شعر : مولای ما نمونهء دیگر نداشته است...

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

مولای ما نمونهء دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
***
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است
***
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
***
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
***
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است
***
چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است
***
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است

شعر از : حمیدرضا برقعی