متن ادبی «پنجره ‏هایی رو به دقایق معنوی»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

از چشم‏ های آینه، می‏توان خواند که امروز، شفاف ‏ترین مرحله سجاده است و هیچ رنگی، از احساس معطر سجاده زیباتر نیست.
از این پنجره ‏هایی که رو به دقایق معنوی باز می‏شوند، می‏توان خواند که نیایش‏ هایی از جنس بلور، در محراب چکیده شده است و هیچ انبساطی، فراتر از تصاویر جذبه‏ های الهی نیست.
شوقستانی از ذکر «سبحان اللّه‏» پدید آمده است و دریاها، بوی قنوتِ «ربّنا» می‏دهند.
شعرها، کاروانی از پرنده و لبخندند که تا دیار خدا پر می‏کشند.
پایان بی ‏قراری‏ ها، خبری شاد است که درِ خانه حسین علیه ‏السلام را می‏زند. گل سروده ایِ بشارت می ‏آیند تا در محضر مادری عفیف، زانو بزنند.
برای خطِ سرخِ حسین علیه ‏السلام ، ادامه ‏ای مقدس ‏تر از امروز نیست.
تلاوت حدیث بیداری
زین ‏العباد علیه ‏السلام آمده است و طغیان شیطان، باز ایستاده است روبه ‏روی این تنومندیِ تعبد؛ روبه‏روی این همه صلابت ایمان، مقابل این روح شفاف.
صدا، صدایِ عارفانه‏ های شب است که حدیث بیداری تلاوت می‏کند.
قافلهِ نافله ‏ها را بنگر که از ثانیه ‏های معصوم او می‏گویند.
مبارک است این نام و تکثیر غزل‏ های پاک، بر صفحات روح بکر!
مبارک است این نام و نزول قطره‏ های باران، بر کویرستان بشریت!
چه بار گرانی بودند روزها برای انسان؛ اگر حدیثی از طراوت لب‏هایش، دل‏ها را بهاری نمی‏کرد و «صحیفه سجادیه»اش نبود!
چه تلخْ‏منزلی بود دنیا؛ اگر یاد او فضا را چنین درخشان نمی‏کرد!

محمدکاظم بدرالدین