حضرت عسكرى در سال 260 قمرى از دنيا رفت و بايستى فرزند بزرگوارش، پيش از اين سال، ولادت يافته باشد.
سال ولادت حضرت مهدى، سال نور است كه سال 256 هجرى است و آن حضرت، هنگام وفات پدر بزرگوارش، چهارساله بوده است.
اكنون عمر شريفش 1157 سال است كه عمرى دراز و طولانى است و اين خود معجزه اى است از معجزات و خرق عادتى است از خرق عادات و دليلى است بر ارتباط مستقيم حضرتش با ذات مقدس حضرت احديث. رابطه تكوينى كه حضرتش ارتباط وجودى با وجود حضرت حق دارد.
البته طول عمر، بر خلاف طبيعت نيست و با طبيعت انسان سازگار است و خواسته فطرى بشر نيز است و شايد در آينده روزى برسد كه اين خواسته فطرى بشر، تحقق يابد. حيات، نه تنها محبوب انسانهاست، بلكه محبوب حيوانات نيز است. هر بشرى، خود ناآگاه از جان خود دفاع مى كند؛ چنانچه هر حيوانى نيز از حيات خود، دفاع مى كند.
فطرى بودن حب حيات، مستلزم فطرى بودن دوام حيات است كه بجز طول عمر چيز دگرى نيست و طول عمر، امرى واقعى و حقيقى، چون ديگر فطريات بشر است كه خطا ندارند. در عصر نوح، پيش از توفان، عمر بشر طولانى بوده است؛ چنانچه خود حضرت نوح نيز عمرش طولانى بوده، دعوت آن حضرت نهصد و پنجاه سال طول كشيد. و پيش از دعوت بايد عمر حضرتش به اندازه اى برسد كه به مقام پيغمبرى آن زمان و مردمان كهن سالش برسد. و پس از پايان دعوت نيز، حضرت نوح چندى بوده و توفان رخ داده و آن را به چشم ديده و پس از توفان نيز، زنده است.
ولى پس از توفان، عمر بشر كوتاه شده است، و اين سرى است كه بايد روزى روشن شود.
نه تنها طول عمر حضرت مهدى، معجزه است، بلكه امامت آن حضرت، نظير نبوت حضرت عيسى عليه السّلام نيز، معجزه است.
حضرت مهدى، در چهار سالگى بدين منصب مقدس الهى نايل گرديد و لياقت چنين منصبى را داشت كه بزرگسالان چنان لياقتى را نداشته و ندارند.
و اين معجزه نيز، رابطه تكوينى امامت را با حضرت حق نشان مى دهد و ارتباط تشريع را با تكوين روشن مى سازد.
اراده خلل ناپذير حق، تعلق گرفت كه حضرت مهدى، عمرى دراز داشته باشد و تفكيك اراده از مراد، محال است؛ به خصوص اگر اراده حق باشد.
علل طبيعى پس از توفان نوح قادر به دادن طول عمر نيستند چون خودشان محدود به وقت هستند و عمرى كوتاه دارند مگر آن كه عللى پى در پى اين نقيصه را جبران كند. آنچه قطعى است، طول عمر حضرت مهدى، علل الهى دارد.
وجود مقدس حق، ازلى است و ابدى و جاودانى و قديم. پس معلول بلا واسطه اش بايستى داراى عمرى دراز باشد.
دين، بايستى با حقايقى اعجاز انگيز همراه باشد، تا دانسته شود كه خواسته حضرت حق است. اگر دين صد در صد فاقد اعجاز باشد، ارتباطش با حضرت حق مجهول مى ماند و نظير مسلكى از مسلكهاى بشرى خواهد بود.
تمام پيامبران، داراى معجزاتى بودند كه بشر از آوردن آنها عاجز و ناتوان بود. دعوت حضرت محمد صلى الله عليه و آله، جد حضرت مهدى، با معجزاتى بسيار آغاز شد و انجام آن دعوت هم، كه به وسيله حضرت مهدى است، بايستى با معجزه همراه باشد كه وجود مبارك حضرت مهدى، خود معجزه بلكه معجزاتى است.
----------------------------------------------
نويسنده : آية الله سيد رضا صدر
باهتمام : سيد باقر خسرو شاهى
منبع : www.m-mahdi.com