دعاهاى حضرت ابراهيم عليه السلام

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

1. حضرت ابراهيم يكى از پيامبران بزرگ الهى است . او از برجستگان دعوت به توحيد در طول تاريخ و پدر بسيارى از پيامبران است .


در زمانى برانگيخته شد كه مردم سخت در بت پرستى بودند و بتهاى گونه گون را پرستش و احترام مى كردند. آن حضرت با مردم گفت و گو مى كرد و بى خاصيتى و پوچى بت ها را براى آنان شرح مى داد. آنان در برابر سخنان حكيمان ابراهيم خليل عليه السلام يك حرف داشتند و آن اين بود كه :پدران ما اين گونه مى كردند و ما هم به راه آنان مى رويم.
ابراهيم گفت :خدا آن است كه پروردگار هستى است . او كه مرا آفريد و هدايتم مى كند او كه مرا طعام و نوشيدنى ميدهد و هرگاه بيمار شدم شفايم مى دهد. او كه مرا مى ميراند و سپس زنده مى كند او كه اميدوارم در روز قيامت گناه مرا بيامرزد.
سپس ابراهيم دست به دعا برداشت و گفت :

رب هب لى حكما و الحقنى بالصالحين * و اجعل لى لسان صدق فى الاخرين * و اجعلنى من ورثة جنة النعيم * و اغفر لابى انه كان من الضالين* و لاتخزنى يوم يبعثون (1) ؛
بارالها، به من حكمت ده و مرا به نيكوكاران بپيوند. و نام نيك مرا در امت هاى بعدى قرار ده . و مرا از وارثان بهشت نعيم قرار ده . و پدرم را بيامرز چرا كه از گمراهها بود و در روز قيامت مرا رسوا مساز (2) .
2. اسوه و الگو در سازندگى يا نابودى شخصيت انسان نقش حياتى دارد. قرآن كريم كه كتاب سازندگى و تربيت انسان هاست به اين معنى مهم بسيار پرداخته است . ياد انسانهاى بزرگ چون پيامبران و ديگر شخصيت هاى مثبت و نيز ياد افراد گمراه و بدفرجام به منظور عبرت گرفتن و سرمشق يافتن در قرآن كريم آمده است .
كلمهاسوهسه بار در قرآن مجيد به كار رفته است : يك بار درباره پيامبر اسلام (3) يكبار در مورد حضرت ابراهيم و مؤ منان همراه (4) و نوبت سوم درباره ياوران حضرت ابراهيم (5) .
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:ابراهيم و ياران او اسوه اى نيكو براى شمايند هنگامى كه به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به غير خدا مى پرستيد بيزاريم و راه شما را رد مى كنيم ، و بين ما و شما دشمنى و كينه هميشه خواهد بود، تا آن گاه كه به خداوند بى شريك ايمان آوريد. مگر سخن ابراهيم كه به پدرش گفت : من به زودى براى تو استغفار مى كنم و عذاب الهى را از تو نميتوانم بگردانم.
دعاى ابراهيم و يارانش اين بود:

ربنا عليك توكلنا و اليك انبنا و اليك المصير* ربنا لاتجعلنا فتنة للذين كفروا واغفرلنا ربنا انك انت العزيز الحكيم (6) .
بارالها، بر تو توكل كرديم و به فرمان تو بازگشتيم و بازگشت به سوى تو است . بارالها ما را براى كافران هدف قرار مده و ما را بيامرز به درستى كه تو توانا و حكيمى .
امام صادق عليه السلام در تفسيرربنا لاتجعلنا فتنة للذين كفروافرمود:
در گذشته تمام افراد با ايمان فقير بودند ( و زير فشار و اذيت و آزار كافران به سر ميبردند) و تمام كافران ثروتمند بودند، تا آن كه ابراهيم عليه السلام آمد و اين چنين دعا كرد: ربنا لاتجعلنا فتنة للذين كفروا. آنگاه خداوند در ميان مؤ منان ثروت و فقر قرار داد و در ميان كفار نز ثروت و فقر قرار داد (7) .
3. بحث و گفتگوى ابراهيم عليه السلام با بت پرستان بى نتيجه ماند. چرا كه هر چه ابراهيم با آنان به سخن مى نشست آنان بيشتر بر گمراهى خود اصرار مى ورزيدند.
ابراهيم با خود گفت : شايد اجراى يك صحنه آنان را هشيار كند. در يك روز عيد كه همه مردم از شهر خارج شده و به گشت و گذار تفريح رفته بودند ابراهيم وارد بتخانه شد تبر را به دست گرفت و همه بتها را شكست و تنها بت بزرگ را سالم گذارد تبر را به دوش ‍ بت بزرگ نهاد و از بتكده خارج شد. مردم از گلگشت و تفريح بازگشتند به سوى بتهاى خود رفتند و آنها را شكسته يافتند. با تفحص و جست و جو دريافتند كه اين كار، كار ابراهيم است .
از ابراهيم بازجويى كردند ابراهيم در پاسخ آنان گفت :بت بزرگ دست به چنين كارى زده است !.
ابراهيم اين سخن را به اين منظور گفت كه شايد آنها به خود آيند و بنگرند بت كه سخن نمى گويد و فهم و شعور ندارد و نمى تواند ضرر را از خود دور كند و به ديگران آسيبى برساند، چگونه مى تواند خداى هستى باشد؟
اما اين صحنه هم ذهن بسته آنان را بيدار نكرد و تقليد كور كورانه از پدران نادان خود را بر انديشه و تفكر ترجيح دادند.
از اين رو، آتشى عظيم افروختند، و ابراهيم را در آن پرتاب كردند. اما اراده حق تعالى اين چنين بود كه ابراهيم سالم بماند؛ چرا كه هنوز دوره هايى از ماءموريتش براى هدايت و ارشاد خلق و ساختن كعبه اجرا نشده بود.
ابراهيم كه دعوت و تبليغ را در آن سرزمين بى ثمر ديد، از ميان آن مردم بيرون رفت و گفت :از من اين سرزمين به جايى كه پروردگارم بخواهد مى روم ، او مرا هدايت مى كندآنگاه رو به سوى سرزمين فلسطين نهاد.
ابراهيم كه پس از سالها ازدواج و رسيدن به سن پيرى هنوز فرزندى داشت دست به دعا برداشت و گفت :
رب هب هلى من الصالحين (8) ؛
بارالها از نيكوكاران (فرزندى ) به من عطا كن .
خداوند هم به او بشارت داد كه دعايت مستجاب شد و پسرى بردبار به تو خواهم داد و به زودى اسماعيل به دنيا چشم گشود.
4. پس از آن كه ابراهيم عليه السلام به فلسطين هجرت كرد خداوند به او و هاجر، اسماعيل را عطا كرد. اما بر اثر اصرار ساره مجبور شد كه اسماعيل و مادرش هاجر را به سرزمين ديگر برد. ابراهيم و هاجر و اسماعيل رفتند تا به مكه رسيدند، و به راهنمايى جبرئيل همان جا توقف كردند. ابراهيم سايبانى برپا كرد و خانواده اش را در آن پناه داد و خود به سوى فلسطين بازگشت .
اراده الهى اينچنين تعلق گرفت بود كه ابراهيم از ساره هم فرزند داشته باشد.
پس ساره به اسحاق باردار شد. اسماعيل و مادرش در مكه و اسحاق و مادرش در فسلطين به سر مى بردند و ابراهيم خليل هم بين اين دو سرزمين در رفت و آمد بود. فلسطين جاى خوش آب و هوا و سرزمين حاصلخيز بود اما در مكه نه آب بود و نه گياه ، نه درخت و نه زمين هموار.
ابراهيم كه به فرمان الهى در چنان جاى كوهسار و خشك و بى آب و گياه ، خانواده اش را مسكن داده بود دلش شكست و حالش ‍ دگرگون شد دست به دعا برداشته گفت :
رب اجعل هذا البلد آمنا و اجنبنى وبنى ان نعبد الاصنام # رب انهن اضللن كثيرا من الناس فمن تبعنى فانه من و من عصانى فانك غفور رحيم # ربنا انى اسكنت من ذريتى بواد غير ذى زرع عند بيتك المحرم ربنا ليقيموا الصلاة فاجعل افئدة من الناس تهوى اليهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم يشكرون # ربنا انك تعلم ما نخفى و ما نعلن و ما يخفى على الله من شى ء فى الارض و لا فى السماء # الحمد لله الذى و هب لى على الكبر اسماعيل و اسحق التى ربى لسميع الدعاء # رب اجعلنى مقيم الصلاة و من ذريتى ربنا و تقبل دعاء # ربنا اغفرلى و لوالدى و للمؤ منين يوم يقوم الحساب (9) ؛
بارالها، اين سرزمين را امنيت ده و من پسرانم را از پرستش بت ها دور دار. بارالها، بت پرستان بسيارى از مردم را گمراه كردند، پس ‍ هر كه مرا پيروى كرد از من است و هر كس نافرمانى من كرد پس تو آمرزنده مهربانى بارالها من برخى از فرزندانم را در سرزمين بدون زراعت مكه نزد خانه محترم تو ساكن كردم ، تا نماز را به پا دارند. پس دلهاى جمعى از مردم را ميل و محبت آنان ده ، و از ميوه ها آنان را روزى ده ، باشد كه شكرگزارند. بارالها، آنچه ما مخفى يا آشكار كنيم تو مى دانى ، و هيچ چيز در آسمان و زمين بر تو پوشيده نيست حمد براى خداست كه به سن پيرى اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد. همانا پروردگارم شنونده دعاست . بارالها من و بعضى از فرزندانم را بر پا دارنده نماز قرار ده ، بارالها، دعاى مرا بپذير. بارالها، بيامرز مرا و پدر و مادرم و مؤ منان را در روزى كه حساب برپا مى شود.
5. انتخاب مكه براى سكونت اسماعيل و هاجر به فرمان خدا بود و ابراهيم به اين منزلگه رضا داد ليكن مكه جاى آبادى نبود و ميوه و حبوبات در آن توليد نمى شد. اين است رمز اين كه ابراهيم باز هم دعا مى كند و مى گويد:
رب اجعل هذا بلدا امنا و ارزق اهله من الثمرات من ءامن منهم بالله و اليوم الاخر (10) ؛
بارالها، اين سرزمين را امن قرار ده ، و اهل آن را از ميوه ها روزى ده ؛ مردمى كه ايمان به خدا و روز قيامت آورند.
خداوند متعال هم به دعاى ابراهيم پاسخ مثبت داد و گفت :هر كس كفر ورزد مدتى كوتاه در اين دنيا او را بهره دهم و آنگاه او را به سوى عذاب جهنم كشانم كه بد جايى است.
امام باقر عليه السلام فرمايد:بر اثر اين دعاست كه ميوه ها از سرزمين هاى ديگر به سوى مكه برده مى شود (11) ؛
6. اسماعيل در مكه باليد و برآمد، و ابراهيم بين مكه و فلسطين در رفت و آمد بود. خانه كعبه اولين عبادتگاه در روزى زمين و از دير باز محل پرستش خداى متعال و راز و نياز با او بوده است . ليكن دير زمانى بود كه ويران شده و از يادها رفته بود. ابراهيم به فرمان الهى ماءمور تجديد بناى كعبه شد. او با كمك اسماعيل به اين ماءموريت پرداخت . پايه ها بالا رفت و خانه حق براى طوف كنندگان و عبادت كنندگان مهيا شد.
ابراهيم و اسماعيل دست به دعا برداشتند:
ربنا تقبل منا انك انتاالسميع العليم # ربنا و اجعلنا مسلمين لك و من ذريتنا امة مسلمة لك و ارنا مناسكنا و تب علينا انك انت التواب الرحيم # ربنا و ابعث فهيم رسولا منهم يتلوا علهيم آياتك و يعلمهم الكتاب والحكمة و يزكيهم انت العزيز الحكيم (12) ؛
بارالها، از ما بپذير تو شنوا و دانايى .
بارالها، ما دو را تسليم خود قرار ده و از فرزندان ما نيز تسليم امر تو باشند، عبادات ما را به ما بياموز و توبه ما را بپذير، تو توبه پذير مهربانى .
بارالها، در ميان فرزندان ما پيامبرى برگزين كه آيات تو را بر مردم بخواند و كتاب حكمت به آنان آموزد و آنها را تزكيه كند؛ همانا تو عزيز و حكيمى .
نكته
در آيه 129 سوره بقره ملاحظه شد كه ابراهيم و اسماعيل از خداوند خواستند در ميان امتى از ذريه آنان پيامبرى برگزين كه آيات الهى را بر مردم بخواند و كتاب و حكمت به آنان آموزد و آنان را تزكيه كند، اين دعاى ابراهيم و اسماعيل چه زمانى مستجاب شد؟
در حديث آمده است كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:انا دعوة ابى ابراهيم؛ (13)
من به واسطه دعاى پدرم ابراهيم به دنيا آمدم و مبعوث شدم.
بنگر بين زمان دعاى ابراهيم ، و مستجاب شدن آن و به دنيا آمدن و مبعوث شدن حضرت محمد صلى الله عليه و آله چقدر فاصله است !و از تاءخير استجابت دعا ماءيوس مشو.
----------------------------------------------------
(1) - شعراء (26) آيات 83 - 87و
(2) - پدران پيامبران مشرك و بت پرست نبوده اند. در عربى به پدر و نيز به عمو(كه سرپرستى فرزند برادرش را به عهده دارد) اب گفته مى شود. آزر بتتراش و بت پرست عموى ابراهيم عليه السلام بود كه سرپرستى او را عهده دار بود.
(3) - احزاب (33) آيه 21
(4) - ممتحنه (60) آيه 4.
(5) - ممتحنه (60) آيه 6.
(6) - ممتحنه (60) آيات 4و 5.
(7) - صافى ، ج 5، ص 163
(8) - صافات (37) آيه 100.
(9) - ابراهيم (14) 35 - 41.
(10) - بقره (2) آيه 126.
(11) - تفسير البرهان ، ج 1، ص 154.
(12) - بقره (2) آيات 127 - 129.
(13) - تفسيرالبرهان ج 1، ص 156.

----------------------------------------------

منبع: كتاب دعاهاى قرآن، حسین واثقى.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page