم فقط یک حاجت و خواسته ی تو را حتما براورده کنم، کدام یک از ما مهمترین و اولین خاسته خود را فرج امام عصر (عج) ذکر خواهیم کرد؟
تاسف آور است که بگوییم یکی از همکاران فرهنگی _ که سالها معلم عربی و دینی بوده و اخیرا بازنشسته شده_ پس از مطالعه ی این سطور بگوید به نویسنده که:
من تا به حال نمیدانستم علت غیبت امام عصر (عج) بی وفایی و بی معرفتی ما شیعیان است.
سايت فرهنگی پژوهشی المهدی (عج)