از چشم های آینه، میتوان خواند که امروز، شفاف ترین مرحله سجاده است و هیچ رنگی، از احساس معطر سجاده زیباتر نیست.
از این پنجره هایی که رو به دقایق معنوی باز میشوند، میتوان خواند که نیایش هایی از جنس بلور، در محراب چکیده شده است و هیچ انبساطی، فراتر از تصاویر جذبه های الهی نیست.
شوقستانی از ذکر «سبحان اللّه» پدید آمده است و دریاها، بوی قنوتِ «ربّنا» میدهند.
شعرها، کاروانی از پرنده و لبخندند که تا دیار خدا پر میکشند.
پایان بی قراری ها، خبری شاد است که درِ خانه حسین علیه السلام را میزند. گل سروده ایِ بشارت می آیند تا در محضر مادری عفیف، زانو بزنند.
برای خطِ سرخِ حسین علیه السلام ، ادامه ای مقدس تر از امروز نیست.
تلاوت حدیث بیداری
زین العباد علیه السلام آمده است و طغیان شیطان، باز ایستاده است روبه روی این تنومندیِ تعبد؛ روبهروی این همه صلابت ایمان، مقابل این روح شفاف.
صدا، صدایِ عارفانه های شب است که حدیث بیداری تلاوت میکند.
قافلهِ نافله ها را بنگر که از ثانیه های معصوم او میگویند.
مبارک است این نام و تکثیر غزل های پاک، بر صفحات روح بکر!
مبارک است این نام و نزول قطره های باران، بر کویرستان بشریت!
چه بار گرانی بودند روزها برای انسان؛ اگر حدیثی از طراوت لبهایش، دلها را بهاری نمیکرد و «صحیفه سجادیه»اش نبود!
چه تلخْمنزلی بود دنیا؛ اگر یاد او فضا را چنین درخشان نمیکرد!
محمدکاظم بدرالدین